جدول جو
جدول جو

معنی عظام - جستجوی لغت در جدول جو

عظام
عظیم ها، بزرگ ها، جمع واژۀ عظیم
عظم ها، استخوانها، جمع واژۀ عظم
تصویری از عظام
تصویر عظام
فرهنگ فارسی عمید
عظام
بزرگ و کلان، عظیم
تصویری از عظام
تصویر عظام
فرهنگ لغت هوشیار
عظام
((عُ))
کلان، بزرگ
تصویری از عظام
تصویر عظام
فرهنگ فارسی معین
عظام
((عِ))
جمع عظیم، بزرگان
تصویری از عظام
تصویر عظام
فرهنگ فارسی معین
عظام
((عِ))
جمع عظم، استخوان ها
تصویری از عظام
تصویر عظام
فرهنگ فارسی معین
عظام
عظیم، بزرگ
تصویری از عظام
تصویر عظام
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عظامی
تصویر عظامی
بزرگزاده رو در روی خود ساخته (عصامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عظامه
تصویر عظامه
بالشچه بر سرینه زنان بر سرین نهند تا بزرگ نماید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعظام
تصویر اعظام
بزرگ گردانیدن، بزرگ داشتن، عظمت گذاشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعظام
تصویر اعظام
بزرگ گردانیدن، بزرگ شمردن، بزرگداشت، به بزرگی ستودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعظام
تصویر اعظام
((اِ))
بزرگ داشتن، بزرگداشت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نظام
تصویر نظام
(پسرانه)
مجموعه قوانین یا قواعد یا سنن یا نوامیسی که قوام و انتظام چیزی بر آنها نهاده شده است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عظیم
تصویر عظیم
سترگ، بزرگ، کلان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عظیم
تصویر عظیم
(پسرانه)
بزرگ، کلان، با اهمیت، بزرگ، فراوان، بسیار، از نامهای خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نظام
تصویر نظام
دستگاه، سازگان، سامانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عظیم
تصویر عظیم
بزرگ، کلان، بلندمرتبه، محترم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عصام
تصویر عصام
دسته، بند، شرافت، شخصیت، فضیلت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عظما
تصویر عظما
عظیم ها، بزرگان، جمع واژۀ عظیم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نظام
تصویر نظام
دستگاه سیاسی، حکومت مثلاً نظام شاهنشاهی، اصول و قواعدی که چیزی بر اساس آن ها نهاده شده است مثلاً نظام آموزشی، سپاه، ارتش، آراستگی، نظم، نظم، شعر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عظایم
تصویر عظایم
عظیمه ها، عظیم ها، بزرگها، جمع واژۀ عظیمه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ظعام
تصویر ظعام
ریسمان بار، رسن کجاوه بند هودگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عجام
تصویر عجام
هسته دانه گیاه شیره ستبر، فراستوک پرستو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عبام
تصویر عبام
گرانجان، ترسو، ناتوان درمانده آب فراوان
فرهنگ لغت هوشیار
سخت شدن دشوار گشتن، شوخ شدن، ناز کودک ناز کرد کوک، خرامید ن، فیرید ن سر گشتگی، تباه گشتن، خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عضام
تصویر عضام
دم اسپ، دم اشتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عظلم
تصویر عظلم
شب تاریک، درخت نیل، بشکول از گیاهان، شیره درخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عظائم
تصویر عظائم
چیزهای بزرگ و قوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عظار
تصویر عظار
میزدگی پر نوشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عزام
تصویر عزام
آهنگ کننده، شیر بیشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عظیم
تصویر عظیم
فربه و بزرگ و کلان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عظما
تصویر عظما
جمع عظیم بزرگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عصام
تصویر عصام
بند مشک دوال، سرمه، بندم، دسته از دوال یارسن، پیمان
فرهنگ لغت هوشیار
چرغ چرخ باز از مرغان شکاری چرغ، برناک (حنا)، داننده بسیار دان بسیار دانا، تبار شناس (نسابه) بسیار دانا بسیار دانشمند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عکام
تصویر عکام
بار بند
فرهنگ لغت هوشیار
بد خوی مرد، بی تم مرد (تم نطفه)، نازا زن، مار دریایی، جمع عقیم، سترونان بی تمان
فرهنگ لغت هوشیار