یا غمیصاء. دختر ملحان بن خالد بن زید بن حرام از بنی نجار و از صحابۀ رسول و معروف به ام سلیم بود. ابونعیم در وصف وی گوید: ’الطاعنه بالخناجر فی الوقائعو الحروب’. وی مادر أنس بن مالک بود و شوی وی مالک بعد از ظهور اسلام کشته شد. ابوطلحه (زید بن سهل) ویرابزنی گرفت و این ابوطلحه مشرک بود، بتی چوبین را می پرستید و رمیصاء اسلام آوردن او را مهر خود قرار داد و او اسلام آورد و رمیصاء با او در غزوۀ حنین شرکت داشت و همراه عایشه مشکهای آب را حمل می کرد و به مسلمانان می رساند و در غزوۀ احد نیز حاضر بود و تشنه ها را سیراب می کرد و مرهم بر زخم مجروحان می نهاد. و در حدود سال 30 هجری قمری درگذشت. (از الاعلام زرکلی) (از طبقات ابن سعد) (از الاصابه). و رجوع به غمیصاء شود
یا غمیصاء. دختر ملحان بن خالد بن زید بن حرام از بنی نجار و از صحابۀ رسول و معروف به ام سلیم بود. ابونعیم در وصف وی گوید: ’الطاعنه بالخناجر فی الوقائعو الحروب’. وی مادر أنس بن مالک بود و شوی وی مالک بعد از ظهور اسلام کشته شد. ابوطلحه (زید بن سهل) ویرابزنی گرفت و این ابوطلحه مشرک بود، بتی چوبین را می پرستید و رمیصاء اسلام آوردن او را مهر خود قرار داد و او اسلام آورد و رمیصاء با او در غزوۀ حنین شرکت داشت و همراه عایشه مشکهای آب را حمل می کرد و به مسلمانان می رساند و در غزوۀ احد نیز حاضر بود و تشنه ها را سیراب می کرد و مرهم بر زخم مجروحان می نهاد. و در حدود سال 30 هجری قمری درگذشت. (از الاعلام زرکلی) (از طبقات ابن سعد) (از الاصابه). و رجوع به غمیصاء شود
ذرق یا یربطو، و آن گیاهی است که ساقش مانند ساق رازیانه باشد و دستۀ کلان و انبوه، عظیم النفع در جمیع اقسام وبا و درد دندان کرم خورده و گوش و سپرز و دردسر کهنه و نزله و جز آن. (منتهی الارب). حندقوقی یا یربطو است و آن همان ذرق باشد. گویند آن نباتی است که ساقه هایش به ساق رازیانه میماند. و یک دستۀ آن بسیار و انبوه است، و در جمیع انواع وبا و درد دندان کرم خورده، به وسیلۀ غرغره کردن با آبی که این گیاه در آن جوشانده شده است، و نیز برای درد گوش و طحال و صداع مزمن و نزله ها و غیره بسیار سودمند است. (از تاج العروس). حندقوقی، واحد آن عرقصاءه. (از اقرب الموارد). نام گیاهی مانند رازیانه که در طب استعمال می کنند. (ناظم الاطباء). اسم حندقوقی است، یا یربطوره است. (مخزن الادویه). عرقصان. عرنقصان. عریقصاء. عریقصانه. رجوع به عرقصان و عرنقصان و عریقصاء و عریقصانه شود
ذرق یا یربطو، و آن گیاهی است که ساقش مانند ساق رازیانه باشد و دستۀ کلان و انبوه، عظیم النفع در جمیع اقسام وبا و درد دندان کرم خورده و گوش و سپرز و دردسر کهنه و نزله و جز آن. (منتهی الارب). حندقوقی یا یربطو است و آن همان ذرق باشد. گویند آن نباتی است که ساقه هایش به ساق رازیانه میماند. و یک دستۀ آن بسیار و انبوه است، و در جمیع انواع وبا و درد دندان کرم خورده، به وسیلۀ غرغره کردن با آبی که این گیاه در آن جوشانده شده است، و نیز برای درد گوش و طحال و صداع مزمن و نزله ها و غیره بسیار سودمند است. (از تاج العروس). حندقوقی، واحد آن عرقصاءه. (از اقرب الموارد). نام گیاهی مانند رازیانه که در طب استعمال می کنند. (ناظم الاطباء). اسم حندقوقی است، یا یربطوره است. (مخزن الادویه). عَرقَصان. عَرَنقصان. عُریقِصاء. عُریقِصانه. رجوع به عرقصان و عرنقصان و عریقصاء و عریقصانه شود
گیاهی است که برگ آن به سداب ماند، گوسپند را می کشد و به شتر ضرر میرساند. (منتهی الارب). گیاهی است چون سذب، گوسفند را میکشد و به شتر ضرر نمیرساند. (از اقرب الموارد). عقفاء. و رجوع به عقفاء شود
گیاهی است که برگ آن به سداب ماند، گوسپند را می کشد و به شتر ضرر میرساند. (منتهی الارب). گیاهی است چون سذب، گوسفند را میکشد و به شتر ضرر نمیرساند. (از اقرب الموارد). عَقفاء. و رجوع به عقفاء شود
منزلی است در سرزمین یمامه در راه نباج و در نزدیکی قرقری ̍، و آن از اعمال عرض است و از آن قومی از بنی عامر بن ربیعه. (از معجم البلدان) نام شهر جولان است و آن کوره و ایالتی است از ایالات دمشق. ملوک غسانی در این مکان منزل میکردند. (از معجم البلدان)
منزلی است در سرزمین یمامه در راه نباج و در نزدیکی قَرقَری ̍، و آن از اعمال عُرض است و از آن قومی از بنی عامر بن ربیعه. (از معجم البلدان) نام شهر جولان است و آن کوره و ایالتی است از ایالات دمشق. ملوک غسانی در این مکان منزل میکردند. (از معجم البلدان)
نیمروز. (منتهی الارب). هاجره و نیمروز مخصوصاً در شدت گرما. (از اقرب الموارد) ، بر آب آمدن شتران روزی در نیمروز و روزی در پگاه. (منتهی الارب). وارد شدن شتران بر آب یک روز در نیمروز و یک روز مابین نماز فجر و طلوع آفتاب. (از اقرب الموارد) ، در هر روز یک بار خوردن. (منتهی الارب). غذا خوردن انسان هر روز یک بار: هو یأکل العریجاء، روزی یک بار میخورد. (از اقرب الموارد)
نیمروز. (منتهی الارب). هاجره و نیمروز مخصوصاً در شدت گرما. (از اقرب الموارد) ، بر آب آمدن شتران روزی در نیمروز و روزی در پگاه. (منتهی الارب). وارد شدن شتران بر آب یک روز در نیمروز و یک روز مابین نماز فجر و طلوع آفتاب. (از اقرب الموارد) ، در هر روز یک بار خوردن. (منتهی الارب). غذا خوردن انسان هر روز یک بار: هو یأکل العریجاء، روزی یک بار میخورد. (از اقرب الموارد)
یکی از دو ستارۀ شعری، و آن را غموص نیز نامند و من احادیثهم: ان الشعری العبور قطعت المجره فسمیت عبوراً، و بکت الاخری علی اثرها حتی غمصت فسمیت غمیصاء. (منتهی الارب). نام دیگر شعرای شامی است و آن کوکبی است روشن از قدر اول در صورت کلب اصغر (از جهان دانش). رمیصاء. بزرگترین از دو کوکب ذراع مقبوضه. یکی از اختا سهیل. رجوع به التفهیم ص 87 و کلمه عبور شود
یکی از دو ستارۀ شعری، و آن را غَموص نیز نامند و من احادیثهم: ان الشعری العبور قطعت المجره فسمیت عبوراً، و بکت الاخری علی اثرها حتی غمصت فسمیت غمیصاء. (منتهی الارب). نام دیگر شِعرای شامی است و آن کوکبی است روشن از قدر اول در صورت کلب اصغر (از جهان دانش). رمیصاء. بزرگترین از دو کوکب ذراع مقبوضه. یکی از اختا سهیل. رجوع به التفهیم ص 87 و کلمه عَبور شود
جایی است در بادیۀ عرب نزدیکی مکه که مسکن بنی جذیمه بن عامر بن عبدمناه بن کنانه بود. خالد بن ولید در عام الفتح گروه بسیاری از ایشان را کشت، رسول خدا گفت: ’اللهم انی ابراء الیک مما صنع خالد’. آنگاه بوسیلۀ علی (ع) دیۀ کشته شدگان را داد. زنی از ایشان گوید: و لولا مقال القوم للقوم اسلموا للاقت سلیم یوم ذلک ناطحا لماصعهم بشر و اصحاب جحدم و مرّه حتی یترکوا الامر صابحا فکائن تری یوم الغمیصاء من فتی اصیب و لم یجرح و قد کان جارحا الظت بخطاب الایامی و طلقت غداتئذ منهن من کان ناکحا. دیگری گوید: وکائن تسری بالغمیصاء من فتی جریحاً و لم یجرح و قد کان جارحا. (از معجم البلدان)
جایی است در بادیۀ عرب نزدیکی مکه که مسکن بنی جذیمه بن عامر بن عبدمناه بن کنانه بود. خالد بن ولید در عام الفتح گروه بسیاری از ایشان را کشت، رسول خدا گفت: ’اللهم انی ابراء الیک مما صنع خالد’. آنگاه بوسیلۀ علی (ع) دیۀ کشته شدگان را داد. زنی از ایشان گوید: و لولا مقال القوم للقوم اسلموا للاقت سلیم یوم ذلک ناطحا لماصعهم بشر و اصحاب جحدم و مرّه حتی یترکوا الامر صابحا فکائن تری یوم الغمیصاء من فتی اصیب و لم یجرح و قد کان جارحا الظت بخطاب الایامی و طلقت غداتئذ منهن من کان ناکحا. دیگری گوید: وکائن تسری بالغمیصاء من فتی جریحاً و لم یجرح و قد کان جارحا. (از معجم البلدان)
سرین اسب و طرف آن. (منتهی الارب). طرف و جانب ورک اسب. و گویند آن مابین بیخ دم اسب و سرین آن است، و آن را عزیزی به قصر نیز خوانند. و تثنیۀ آن در مد عزیزاوان و در قصر عزیزیان شود. (از اقرب الموارد)
سرین اسب و طرف آن. (منتهی الارب). طرف و جانب وَرِک اسب. و گویند آن مابین بیخ دم اسب و سرین آن است، و آن را عزیزی به قصر نیز خوانند. و تثنیۀ آن در مد عزیزاوان و در قصر عزیزیان شود. (از اقرب الموارد)