جدول جو
جدول جو

معنی علیاء

علیاء
بلند نای، آسمان، لچه (قله کوه)، کار شگرف کار سترگ
تصویری از علیاء
تصویر علیاء
فرهنگ لغت هوشیار

واژه‌های مرتبط با علیاء

علیاء

علیاء
ابن هیثم. از همراهان علی بن ابی طالب (ع) در جنگ جمل. (از حبیب السیر چ خیام ج 1، ص 529)
لغت نامه دهخدا

عمیاء

عمیاء
کور زن، پوشیده پوشیدگی مونث اعمی زن نابینا، کوری، پوشیدگی
عمیاء
فرهنگ لغت هوشیار

الیاء

الیاء
درنگ کردن و پس ماندن. یقال: الیأت الناقه، ای ابطأت. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از المنجد)
لغت نامه دهخدا

الیاء

الیاء
مؤنث اَلیان، بمعنی بزرگ سرین و دنبه آور و بزرگ دنبه. ج، اَلایا. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

عمیاء

عمیاء
مؤنث أعمی ̍. کور. نابینا. ج، عُمی، عمیاوات. رجوع به اعمی شود.
- علی العمیاء، کورانه. کورکورانه. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

علیان

علیان
دیباچه و عنوان کتاب. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (المنجد). و نیز رجوع به عُلوان شود
لغت نامه دهخدا