جدول جو
جدول جو

معنی علماده - جستجوی لغت در جدول جو

علماده
(عِ دَ)
بمعنی علماد است در همه معانی. ج، علامده، علامید. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به علماد شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دلداده
تصویر دلداده
دل بسته، دلباخته، فریفته، عاشق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از علمدار
تصویر علمدار
کسی که در میان سپاه علم را به دست می گیرد، پرچم دار
فرهنگ فارسی عمید
(عِ دَ)
واحد عماد. یک بنا و خانه بلند و رفیع. رجوع به عماد شود
لغت نامه دهخدا
(عَ لَ مَ)
دهی است از دهستان هرازپی بخش مرکزی شهرستان آمل واقع در 21 هزارگزی شمال آمل و یک هزارگزی جنوب راه شوسۀ کناره. ناحیه ایست دشت و دارای آب و هوای معتدل و مرطوب مالاریایی و دارای 175 تن سکنه است. آب آن از رود خانه هراز تأمین میشود. محصول آن برنج و غلات و پنبه و حبوبات است. شغل اهالی زراعت است. راه آن مالرو است. این ده از دو محلۀ بالا و پائین تشکیل میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(عِ)
گروهۀ ریسمان. (منتهی الارب). کلابه. (ناظم الاطباء). آنچه بافته را بر آن گروهه کنند. (از اقرب الموارد). علماده. ج، علامده، علامید. رجوع به علماده شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از دلمرده
تصویر دلمرده
افسرده و پژمرده دل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلساده
تصویر دلساده
بی کینه، دل صاف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلداده
تصویر دلداده
عاشق دلبسته دلباخته، علاقه مند راغب مایل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شلمابه
تصویر شلمابه
آب شلغم، شلغم در آب جوشانیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عالمانه
تصویر عالمانه
عاقلانه، خردمندانه، دانشمندانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علیحده
تصویر علیحده
جداگانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علمدان
تصویر علمدان
داننده علم دانا دانشمند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علمدار
تصویر علمدار
کسی که در میان سپاه علم و رایت در دست وی باشد
فرهنگ لغت هوشیار
موجودزنده ای که قادربتولیدهردو نوع سلول جنسی نروماده باشدموجودزنده ای که هم دستگاه تناسلی نرراداشته باشدوهم دستگاه تناسلی ماده را (درعالم حیوانی فقط درجانوران پست این وضع مشاهده میشودمثلادر اکثرکرمهاوزالوهاوخارپوستان ومرجانهایک فرددرعین حال که قادراست سلولهای جنسی نر راتولیدکندسلولهای جنسی ماده رانیزمیتواند تولیدنمایدولی درعالم گیاهی این امربیشتر عمومیت داردمثلایک گل که دستگاه زایشی گیاهان است هم عضومولدسلولهای نررادارد (پرچمها) وهم عضومولدسلولهای ماده را (مادگی) وتعدادگیاهانی که گلهای ماده از گلهای نرجداباشندبمراتب کمترازدسته قبلی است ودرگیاهان بی گل هم بطورعام دستگاه تولیدمثلی نروماده برروی یک گیاه است) ذوجنسین هرمافرودیت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نرماده
تصویر نرماده
((نَ دِ))
دوجنسی، موجود زنده ای که قادر به تولید هر دو نوع سلول جنسی نر و ماده باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شلمابه
تصویر شلمابه
((شَ لَ بَ یا بِ))
آب شلغم، شلغم در آب جوشانیده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دلداده
تصویر دلداده
((~. دِ))
عاشق، دلباخته، علاقه مند، مشتاق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دلداده
تصویر دلداده
Inconsolable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دلداده
تصویر دلداده
inconsolable
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از دلداده
تصویر دلداده
위로할 수 없는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از دلداده
تصویر دلداده
立ち直れない
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از دلداده
تصویر دلداده
יגון
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از دلداده
تصویر دلداده
अशांत
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از دلداده
تصویر دلداده
tidak dapat dihibur
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از دلداده
تصویر دلداده
inconsolabel
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از دلداده
تصویر دلداده
inconsolabile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دلداده
تصویر دلداده
inconsolable
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دلداده
تصویر دلداده
inconsolável
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دلداده
تصویر دلداده
无法安慰的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دلداده
تصویر دلداده
niepocieszony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دلداده
تصویر دلداده
непотішний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دلداده
تصویر دلداده
untröstlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دلداده
تصویر دلداده
неутешимый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دلداده
تصویر دلداده
teselli edilemez
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی