منسوب به عقده که آن لقب پدر ابوالعباس احمد بن محمد بن سعید بن عبدالرحمان، مشهور به ابن عقده است. وی محدث بود و در محرم سال 249 ه. ق. متولد شد و در ذیقعده 332ه. ق. درگذشت. (از اللباب فی تهذیب الانساب)
منسوب به عقده که آن لقب پدر ابوالعباس احمد بن محمد بن سعید بن عبدالرحمان، مشهور به ابن عقده است. وی محدث بود و در محرم سال 249 هَ. ق. متولد شد و در ذیقعده 332هَ. ق. درگذشت. (از اللباب فی تهذیب الانساب)
منسوب به عقد که بطنی از بجیله است و گویند آن از قیس بوده است. ابوعامر عبدالملک بن عمرو عقدی بدین نسبت شهرت دارد که محدث بود واز شعبه نقل میکرد. (از اللباب فی تهذیب الانساب)
منسوب به عقد که بطنی از بجیله است و گویند آن از قیس بوده است. ابوعامر عبدالملک بن عمرو عقدی بدین نسبت شهرت دارد که محدث بود واز شعبه نقل میکرد. (از اللباب فی تهذیب الانساب)
منسوب به عقد. رجوع به عقد شود، مقابل صیغه و منقطعه و متعه. (یادداشت مرحوم دهخدا). زن عقدی، در مقابل زن صیغه. - امثال: مگر شما از عقدی هستید ما از صیغه، دلیلی بر استعلا و برتری جستن بر ما ندارید. (امثال و حکم دهخدا). ، فرزند که از زن عقدی بود. مقابل فرزند که از صیغه باشد
منسوب به عَقد. رجوع به عقد شود، مقابل صیغه و منقطعه و متعه. (یادداشت مرحوم دهخدا). زن عقدی، در مقابل زن صیغه. - امثال: مگر شما از عقدی هستید ما از صیغه، دلیلی بر استعلا و برتری جستن بر ما ندارید. (امثال و حکم دهخدا). ، فرزند که از زن عقدی بود. مقابل فرزند که از صیغه باشد
امیال سرکوب شده که عوارض آن در زندگی فرد ظاهر می شود، کنایه از دشمنی، کینه، ناراحتی، درد دل، کنایه از امر پیچیده و دشوار، موضوع لاینحل، گره، کنایه از پیوند عقدۀ حقارت: در علم روانشناسی کنایه از حالت سرکوفتگی و افسردگی توام با کینه توزی که به سبب ناکامی، تحمل رنج، خفت و حقارت پدید می آید عقدۀ دل: غم دل، غم، غصه، گله، شکایتی که در دل نهفته باشد
امیال سرکوب شده که عوارض آن در زندگی فرد ظاهر می شود، کنایه از دشمنی، کینه، ناراحتی، درد دل، کنایه از امر پیچیده و دشوار، موضوع لاینحل، گره، کنایه از پیوند عقدۀ حقارت: در علم روانشناسی کنایه از حالت سرکوفتگی و افسردگی توام با کینه توزی که به سبب ناکامی، تحمل رنج، خفت و حقارت پدید می آید عقدۀ دل: غم دل، غم، غصه، گله، شکایتی که در دل نهفته باشد