جدول جو
جدول جو

معنی علاهم - جستجوی لغت در جدول جو

علاهم
(عُ هَِ)
شتر درشت بزرگ جثه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از علامه
تصویر علامه
بسیار دانا، دانشمند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از علائم
تصویر علائم
علامت در فارسی ساخته شده و در عربی استعمال نمی شود
فرهنگ فارسی عمید
(عَ ءِ)
رجوع به علایم شود
لغت نامه دهخدا
(عُ هَِ)
نرم و نازک از هر چیزی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، شتر سطبر. (منتهی الارب). القوی الشدید. و هی عراهمه. (و قیل کلاهما للمذکر دون المؤنث) (از اقرب الموارد). اشتر بزرگ. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(عُ هَِ)
شتر مادۀ توانای چست و تیزرو، فراخی عیش، دویدگی سخت. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ)
جمع واژۀ علامت. این لفظ در عربی استعمال نشده بلکه در فارسی به قانون عربی ساخته شده است. (فرهنگ نظام)
لغت نامه دهخدا
تصویری از علائم
تصویر علائم
جمع علامه، ماریک ها نشان ها جمع علامت که در فارسی ساخته شده است
فرهنگ لغت هوشیار
جمع علامت. توضیح در کتب معتبر لغت عرب نیامده و آن را به سیاق عربی ساخته اند
فرهنگ لغت هوشیار
بسیار دانا، تبار شناس ماریک در فرانسه پیوندی دارند با این واژه پهلوی نشان، فرسنگسار نشانه راه، درفش نیک دانا بسیار دانشمند. بسیار دانا و فهمیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علامه
تصویر علامه
((عَ لّ مِ))
دانشمند، بسیار دانا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از علایم
تصویر علایم
((عَ یِ))
جمع علامت، نشانه ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از علائم
تصویر علائم
نشانه ها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از علائم
تصویر علائم
أعرّاضٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از علائم
تصویر علائم
Symptoms
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از علائم
تصویر علائم
symptômes
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از علائم
تصویر علائم
症状
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از علائم
تصویر علائم
علامات
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از علائم
تصویر علائم
লক্ষণ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از علائم
تصویر علائم
อาการ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از علائم
تصویر علائم
dalili
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از علائم
تصویر علائم
semptomlar
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از علائم
تصویر علائم
증상
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از علائم
تصویر علائم
症状
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از علائم
تصویر علائم
תַּסְמִינִים
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از علائم
تصویر علائم
gejala
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از علائم
تصویر علائم
लक्षण
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از علائم
تصویر علائم
symptomen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از علائم
تصویر علائم
síntomas
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از علائم
تصویر علائم
sintomas
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از علائم
تصویر علائم
objawy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از علائم
تصویر علائم
симптоми
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از علائم
تصویر علائم
Symptome
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از علائم
تصویر علائم
симптомы
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از علائم
تصویر علائم
sintomi
دیکشنری فارسی به ایتالیایی