زن زناکار. (ناظم الاطباء). زن فاجر. (از اقرب الموارد). عرکیّه. رجوع به عرکیه شود، زن ستبر گنده. (ناظم الاطباء). زن غلیظ و بزرگ جثه. (از اقرب الموارد). عرکیه. رجوع به عرکیه شود
زن زناکار. (ناظم الاطباء). زن فاجر. (از اقرب الموارد). عَرکیّه. رجوع به عرکیه شود، زن ستبر گنده. (ناظم الاطباء). زن غلیظ و بزرگ جثه. (از اقرب الموارد). عرکیه. رجوع به عرکیه شود
نام یکی از دهستانهای بخش حومه شهرستان زنجان. و طرفین راه آهن و شوسۀ زنجان به قزوین واقع و هوای آن سردسیر است. چمن بزرگ آن که فعلا چندان اهمیتی ندارد و در ازمنۀ قدیم مهم و مشهور بوده است. قصبۀ سلطانیه که دارای آثار ابنیۀ باستانی است مرکز این دهستان است. این دهستان از 34 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل و جمع نفوس آن در حدود 20 هزارتن است. قراء مهم آن بشرح زیر است: سلطانیه، گزلدره، بوئین، خیرآباد، قره بلاغ، سرخه دیزج قلعه، ساریجلو، یوسف آباد، ترکانده، سنبل آباد. قصبۀ مرکزی دهستان سلطانیه. بخش مرکزی شهرستان زنجان است. و دارای 4250تن سکنه است. آب آن از قنات و رود خانه محلی تأمین میشود. محصول آن غلات و بنشن است. آثار باستانی مطابق دفتر اداره باستانشناسی بشرح زیر است: 1- مقبرۀ سلطان محمد خدابنده در عهد همان سلطان بین 703 و 716 ه. ق. بنا شده است. 2- مقبرۀ ملاحسن شیرازی قسمت باختری قصبه. تاریخ بنا اوائل عهد صفویه. ملاحسن یکی از علمای معروف در حکمت الهی بود و در زمان سلطنت شاه اسماعیل اول میزیسته. 3- مقبرۀ چلبی اوغلی در قسمت باختری قصبه تاریخ بناء اوایل قرن هشتم هجری و خانقاه مجاورش دارای تاریخ 733 است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
نام یکی از دهستانهای بخش حومه شهرستان زنجان. و طرفین راه آهن و شوسۀ زنجان به قزوین واقع و هوای آن سردسیر است. چمن بزرگ آن که فعلا چندان اهمیتی ندارد و در ازمنۀ قدیم مهم و مشهور بوده است. قصبۀ سلطانیه که دارای آثار ابنیۀ باستانی است مرکز این دهستان است. این دهستان از 34 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل و جمع نفوس آن در حدود 20 هزارتن است. قراء مهم آن بشرح زیر است: سلطانیه، گزلدره، بوئین، خیرآباد، قره بلاغ، سرخه دیزج قلعه، ساریجلو، یوسف آباد، ترکانده، سنبل آباد. قصبۀ مرکزی دهستان سلطانیه. بخش مرکزی شهرستان زنجان است. و دارای 4250تن سکنه است. آب آن از قنات و رود خانه محلی تأمین میشود. محصول آن غلات و بنشن است. آثار باستانی مطابق دفتر اداره باستانشناسی بشرح زیر است: 1- مقبرۀ سلطان محمد خدابنده در عهد همان سلطان بین 703 و 716 هَ. ق. بنا شده است. 2- مقبرۀ ملاحسن شیرازی قسمت باختری قصبه. تاریخ بنا اوائل عهد صفویه. ملاحسن یکی از علمای معروف در حکمت الهی بود و در زمان سلطنت شاه اسماعیل اول میزیسته. 3- مقبرۀ چلبی اوغلی در قسمت باختری قصبه تاریخ بناء اوایل قرن هشتم هجری و خانقاه مجاورش دارای تاریخ 733 است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
مروانیان. بنی مروان. آل مروان. رجوع به آل مروان شود. - قصعه یا قعبۀ مروانیه، در بیت ذیل از منوچهری ظاهراً مراد کأس ام حکیم است، چه ام حکیم ساقیۀ ولید بن یزید خلیفۀ اموی مروانه نام داشته است. رجوع به تعلیقات دیوان منوچهری (ص 256) و الاغانی ابوالفرج اصفهانی شود: خشت از سرخم برکند باده ز خم بیرون کند وانگه ورا درافکند در قعبۀ مروانیه. منوچهری
مروانیان. بنی مروان. آل مروان. رجوع به آل مروان شود. - قصعه یا قعبۀ مروانیه، در بیت ذیل از منوچهری ظاهراً مراد کأس ام حکیم است، چه ام حکیم ساقیۀ ولید بن یزید خلیفۀ اموی مروانه نام داشته است. رجوع به تعلیقات دیوان منوچهری (ص 256) و الاغانی ابوالفرج اصفهانی شود: خشت از سرخم برکند باده ز خم بیرون کند وانگه ورا درافکند در قعبۀ مروانیه. منوچهری
قومی است از نصاری که مریم علیهاالسلام را به خدایی منسوب کنند. (آنندراج). نام گروهی از ترسایان. (ناظم الاطباء). طایفه ای از نصاری منسوبند به ملکاء که بر تمامت روم مستولی شد و ایشان گویند مسیح دو جوهر دارد یکی لاهوتی و دیگری ناسوتی و آن هردو یک جوهرند و قتل و صلب بر ناسوت و لاهوت هردو واقع شد و بعضی از ایشان گویند او قدیم است و هو الله و بعضی گویند هو ابن الله. (نفایس الفنون). یک فرقه از فرق نصاری. (حبیب السیر چ قدیم تهران ج 1 ص 53). و رجوع به ملکا و ملکائیه و ملکیه شود
قومی است از نصاری که مریم علیهاالسلام را به خدایی منسوب کنند. (آنندراج). نام گروهی از ترسایان. (ناظم الاطباء). طایفه ای از نصاری منسوبند به ملکاء که بر تمامت روم مستولی شد و ایشان گویند مسیح دو جوهر دارد یکی لاهوتی و دیگری ناسوتی و آن هردو یک جوهرند و قتل و صلب بر ناسوت و لاهوت هردو واقع شد و بعضی از ایشان گویند او قدیم است و هو الله و بعضی گویند هو ابن الله. (نفایس الفنون). یک فرقه از فرق نصاری. (حبیب السیر چ قدیم تهران ج 1 ص 53). و رجوع به ملکا و ملکائیه و ملکیه شود
علیائیه. از فرق غلاه و اصحاب ’علیأبن ذراع دوسی’ یا ’اسدی’ هستند که حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) را خدا میدانستند و حضرت رسول را پیغمبری میشمردند که از جانب او به رسالت آمده است. و با غلاه دیگر از قبیل مخمسه و محمدیه در پاره ای از عقاید اشتراک داشتند. و کسی که در انتشار این عقاید سعی بسیار داشت، بشار شعیری از معاصران حضرت صادق (ع) بود و وی خود رابندۀ علی بن ابی طالب (ع) و از جانب او رسولی میدانست که بر محمدیه مبعوث شده است، و با خطابیه یعنی اصحاب ابوالخطاب در چهار کس، یعنی علی و فاطمه و حسن و حسین توافق داشت و میگفت که معنای فاطمه و حسن و حسین تلبیس است و غرض حقیقی درین اسامی ’علی’ است، چه او در امامت بر این سه شخص تقدم دارد. علیاویه در اباحت و تناسخ و تعطیل با مخمسه تفاوتی نداشتند ولی نبوت پیغمبر اسلام و رسالت سلمان فارسی را از جانب او، چنانکه محمدیه میگفتند، نمی پذیرفتند بلکه محمد بن عبدالله را بندۀ علی بن ابی طالب میشمردند. محمدیه میگفتند که چون بشار شعیری منکر رسالت سلمان و ربوبیت حضرت رسول گردید بصورت مرغی که ’علیاء’ نام داشت مسخ شد، و فرقۀ طرفدار او بهمین جهت علیائیه خوانده شدند. مخمسه و علیاویه و محمدیه و خطابیه میگفتند که هر کس خود را به آل محمد منتسب دارد درین ادعا دروغگو و نسبت به خدا مفتری است، مثل یهود و نصاری در آیۀ ’و قالت الیهود و النصاری نحن أبنأالله و أحباؤه. قل فلم یعذبکم بذنوبکم، بل أنتم بشر ممن خلق’ (قرآن 21/5) ، چه عبدالله به عقیدۀ محمدیه، و علی بن ابی طالب به عقیدۀ علیاویه، پروردگارانی باشند که نه از کسی زاده اند و نه ایشان را فرزندی باشد. (از خاندان نوبختی عباس اقبال، ص 259 از رجال کشی، ص 131 و سایر صفحات و خطط ج 4 ص 177 و ابن حزم ص 186)
علیائیه. از فِرَق غُلاه و اصحاب ’علیأبن ذراع دوسی’ یا ’اسدی’ هستند که حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) را خدا میدانستند و حضرت رسول را پیغمبری میشمردند که از جانب او به رسالت آمده است. و با غُلاه دیگر از قبیل مخمسه و محمدیه در پاره ای از عقاید اشتراک داشتند. و کسی که در انتشار این عقاید سعی بسیار داشت، بشار شَعیری از معاصران حضرت صادق (ع) بود و وی خود رابندۀ علی بن ابی طالب (ع) و از جانب او رسولی میدانست که بر محمدیه مبعوث شده است، و با خطابیه یعنی اصحاب ابوالخطاب در چهار کس، یعنی علی و فاطمه و حسن و حسین توافق داشت و میگفت که معنای فاطمه و حسن و حسین تلبیس است و غرض حقیقی درین اسامی ’علی’ است، چه او در امامت بر این سه شخص تقدم دارد. علیاویه در اباحت و تناسخ و تعطیل با مخمسه تفاوتی نداشتند ولی نبوت پیغمبر اسلام و رسالت سلمان فارسی را از جانب او، چنانکه محمدیه میگفتند، نمی پذیرفتند بلکه محمد بن عبدالله را بندۀ علی بن ابی طالب میشمردند. محمدیه میگفتند که چون بشار شعیری منکر رسالت سلمان و ربوبیت حضرت رسول گردید بصورت مرغی که ’عَلیاء’ نام داشت مسخ شد، و فرقۀ طرفدار او بهمین جهت علیائیه خوانده شدند. مخمسه و علیاویه و محمدیه و خطابیه میگفتند که هر کس خود را به آل محمد منتسب دارد درین ادعا دروغگو و نسبت به خدا مفتری است، مثل یهود و نصاری در آیۀ ’و قالت الیهود و النصاری نحن أبنأالله و أحباؤه. قل فلم یعذبکم بذنوبکم، بل أنتم بشر ممن خلق’ (قرآن 21/5) ، چه عبدالله به عقیدۀ محمدیه، و علی بن ابی طالب به عقیدۀ علیاویه، پروردگارانی باشند که نه از کسی زاده اند و نه ایشان را فرزندی باشد. (از خاندان نوبختی عباس اقبال، ص 259 از رجال کشی، ص 131 و سایر صفحات و خطط ج 4 ص 177 و ابن حزم ص 186)
قریه ای است بزرگ و نیز قلعه ای است در شرق موصل متصل بناحیۀ شوش و مرج. در آن دیهها و درختهای مو وجوددارد. این قلعه اکنون مشرف به ویرانی است و از آن چیزی باقی نمانده و در آن غاری است که گویند غار داودبوده است و آن را زیارت کنند. (از معجم البلدان)
قریه ای است بزرگ و نیز قلعه ای است در شرق موصل متصل بناحیۀ شوش و مرج. در آن دیهها و درختهای مو وجوددارد. این قلعه اکنون مشرف به ویرانی است و از آن چیزی باقی نمانده و در آن غاری است که گویند غار داودبوده است و آن را زیارت کنند. (از معجم البلدان)
لواء. ایالت دیوانیه، واقع در جنوب عراق مرکزی بر رود حله (شاخه ای از فرات) جمعیت 12000. در سال 1271 ه. ق. تأسیس شد. ساکنین آن عرب و شیعه هستند. (از دایره المعارف فارسی)
لواء. ایالت دیوانیه، واقع در جنوب عراق مرکزی بر رود حله (شاخه ای از فرات) جمعیت 12000. در سال 1271 هَ. ق. تأسیس شد. ساکنین آن عرب و شیعه هستند. (از دایره المعارف فارسی)
آشکارایی آشکارگی، سر شناس: مرد ظاهر شدن هویدا گشتن، آشکارگی مقابل سر، آشکار ظاهر، معروف مشهور. یا در علانیه. در آشکار آشکارا مقابل در سر. ظاهر و هویدا شدن و انتشار یافتن
آشکارایی آشکارگی، سر شناس: مرد ظاهر شدن هویدا گشتن، آشکارگی مقابل سر، آشکار ظاهر، معروف مشهور. یا در علانیه. در آشکار آشکارا مقابل در سر. ظاهر و هویدا شدن و انتشار یافتن