تمشک، میوه ای ترش مزه شبیه شاتوت یا توت فرنگی و به رنگ سرخ مایل به سیاهی که بوتۀ آن خودرو است و در جاهای گرم و مرطوب در جنگل ها و صحراها می روید در بعضی جاها آن را می کارند و تربیت می کنند و میوۀ بهتر و درشت تری از آن به دست می آورند، دارای ویتامین C، قند، اسیدسیتریک و اسیدمالیک بوده و اشتهاآور و ملین و مدر و ضد اسکوربوت است همچنین ترشح عرق را زیاد می کند و برای تصفیۀ خون نافع است، توت سه گل، تلو، توت العلیق، علّیق الجبل، سه گل
تَمِشک، میوه ای ترش مزه شبیه شاتوت یا توت فرنگی و به رنگ سرخ مایل به سیاهی که بوتۀ آن خودرو است و در جاهای گرم و مرطوب در جنگل ها و صحراها می روید در بعضی جاها آن را می کارند و تربیت می کنند و میوۀ بهتر و درشت تری از آن به دست می آورند، دارای ویتامین C، قند، اسیدسیتریک و اسیدمالیک بوده و اشتهاآور و ملین و مدر و ضد اسکوربوت است همچنین ترشح عرق را زیاد می کند و برای تصفیۀ خون نافع است، توتِ سِه گُل، تَلو، توتُ العَلیق، عُلَّیقُ الجَبَل، سِه گُل
گیاهی است که به درخت پیچد. (از لسان العرب). گیاهی است که به درخت پیچد و شبیه به گل سرخ است و آن را علّیقی ̍ نیز گویند و یک دانۀ آن علّیقه است. (از اقرب الموارد). درختی باشد که برگ آن را پزند ودر خضاب به کار برند. (برهان قاطع) نباتی است خاردار و در برگ و شکل شبیه به گل سرخ و ثمرش در شکل و طعم مثل توت سیاه و آن را در دیلم ’تموش’ و به ترکی ’بکورنیکان’ و به یونانی ’باطس’ و به لاتینی ’روس وسائر’ و به فارسی ’ورد’ و به شیرازی ’توت سه گل’ نامند. وآن دو نوع است جبلی و غیرجبلی. غیرجبلی آن را به لاتین ’سارساهوره’ نامند. طبیعت آن مرکب القوی است و سردی و خشکی تا درجۀ دوم بر آن غالب است. جمیع اجزای آن مجفف و مبرد است و نیز رادع و حابس نفث الدم و نزف الدم و سیلان رحم است و مقوی احشاءالرأس نیز میباشد. ضماد برگ آن برای زخمهای سرد و برآمدگی حدقۀ چشم مفید است. و عصارۀ مسحوق ساق و برگ تازۀ آن با اندکی صمغ برای امراض حاره و باردۀ چشم بخصوص قرحه و دمعه و ناخنه و ورم و برآمدگی آن نافع است. خاییدن برگ آن برای قروح لثه و استرخای آن و قلاع و بدبویی دهان و جراحات تازۀ آن سودمند است، خاییدن میوۀ رسیدۀ آن نیز همین فایده را دارد. آشامیدن آب برگ و ساق تازۀ آن با اندکی صمغ عربی برای تقویت معده و نفث الدم و حبس اسهال و فضلات و بواسیر نافع است. و آشامیدن آب طبیخ برگ و میوۀ آن با گلاب در حین حیض مانع حمل است. و آشامیدن آب گل آن نیز حابس اسهال است. ضماد برگ آن مقوی معده است و بواسیری را که خون از آن جاری باشد درمان میکند و این ضماد محلل اورام و منفجرکننده دبیلات است و مانع ازدیاد آکله و نمله و ساعیه است. طلای عصارۀ میوۀ تازۀ آن برای تخفیف قروح رطبه ومنع سیلان چرک و رطوبات از آن مفید است و گل آن نیز این خاصیت را دارد. ضماد برگ و شاخه های تازه و نازک آن برای سحج رانها در هنگام سفر نافع است. طبیخ برگ و ثمر آن سیاه کننده موی است و خضابی است نیکو. و گویند هر کس بعد از هر حمام دو قدم خود را با آن بشویدموی او سفید نگردد. نوع جبلی آن کم خارتر است و خارهای آن باریکتر میباشد و خودش شبیه به نسرین است و خواصش مانند نوع غیرجبلی آن است. گویند که موسی (ع) آتش را از این درخت دیده است و برخی گویند که از درخت عناب دیده است. (از مخزن الادویه) (تحفۀ حکیم مؤمن). و آن را نوعی لبلاب نیز دانند. رجوع به لبلاب شود
گیاهی است که به درخت پیچد. (از لسان العرب). گیاهی است که به درخت پیچد و شبیه به گل سرخ است و آن را عُلّیقی ̍ نیز گویند و یک دانۀ آن عُلّیقه است. (از اقرب الموارد). درختی باشد که برگ آن را پزند ودر خضاب به کار برند. (برهان قاطع) نباتی است خاردار و در برگ و شکل شبیه به گل سرخ و ثمرش در شکل و طعم مثل توت سیاه و آن را در دیلم ’تموش’ و به ترکی ’بکورنیکان’ و به یونانی ’باطس’ و به لاتینی ’روس وسائر’ و به فارسی ’ورد’ و به شیرازی ’توت سه گل’ نامند. وآن دو نوع است جبلی و غیرجبلی. غیرجبلی آن را به لاتین ’سارساهوره’ نامند. طبیعت آن مرکب القوی است و سردی و خشکی تا درجۀ دوم بر آن غالب است. جمیع اجزای آن مجفف و مبرد است و نیز رادع و حابس نفث الدم و نزف الدم و سیلان رحم است و مقوی احشاءالرأس نیز میباشد. ضماد برگ آن برای زخمهای سرد و برآمدگی حدقۀ چشم مفید است. و عصارۀ مسحوق ساق و برگ تازۀ آن با اندکی صمغ برای امراض حاره و باردۀ چشم بخصوص قرحه و دمعه و ناخنه و ورم و برآمدگی آن نافع است. خاییدن برگ آن برای قروح لثه و استرخای آن و قلاع و بدبویی دهان و جراحات تازۀ آن سودمند است، خاییدن میوۀ رسیدۀ آن نیز همین فایده را دارد. آشامیدن آب برگ و ساق تازۀ آن با اندکی صمغ عربی برای تقویت معده و نفث الدم و حبس اسهال و فضلات و بواسیر نافع است. و آشامیدن آب طبیخ برگ و میوۀ آن با گلاب در حین حیض مانع حمل است. و آشامیدن آب گل آن نیز حابس اسهال است. ضماد برگ آن مقوی معده است و بواسیری را که خون از آن جاری باشد درمان میکند و این ضماد محلل اورام و منفجرکننده دبیلات است و مانع ازدیاد آکله و نمله و ساعیه است. طلای عصارۀ میوۀ تازۀ آن برای تخفیف قروح رطبه ومنع سیلان چرک و رطوبات از آن مفید است و گل آن نیز این خاصیت را دارد. ضماد برگ و شاخه های تازه و نازک آن برای سحج رانها در هنگام سفر نافع است. طبیخ برگ و ثمر آن سیاه کننده موی است و خضابی است نیکو. و گویند هر کس بعد از هر حمام دو قدم خود را با آن بشویدموی او سفید نگردد. نوع جبلی آن کم خارتر است و خارهای آن باریکتر میباشد و خودش شبیه به نسرین است و خواصش مانند نوع غیرجبلی آن است. گویند که موسی (ع) آتش را از این درخت دیده است و برخی گویند که از درخت عناب دیده است. (از مخزن الادویه) (تحفۀ حکیم مؤمن). و آن را نوعی لبلاب نیز دانند. رجوع به لبلاب شود
تعلیق (Suspense) یا سوسپانس در سینما به معنای ایجاد حالتی از تنش و انتظار در مخاطب است، به طوری که او منتظر وقوع یک رویداد مهم یا غیرمنتظره باشد. این تکنیک یکی از مهم ترین ابزارهای کارگردان ها برای جذب و نگه داشتن توجه مخاطب و ایجاد تجربه ای هیجان انگیز است. تعلیق می تواند در انواع ژانرهای سینمایی به کار رود، اما بیشتر در ژانرهای هیجان انگیز، ترسناک و معمایی مشاهده می شود. چند روش رایج برای ایجاد تعلیق در سینما عبارتند از: 1. اطلاعات ناقص کارگردان می تواند اطلاعات ناقصی به مخاطب ارائه دهد، به طوری که او برای فهمیدن کامل داستان مجبور به دنبال کردن فیلم باشد. این اطلاعات ناقص می تواند شامل جزئیات کلیدی از داستان، هویت شخصیت ها یا انگیزه های آن ها باشد. 2. زمان بندی استفاده از زمان بندی دقیق برای ایجاد تعلیق بسیار مهم است. این می تواند شامل توقف های ناگهانی در یک صحنه پرتنش، ایجاد فاصله زمانی بین رویدادهای مهم یا نشان دادن گذر زمان به صورت آهسته باشد. 3. موسیقی و صدا موسیقی و افکت های صوتی می توانند به طور چشمگیری به ایجاد تعلیق کمک کنند. صداهای ناگهانی، موسیقی پرتنش و استفاده از سکوت می توانند تنش را افزایش دهند و مخاطب را در حالت انتظار نگه دارند. 4. تصاویر و زوایای دوربین استفاده از زوایای دوربین خاص، کلوزآپ ها، حرکت آهسته و تدوین مناسب می توانند به ایجاد تعلیق کمک کنند. مثلاً نشان دادن یک شیء مهم در کلوزآپ و سپس انتقال به صحنه ای دیگر می تواند حس تعلیق را افزایش دهد. 5. پیش بینی و ایجاد انتظارات کارگردان می تواند با ایجاد انتظارات در مخاطب و سپس بازی با این انتظارات، تعلیق ایجاد کند. این می تواند شامل نشان دادن یک خطر نزدیک شدن و سپس به تعویق انداختن وقوع آن باشد. مثال های معروف از تعلیق در سینما: - فیلم های آلفرد هیچکاک : هیچکاک استاد ایجاد تعلیق بود و در فیلم هایی مانند `روانی` (Psycho) و `پنجره عقبی` (Rear Window) از تکنیک های مختلفی برای ایجاد و نگه داشتن تنش استفاده می کرد. - سری فیلم های `بیگانه` (Alien) : این سری فیلم ها از فضاسازی، صدا و تدوین برای ایجاد تعلیق و ترس در مخاطب استفاده می کنند. - فیلم های `دهه 1990` دیوید فینچر : فیلم هایی مانند `هفت` (Se7en) و `بازی` (The Game) از داستان پردازی پیچیده و زمان بندی دقیق برای ایجاد تعلیق استفاده می کنند. تعلیق در سینما ابزاری قوی برای درگیر کردن مخاطب و ایجاد تجربه ای هیجان انگیز است که با استفاده از تکنیک های مختلف داستان پردازی، تصویری و صوتی قابل دستیابی است. تعلیق در انتظار نگهداشتن تماشاگر است برای دریافت آنچه در ادامه روایت خواهد آمد و از عناصر مهم داستان به شمار می رود. یکی از اساتید تعلیق در ادبیات داستان غیر ایرانی جوزف کنراد است.
تعلیق (Suspense) یا سوسپانس در سینما به معنای ایجاد حالتی از تنش و انتظار در مخاطب است، به طوری که او منتظر وقوع یک رویداد مهم یا غیرمنتظره باشد. این تکنیک یکی از مهم ترین ابزارهای کارگردان ها برای جذب و نگه داشتن توجه مخاطب و ایجاد تجربه ای هیجان انگیز است. تعلیق می تواند در انواع ژانرهای سینمایی به کار رود، اما بیشتر در ژانرهای هیجان انگیز، ترسناک و معمایی مشاهده می شود. چند روش رایج برای ایجاد تعلیق در سینما عبارتند از: 1. اطلاعات ناقص کارگردان می تواند اطلاعات ناقصی به مخاطب ارائه دهد، به طوری که او برای فهمیدن کامل داستان مجبور به دنبال کردن فیلم باشد. این اطلاعات ناقص می تواند شامل جزئیات کلیدی از داستان، هویت شخصیت ها یا انگیزه های آن ها باشد. 2. زمان بندی استفاده از زمان بندی دقیق برای ایجاد تعلیق بسیار مهم است. این می تواند شامل توقف های ناگهانی در یک صحنه پرتنش، ایجاد فاصله زمانی بین رویدادهای مهم یا نشان دادن گذر زمان به صورت آهسته باشد. 3. موسیقی و صدا موسیقی و افکت های صوتی می توانند به طور چشمگیری به ایجاد تعلیق کمک کنند. صداهای ناگهانی، موسیقی پرتنش و استفاده از سکوت می توانند تنش را افزایش دهند و مخاطب را در حالت انتظار نگه دارند. 4. تصاویر و زوایای دوربین استفاده از زوایای دوربین خاص، کلوزآپ ها، حرکت آهسته و تدوین مناسب می توانند به ایجاد تعلیق کمک کنند. مثلاً نشان دادن یک شیء مهم در کلوزآپ و سپس انتقال به صحنه ای دیگر می تواند حس تعلیق را افزایش دهد. 5. پیش بینی و ایجاد انتظارات کارگردان می تواند با ایجاد انتظارات در مخاطب و سپس بازی با این انتظارات، تعلیق ایجاد کند. این می تواند شامل نشان دادن یک خطر نزدیک شدن و سپس به تعویق انداختن وقوع آن باشد. مثال های معروف از تعلیق در سینما: - فیلم های آلفرد هیچکاک : هیچکاک استاد ایجاد تعلیق بود و در فیلم هایی مانند `روانی` (Psycho) و `پنجره عقبی` (Rear Window) از تکنیک های مختلفی برای ایجاد و نگه داشتن تنش استفاده می کرد. - سری فیلم های `بیگانه` (Alien) : این سری فیلم ها از فضاسازی، صدا و تدوین برای ایجاد تعلیق و ترس در مخاطب استفاده می کنند. - فیلم های `دهه 1990` دیوید فینچر : فیلم هایی مانند `هفت` (Se7en) و `بازی` (The Game) از داستان پردازی پیچیده و زمان بندی دقیق برای ایجاد تعلیق استفاده می کنند. تعلیق در سینما ابزاری قوی برای درگیر کردن مخاطب و ایجاد تجربه ای هیجان انگیز است که با استفاده از تکنیک های مختلف داستان پردازی، تصویری و صوتی قابل دستیابی است. تعلیق در انتظار نگهداشتن تماشاگر است برای دریافت آنچه در ادامه روایت خواهد آمد و از عناصر مهم داستان به شمار می رود. یکی از اساتید تعلیق در ادبیات داستان غیر ایرانی جوزف کنراد است.
معلق کردن، آویختن، آویزان کردن چیزی به چیز دیگر، چیزی در ذیل کتاب یا نامه نوشتن، یادداشت هایی بر کتاب افزودن، در هنر در خوشنویسی، نوعی از خطوط اسلامی که از رقاع و توقیع برآمده است
معلق کردن، آویختن، آویزان کردن چیزی به چیز دیگر، چیزی در ذیل کتاب یا نامه نوشتن، یادداشت هایی بر کتاب افزودن، در هنر در خوشنویسی، نوعی از خطوط اسلامی که از رقاع و توقیع برآمده است
کابین زن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، شتر که همراه قوم فرستی تا خواربار آورند. (منتهی الارب). شتری که بقصد آوردن خواربار با قومی فرستند در برابر مزد، تا با آن خواربار بیاورند. (از تاج العروس) (از اقرب الموارد) (از متن اللغه) : علّقت مع فلان علیقه و أرسلت معه علیقه. (منتهی الارب) (تاج العروس) (اقرب الموارد) (متن اللغه). ج، علائق
کابین زن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، شتر که همراه قوم فرستی تا خواربار آورند. (منتهی الارب). شتری که بقصد آوردن خواربار با قومی فرستند در برابر مزد، تا با آن خواربار بیاورند. (از تاج العروس) (از اقرب الموارد) (از متن اللغه) : علّقت ُ مع فلان علیقه و أرسلت ُ معه علیقه. (منتهی الارب) (تاج العروس) (اقرب الموارد) (متن اللغه). ج، عَلائق
آویزان کردن، چیزی در زیر کتاب یا نوشته ای نوشتن، نام یکی از خطوط اسلامی منشعب از نسخ با شیوه ایرانی، آویزان بودن، آویختگی، انجام نشدن کاری یا بلاتکلیف ماندن امری بدون مشخص بودن زمان قطعی انجام
آویزان کردن، چیزی در زیر کتاب یا نوشته ای نوشتن، نام یکی از خطوط اسلامی منشعب از نسخ با شیوه ایرانی، آویزان بودن، آویختگی، انجام نشدن کاری یا بلاتکلیف ماندن امری بدون مشخص بودن زمان قطعی انجام