جدول جو
جدول جو

معنی علویه - جستجوی لغت در جدول جو

علویه
(دخترانه)
از نسل علی (ع)، سیده
تصویری از علویه
تصویر علویه
فرهنگ نامهای ایرانی
علویه
مؤنث واژۀ علوی، سیّده، شیعه مونث
تصویری از علویه
تصویر علویه
فرهنگ فارسی عمید
علویه
مؤنث واژۀ علوی، مربوط به عالم بالا، بالایی، آسمانی
تصویری از علویه
تصویر علویه
فرهنگ فارسی عمید
علویه
زاده علی علیه السلام، باور دار علی علیه السلام شتفتی بالایین ابریک پهرمیک منسوب به علو. مونث علوی. یا جواهر علویه. ستارگان. یا کواکب علویه. سبعه سیاره هفت کوکب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از الویه
تصویر الویه
جمع لوا، پر رچم ها نشان ها جمع لوا درفشها بندها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الویه
تصویر الویه
لواء ها، پرچم ها، جمع واژۀ لواء
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از الویه
تصویر الویه
نوعی سالاد که از سیب زمینی، خیارشور، تخم مرغ آب پز، گوشت مرغ یا کالباس، نخودفرنگی، روغن زیتون، سس مایونز و آب لیمو تهیه می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از علونه
تصویر علونه
سر نامه نوشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علوفه
تصویر علوفه
هر چه ستور بخورند، خوراک ستور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علمیه
تصویر علمیه
مونث علمی دانشیک مونث علمی: امور علمیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ولویه
تصویر ولویه
مونث ولوی: (سلسله ولویه علویهء)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الویه
تصویر الویه
((اَ یِ))
جمع لوا، پرچم ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از علوفه
تصویر علوفه
((عُ فِ))
خوراک چهار پایان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از علوفه
تصویر علوفه
علف، کنایه از آذوقه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از علیه
تصویر علیه
برضد، به زیان، مخالف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از علیه
تصویر علیه
بلند مرتبه، با رفعت، دارای شرف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از علیه
تصویر علیه
علیّه، بلند مرتبه، با رفعت، دارای شرف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از علوی
تصویر علوی
از نسل یا اولاد علی بن ابی طالب (ع)، سیّد، شیعه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از علوی
تصویر علوی
مربوط به عالم بالا، بالایی، آسمانی مثلاً کواکب علوی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از علیه
تصویر علیه
بلند رتبه، رفیع القدر، بلند و بالا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علوی
تصویر علوی
بالا، بالاتر، سماوی، بلندی منسوب به حضرت علی (ع)
فرهنگ لغت هوشیار
هر ته از پارچه ولباس لای تاه تو. یا یک لویه. یک تا یک لا: جامه جنگ تو یک لویه همی گفت که خصم نطفه را در رحم از جمله ایتام گرفت. (انوری لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علیه
تصویر علیه
((عَ لَ هِ))
بر او، در فارسی به معنای ضد او، به زیان او
فرهنگ فارسی معین
تصویری از علیه
تصویر علیه
((عَ لِ یَّ))
مؤنث علی، بلند مرتبه، ارجمند، از اهل رفعت و شرف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از علوی
تصویر علوی
((عُ یا عِ لْ یّ))
بالایی، از عالم بالا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از علوی
تصویر علوی
((عَ لَ))
منسوب به امام علی (ع)، کسانی که از اولاد امام علی (ع) باشند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لویه
تصویر لویه
((یَ یا یِ))
هر تا از پارچه و لباس، لای، تاه، تو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آثارالعلویه
تصویر آثارالعلویه
آثار علوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برازخ علویه
تصویر برازخ علویه
همیستکان های زبرین سپهرها سپهری ها سپهریان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مدبرات علویه
تصویر مدبرات علویه
روان های سخنگوی سپهری، خردهای یله در فرزان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مفارقات علویه
تصویر مفارقات علویه
گوهران برین خرد ها و زوان ها زبانزد فرزانی
فرهنگ لغت هوشیار