علی بن ابی الکرم محمد بن محمد بن عبدالکریم شیبانی جزری، مکنی به ابوالحسن. مورخ معروف قرن ششم و هفتم هجری. رجوع به ابن اثیر و علی (ابن محمد بن محمد بن عبدالکریم...) شود کیکاوس ثانی ابن غیاث الدین کیخسرو ثانی. از سلاجقۀ روم (آسیای صغیر) است و از سال 643 تا 655 ه. ق. حکومت کرده است. (از طبقات سلاطین اسلام ص 138) کیکاوس اول ابن کیخسرو اول. از سلاجقۀ روم (آسیای صغیر) است و از سال 607 تا 616 ه. ق. در آنجا حکومت کرده است. (از طبقات سلاطین اسلام ص 138) قلج ارسلان ثانی ابن مسعود اول. از سلاجقۀ روم (آسیای صغیر) است و از سال 551 تا 584 ه. ق. حکومت کرده است. (از طبقات سلاطین اسلام ص 137) اعظم الملک (ست گائون) بن قدرخان. از حکام بنگاله است و از سال 724 تا 740 ه. ق. در آنجا حکومت کرده است. (از طبقات سلاطین اسلام ص 276) ارسلان شاه بن مسعود بن مودودبن زنگی بن آق سنقر، مشهور به اتابک و ملقب به الملک العادل. ششمین از اتابکان موصل. رجوع به ارسلانشاه شود عبدالحمید بن محمد بن محمد بن حسین مداینی، مشهور به ابن ابی الحدید. شارح نهج البلاغه در قرن هفتم هجری. رجوع به ابن ابی الحدید شود عبدالعزیز بن محمد بن ابراهیم، مکنی به ابوعمر و مشهور به ابن جماعه. قاضی مصر در قرن هشتم هجری. رجوع به ابن جماعه و عبدالعزیز شود بلبن بن جلال الدین مسعود ملک جانی. از حکام بنگاله است و از سال 657 تا 659 ه. ق. حکومت کرده است. (از طبقات سلاطین اسلام ص 275) احمد بن محمد بن عبدالرحمان شریف حسینی مصری، مکنی به ابوالعباس و ملقب به عزالدین. رجوع به احمد (ابن محمد...) شود بلبان بن محمدالمنصور. از شاهان ارمینیه است که از سال 603 تا 604 ه. ق. حکومت کرد. (از طبقات سلاطین اسلام ص 152)
علی بن ابی الکرم محمد بن محمد بن عبدالکریم شیبانی جزری، مکنی به ابوالحسن. مورخ معروف قرن ششم و هفتم هجری. رجوع به ابن اثیر و علی (ابن محمد بن محمد بن عبدالکریم...) شود کیکاوس ثانی ابن غیاث الدین کیخسرو ثانی. از سلاجقۀ روم (آسیای صغیر) است و از سال 643 تا 655 هَ. ق. حکومت کرده است. (از طبقات سلاطین اسلام ص 138) کیکاوس اول ابن کیخسرو اول. از سلاجقۀ روم (آسیای صغیر) است و از سال 607 تا 616 هَ. ق. در آنجا حکومت کرده است. (از طبقات سلاطین اسلام ص 138) قلج ارسلان ثانی ابن مسعود اول. از سلاجقۀ روم (آسیای صغیر) است و از سال 551 تا 584 هَ. ق. حکومت کرده است. (از طبقات سلاطین اسلام ص 137) اعظم الملک (ست گائون) بن قدرخان. از حکام بنگاله است و از سال 724 تا 740 هَ. ق. در آنجا حکومت کرده است. (از طبقات سلاطین اسلام ص 276) ارسلان شاه بن مسعود بن مودودبن زنگی بن آق سنقر، مشهور به اتابک و ملقب به الملک العادل. ششمین از اتابکان موصل. رجوع به ارسلانشاه شود عبدالحمید بن محمد بن محمد بن حسین مداینی، مشهور به ابن ابی الحدید. شارح نهج البلاغه در قرن هفتم هجری. رجوع به ابن ابی الحدید شود عبدالعزیز بن محمد بن ابراهیم، مکنی به ابوعمر و مشهور به ابن جماعه. قاضی مصر در قرن هشتم هجری. رجوع به ابن جماعه و عبدالعزیز شود بلبن بن جلال الدین مسعود ملک جانی. از حکام بنگاله است و از سال 657 تا 659 هَ. ق. حکومت کرده است. (از طبقات سلاطین اسلام ص 275) احمد بن محمد بن عبدالرحمان شریف حسینی مصری، مکنی به ابوالعباس و ملقب به عزالدین. رجوع به احمد (ابن محمد...) شود بلبان بن محمدالمنصور. از شاهان ارمینیه است که از سال 603 تا 604 هَ. ق. حکومت کرد. (از طبقات سلاطین اسلام ص 152)
قتلق. عالمی متبحر بود. حمدالله مستوفی نویسد: غازان خان و امراء لشکریان او بر دست او مسلمان شدند در ماه محرم الحرام 728) در قزوین بسن هشتاد و چند سالگی درگذشت. (از رجال حبیب السیر ص 29)
قتلق. عالمی متبحر بود. حمدالله مستوفی نویسد: غازان خان و امراء لشکریان او بر دست او مسلمان شدند در ماه محرم الحرام 728) در قزوین بسن هشتاد و چند سالگی درگذشت. (از رجال حبیب السیر ص 29)
محمد بن یعقوب ابراهیم بن عمر فیروزآبادی. در کتب لغت آنگاه که مجدالدین مطلق گویند مراد همین فیروزآبادی صاحب قاموس است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به فیروزآبادی محمد بن یعقوب بن ابراهیم بن عمر شود اسعد بن ابراهیم بن حسن ملقب به نشابی از شاعران عرب و منشی دیوان صاحب اربل بود و از جانب وی به عنوان رسالت به پیش مستنصر خلیفه فرستاده شد. و رجوع به فوات الوفیات ج 1 ص 10 و قاموس الاعلام ترکی شود محمد حسینی متخلص به وجدی (930-984 هجری قمری) وی معاصر شاه طهماسب اول صفوی و مؤلف کتاب زینه المجالس است. (از احوال و اشعار رودکی ج 1 ص 22). و رجوع به روضات الجنات ص 777 شود
محمد بن یعقوب ابراهیم بن عمر فیروزآبادی. در کتب لغت آنگاه که مجدالدین مطلق گویند مراد همین فیروزآبادی صاحب قاموس است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به فیروزآبادی محمد بن یعقوب بن ابراهیم بن عمر شود اسعد بن ابراهیم بن حسن ملقب به نشابی از شاعران عرب و منشی دیوان صاحب اربل بود و از جانب وی به عنوان رسالت به پیش مستنصر خلیفه فرستاده شد. و رجوع به فوات الوفیات ج 1 ص 10 و قاموس الاعلام ترکی شود محمد حسینی متخلص به وجدی (930-984 هجری قمری) وی معاصر شاه طهماسب اول صفوی و مؤلف کتاب زینه المجالس است. (از احوال و اشعار رودکی ج 1 ص 22). و رجوع به روضات الجنات ص 777 شود
عوفی نام او را اسعد بن شهاب ضبط کرده است و گوید اگرچه از معارف بخارا بود او در آخر عمر تمتع و تنعم دنیاوی نداشت و عمر خود را بر خدمت درویشان و اهل دل صرف کرد. قصیده ای از او آورده است و این بیت از آن قصیده است: دل در برم ز غصه بجان آمد از تنم وز دست تن بجان نخرد باز یک تنم. رجوع به لباب الالباب ج 1 صص 190- 195 شود
عوفی نام او را اسعد بن شهاب ضبط کرده است و گوید اگرچه از معارف بخارا بود او در آخر عمر تمتع و تنعم دنیاوی نداشت و عمر خود را بر خدمت درویشان و اهل دل صرف کرد. قصیده ای از او آورده است و این بیت از آن قصیده است: دل در برم ز غصه بجان آمد از تنم وز دست تن بجان نخرد باز یک تنم. رجوع به لباب الالباب ج 1 صص 190- 195 شود
دهی از دهستان برکال بخش بردسکن شهرستان کاشمر. دارای 1493 تن سکنه و آب آن از قنات و محصول آن غلات، منداب، زیره و پنبه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان برکال بخش بردسکن شهرستان کاشمر. دارای 1493 تن سکنه و آب آن از قنات و محصول آن غلات، منداب، زیره و پنبه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
محمد بن صفی الدین ابی الفرج محمد بن نفیس ابی الرجاء حامد بن محمد بن عبدالله بن علی بن محمود اصفهانی، مکنی به ابوعبدالله وملقب به عمادالدین و کاتب و معروف به کاتب اصفهانی و عماد کاتب و ابن اخی العزیز. فقیه اواخر قرن ششم هجری قمری رجوع به کاتب اصفهانی و عمادالدین کاتب شود عبدالرحیم بن شیخ الاسلام احمد بن ابی الحسن نامقی جامی ملقب به عمادالدین. وی یکی از چهارده فرزند شیخ الاسلام معین الدین ابونصر احمد نامقی بود که به صفت علم و عمل اتصاف داشت و نام او در تاریخ حبیب السیر مذکور است. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 323 شود اسماعیل بن علی بن محمود بن عمر بن شاهنشاه بن ایوب ایوبی، ملقب به عمادالدین و الملک الصالح و الملک المؤید، و مکنی به ابوالفداء. از ایوبیان دمشق و حماه. رجوع به ابوالفداء و اسماعیل (ابن علی بن شاهنشاه...) و اسماعیل (ابن علی بن محمود بن عمربن...) شود ابن مشطوب. نام وی احمد بن امیر یوسف سیف الدین علی بن احمد بن ابی السهیحأبن عبدالله بن ابی خلیل بن مرزبان هکاری، مشهور به ابن مشطوب و ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوالعباس است. از امرای بزرگ دولت صلاحیه در نابلس. رجوع به ابن مشطوب شود زنگی بن ارسلان شاه، ملقب به عمادالدین و مشهور به الملک المنصور. پدر او ارسلان شاه که از اتابکان موصل بود، در مرض موت، فرزند بزرگتر خود یعنی این عمادالدین زنگی را به ضبط بعضی از قلاع نامزد کرد. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 556 شود زکریا بن محمود (یا محمد) بن محمود انصاری قاضی قزوینی، مکنی به ابویحیی یا ابوعبدالله و ملقب به جمال الدین و عمادالدین یا عمیدالدین و مشهور به عماد قزوینی. از ادبا و فقهای قرن هفتم هجری قمری رجوع به قزوینی (زکریا بن محمود...) شود احمد بن امیر یوسف سیف الدین علی بن احمد بن ابی الهیجأبن عبدالله بن ابی خلیل بن مرزبان هکاری، مشهور به ابن مشطوب و ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوالعباس. از امرای بزرگ دولت صلاحیه در نابلس. رجوع به ابن مشطوب شود قاوردبیک بن چغری بیک، مشهور به قراارسلان و ملقب به عمادالدین یا عمادالدوله. نخستین تن از سلاجقۀ کرمان بود و از سال 423 تا 465 هجری قمری سلطنت کرد. رجوع به قاورد (ابن چغری بیک) و قراارسلان (عمادالدوله...) شود اسماعیل بن عمر بن کثیر قرشی بصری یا بصروی، ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوالفداء و مشهور به ابن کثیر. از علمای دمشق در قرن هشتم هجری قمری رجوع به ابن کثیر (عمادالدین...) و اسماعیل (ابن عمربن...) شود اسماعیل بن هبه الله بن سعد، ملقب به عمادالدین و مشهور به ابن باطیش. از علمای قرن هفتم هجری قمری و معاصر ابن خلکان. رجوع به ابن باطیش و اسماعیل (ابن هبه الله بن...) و اسماعیل (ابن باطیش موصلی) شود علی بن یعقوب بن شجاع بن علی بن ابراهیم بن محمد بن ابی زهران موصلی شافعی، ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابی زهران. قاری قرن هفتم هجری قمری رجوع به علی موصلی (ابن یعقوب بن...) شود خواجه عمادالدین، محمود کاوان، ملقب به عمادالدین و مشهور به خواجه جهان. وی در گلبرکه بود و سلطان حسین میرزا بایقرا، سید کاظمی را به رسالت نزد اوفرستاد. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 334 شود علی بن محمد بن علی کیاهراسی طبرستانی شافعی، مکنی به ابوالحسن و ملقب به عمادالدین و مشهور به عماد طبری و عماد کیا. از فقهای نیمۀدوم قرن پنجم هجری قمری رجوع به علی کیا هراسی شود عبدالرحمان بن احمد بن محمد دشتی اسپهانی، متخلص به جامی. شاعر و ادیب مشهور قرن نهم هجری قمری لقب مشهورش نورالدین است. رجوع به جامی (نورالدین عبدالرحمان بن احمدبن...) شود اسماعیل بن باطیش موصلی، ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوالمجد و مشهوربه ابن باطیش. رجوع به ابن باطیش و اسماعیل (ابن هبه الله ابن سعد...) و اسماعیل (ابن باطیش موصلی) شود محمد بن علی بن حمزۀطوسی مشهدی، مکنی به ابوجعفر و ملقب به عمادالدین ومشهور به عماد طوسی و ابن حمزه. از علمای امامیۀ قرن ششم هجری قمری رجوع به عماد طوسی و ابن حمزه شود ابن سلمه. هندوشاه نخجوانی نام او را جزء وزرای دولت سلجوقی آورده است و ذکری از اخبار و احوال وی نکرده است. رجوع به تجارب السلف نخجوانی چ عباس اقبال ص 282 شود قاضی عمادالدین، عبدالجبار بن احمد بن عبدالجبار رازی، ملقب به عمادالدین. امام معتزله. رجوع به عبدالجبار (ابن احمد بن عبدالجبار...، و عمادالدین رازی شود شاهنشاه بن محمد بن زنگی بن مودودبن زنگی بن آق سنقر، ملقب به عمادالدین. سومین تن از اتابکان سنجار. رجوع به عمادالدین زنگی (شاهنشاه بن محمدبن...) شود فضل الله بن علاءالدین طوسی مشهدی، ملقب به عمادالدین. از عرفای اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری قمری رجوع به عمادالدین طوسی (فضل الله بن...) شود ذوالفقاربن محمد بن معبدبن حسن حسنی مروزی، مکنی به ابوالصمصام و ابوالوضاح و ملقب به عمادالدین معروف به سیدعمادالدین. رجوع به عمادالدین مروزی شود علی کرمانی، ملقب به عمادالدین و متخلص به عماد و مشهور به عماد فقیه و خواجه عماد فقیه. از عرفای قرن هشتم هجری قمری رجوع به عمادالدین کرمانی شود اسماعیل بن احمد بن سعید حلبی شافعی، مشهور به ابن اثیر و ملقب به عمادالدین. متوفی به سال 699 هجری قمری رجوع به اسماعیل (ابن احمدبن...) شود ذوالفنون بن محمد بن گمشتکین بن دانشمند، ملقب به عمادالدین. چهارمین تن از امرای بنی دانشمند در ’سیواس’. رجوع به عمادالدین دانشمندی شود محمد بن علی بن محمد بن علی طبری آملی، مکنی به ابوجعفر و ملقب به عمادالدین. از علمای شیعۀ قرن ششم هجری قمری رجوع به عمادالدین طبری شود احمد بن ابراهیم واسطی حنبلی، ملقب به عمادالدین. از علمای اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری قمری رجوع به احمد (ابن ابراهیم...) شود ابراهیم بن عبدالواحد بن علی بن سرور مقدسی عمادی مکنی به ابواسحاق و ملقب به عمادالدین. رجوع به عمادی (ابراهیم بن عبدالواحدبن...) شود شاهفور (یا شهفور یا شاهپور) بن طاهر بن محمد اسفرایینی شافعی، مکنی به ابوالمظفر و ملقب به عمادالدین. رجوع به عمادالدین اسفراینی شود علی بن محمد بن علی جوینی، ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوالحسن. فقیه قرن پنجم هجری قمری رجوع به علی جوینی (ابن محمد بن علی...) شود اسماعیل بن عادل ایوبی، ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوطاهر و مشهور به الملک الصالح. رجوع به عمادالدین ایوبی (اسماعیل بن...) شود حسن بن علی بن محمد بن علی بن محمد بن حسن طبرسی یا طبری مازندارنی، ملقب به عمادالدین. رجوع به عمادالدین طبری و حسن طبری شود علی بن محمد، ملقب به عمادالدین و مشهور به ابن محیا عباسی. نسب شناس قرن هشتم هجری قمری رجوع به علی عباسی (ابن محمد...) شود حسین بن حسون مصری سخاوی، مکنی به ابوعبدالله و ملقب به عمادالدین و مشهور به قوی و سخاوی. رجوع به عمادالدین سخاوی شود اسماعیل بن ناصر بن قلاوون، ملقب به عمادالدین و مشهور به الملک الصالح. هفدهمین از ممالیک بحری مصر. رجوع به صالح شود علی بن عبدالملک بن ابی الغنائم بندنیجی، ملقب به عمادالدین. فقیه و مورخ قرن هفتم هجری قمری رجوع به علی بندنیجی شود علی بن علی استرآبادی مازندرانی، ملقب به عمادالدین. فقیه قرن دهم هجری قمری رجوع به علی استرآبادی (ابن علی...) شود عثمان بن عادل ایوبی، ملقب به عمادالدین و مشهور به الملک العزیز. رجوع به عمادالدین ایوبی (عثمان بن عادل...) شود پهلوان بن هزاراسب، ملقب به عمادالدین. سومین تن از اتابکان لر بزرگ. رجوع به عمادالدین اتابکی (پهلوان بن...) شود امیر عمادالدین، محمود اصفهانی، ملقب به عمادالدین. وزیر امیر نجم الدین ثانی. رجوع به عمادالدین اصفهانی شود حسین بن محمد فقیه شافعی، ملقب به عمادالدین. از علمای قرن هشتم هجری قمری رجوع به حسین (ابن محمد شافعی) شود عثمان بن یوسف، ملقب به عمادالدین و مشهور به الملک العزیز، از ایوبیان مصر. رجوع به عمادالدین ایوبی شود محمود کرمانی، ملقب به عمادالدین. وزیر ’اخی جوق’ در آذربایجان. رجوع به عمادالدین کرمانی (محمود...) شود ذوالفقاربن معدّ حسینی مروزی، ملقب به عمادالدین. رجوع به عمادالدین مروزی (ذوالفقاربن محمدبن...) شود
محمد بن صفی الدین ابی الفرج محمد بن نفیس ابی الرجاء حامد بن محمد بن عبدالله بن علی بن محمود اصفهانی، مکنی به ابوعبدالله وملقب به عمادالدین و کاتب و معروف به کاتب اصفهانی و عماد کاتب و ابن اخی العزیز. فقیه اواخر قرن ششم هجری قمری رجوع به کاتب اصفهانی و عمادالدین کاتب شود عبدالرحیم بن شیخ الاسلام احمد بن ابی الحسن نامقی جامی ملقب به عمادالدین. وی یکی از چهارده فرزند شیخ الاسلام معین الدین ابونصر احمد نامقی بود که به صفت علم و عمل اتصاف داشت و نام او در تاریخ حبیب السیر مذکور است. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 323 شود اسماعیل بن علی بن محمود بن عمر بن شاهنشاه بن ایوب ایوبی، ملقب به عمادالدین و الملک الصالح و الملک المؤید، و مکنی به ابوالفداء. از ایوبیان دمشق و حماه. رجوع به ابوالفداء و اسماعیل (ابن علی بن شاهنشاه...) و اسماعیل (ابن علی بن محمود بن عمربن...) شود ابن مشطوب. نام وی احمد بن امیر یوسف سیف الدین علی بن احمد بن ابی السهیحأبن عبدالله بن ابی خلیل بن مرزبان هکاری، مشهور به ابن مشطوب و ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوالعباس است. از امرای بزرگ دولت صلاحیه در نابلس. رجوع به ابن مشطوب شود زنگی بن ارسلان شاه، ملقب به عمادالدین و مشهور به الملک المنصور. پدر او ارسلان شاه که از اتابکان موصل بود، در مرض موت، فرزند بزرگتر خود یعنی این عمادالدین زنگی را به ضبط بعضی از قلاع نامزد کرد. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 556 شود زکریا بن محمود (یا محمد) بن محمود انصاری قاضی قزوینی، مکنی به ابویحیی یا ابوعبدالله و ملقب به جمال الدین و عمادالدین یا عمیدالدین و مشهور به عماد قزوینی. از ادبا و فقهای قرن هفتم هجری قمری رجوع به قزوینی (زکریا بن محمود...) شود احمد بن امیر یوسف سیف الدین علی بن احمد بن ابی الهیجأبن عبدالله بن ابی خلیل بن مرزبان هکاری، مشهور به ابن مشطوب و ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوالعباس. از امرای بزرگ دولت صلاحیه در نابلس. رجوع به ابن مشطوب شود قاوردبیک بن چغری بیک، مشهور به قراارسلان و ملقب به عمادالدین یا عمادالدوله. نخستین تن از سلاجقۀ کرمان بود و از سال 423 تا 465 هجری قمری سلطنت کرد. رجوع به قاورد (ابن چغری بیک) و قراارسلان (عمادالدوله...) شود اسماعیل بن عمر بن کثیر قرشی بصری یا بصروی، ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوالفداء و مشهور به ابن کثیر. از علمای دمشق در قرن هشتم هجری قمری رجوع به ابن کثیر (عمادالدین...) و اسماعیل (ابن عمربن...) شود اسماعیل بن هبه الله بن سعد، ملقب به عمادالدین و مشهور به ابن باطیش. از علمای قرن هفتم هجری قمری و معاصر ابن خلکان. رجوع به ابن باطیش و اسماعیل (ابن هبه الله بن...) و اسماعیل (ابن باطیش موصلی) شود علی بن یعقوب بن شجاع بن علی بن ابراهیم بن محمد بن ابی زهران موصلی شافعی، ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابی زهران. قاری قرن هفتم هجری قمری رجوع به علی موصلی (ابن یعقوب بن...) شود خواجه عمادالدین، محمود کاوان، ملقب به عمادالدین و مشهور به خواجه جهان. وی در گلبرکه بود و سلطان حسین میرزا بایقرا، سید کاظمی را به رسالت نزد اوفرستاد. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 334 شود علی بن محمد بن علی کیاهراسی طبرستانی شافعی، مکنی به ابوالحسن و ملقب به عمادالدین و مشهور به عماد طبری و عماد کیا. از فقهای نیمۀدوم قرن پنجم هجری قمری رجوع به علی کیا هراسی شود عبدالرحمان بن احمد بن محمد دشتی اسپهانی، متخلص به جامی. شاعر و ادیب مشهور قرن نهم هجری قمری لقب مشهورش نورالدین است. رجوع به جامی (نورالدین عبدالرحمان بن احمدبن...) شود اسماعیل بن باطیش موصلی، ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوالمجد و مشهوربه ابن باطیش. رجوع به ابن باطیش و اسماعیل (ابن هبه الله ابن سعد...) و اسماعیل (ابن باطیش موصلی) شود محمد بن علی بن حمزۀطوسی مشهدی، مکنی به ابوجعفر و ملقب به عمادالدین ومشهور به عماد طوسی و ابن حمزه. از علمای امامیۀ قرن ششم هجری قمری رجوع به عماد طوسی و ابن حمزه شود ابن سلمه. هندوشاه نخجوانی نام او را جزء وزرای دولت سلجوقی آورده است و ذکری از اخبار و احوال وی نکرده است. رجوع به تجارب السلف نخجوانی چ عباس اقبال ص 282 شود قاضی عمادالدین، عبدالجبار بن احمد بن عبدالجبار رازی، ملقب به عمادالدین. امام معتزله. رجوع به عبدالجبار (ابن احمد بن عبدالجبار...، و عمادالدین رازی شود شاهنشاه بن محمد بن زنگی بن مودودبن زنگی بن آق سنقر، ملقب به عمادالدین. سومین تن از اتابکان سنجار. رجوع به عمادالدین زنگی (شاهنشاه بن محمدبن...) شود فضل الله بن علاءالدین طوسی مشهدی، ملقب به عمادالدین. از عرفای اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری قمری رجوع به عمادالدین طوسی (فضل الله بن...) شود ذوالفقاربن محمد بن معبدبن حسن حسنی مروزی، مکنی به ابوالصمصام و ابوالوضاح و ملقب به عمادالدین معروف به سیدعمادالدین. رجوع به عمادالدین مروزی شود علی کرمانی، ملقب به عمادالدین و متخلص به عماد و مشهور به عماد فقیه و خواجه عماد فقیه. از عرفای قرن هشتم هجری قمری رجوع به عمادالدین کرمانی شود اسماعیل بن احمد بن سعید حلبی شافعی، مشهور به ابن اثیر و ملقب به عمادالدین. متوفی به سال 699 هجری قمری رجوع به اسماعیل (ابن احمدبن...) شود ذوالفنون بن محمد بن گمشتکین بن دانشمند، ملقب به عمادالدین. چهارمین تن از امرای بنی دانشمند در ’سیواس’. رجوع به عمادالدین دانشمندی شود محمد بن علی بن محمد بن علی طبری آملی، مکنی به ابوجعفر و ملقب به عمادالدین. از علمای شیعۀ قرن ششم هجری قمری رجوع به عمادالدین طبری شود احمد بن ابراهیم واسطی حنبلی، ملقب به عمادالدین. از علمای اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری قمری رجوع به احمد (ابن ابراهیم...) شود ابراهیم بن عبدالواحد بن علی بن سرور مقدسی عمادی مکنی به ابواسحاق و ملقب به عمادالدین. رجوع به عمادی (ابراهیم بن عبدالواحدبن...) شود شاهفور (یا شهفور یا شاهپور) بن طاهر بن محمد اسفرایینی شافعی، مکنی به ابوالمظفر و ملقب به عمادالدین. رجوع به عمادالدین اسفراینی شود علی بن محمد بن علی جوینی، ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوالحسن. فقیه قرن پنجم هجری قمری رجوع به علی جوینی (ابن محمد بن علی...) شود اسماعیل بن عادل ایوبی، ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوطاهر و مشهور به الملک الصالح. رجوع به عمادالدین ایوبی (اسماعیل بن...) شود حسن بن علی بن محمد بن علی بن محمد بن حسن طبرسی یا طبری مازندارنی، ملقب به عمادالدین. رجوع به عمادالدین طبری و حسن طبری شود علی بن محمد، ملقب به عمادالدین و مشهور به ابن محیا عباسی. نسب شناس قرن هشتم هجری قمری رجوع به علی عباسی (ابن محمد...) شود حسین بن حسون مصری سخاوی، مکنی به ابوعبدالله و ملقب به عمادالدین و مشهور به قوی و سخاوی. رجوع به عمادالدین سخاوی شود اسماعیل بن ناصر بن قلاوون، ملقب به عمادالدین و مشهور به الملک الصالح. هفدهمین از ممالیک بحری مصر. رجوع به صالح شود علی بن عبدالملک بن ابی الغنائم بندنیجی، ملقب به عمادالدین. فقیه و مورخ قرن هفتم هجری قمری رجوع به علی بندنیجی شود علی بن علی استرآبادی مازندرانی، ملقب به عمادالدین. فقیه قرن دهم هجری قمری رجوع به علی استرآبادی (ابن علی...) شود عثمان بن عادل ایوبی، ملقب به عمادالدین و مشهور به الملک العزیز. رجوع به عمادالدین ایوبی (عثمان بن عادل...) شود پهلوان بن هزاراسب، ملقب به عمادالدین. سومین تن از اتابکان لر بزرگ. رجوع به عمادالدین اتابکی (پهلوان بن...) شود امیر عمادالدین، محمود اصفهانی، ملقب به عمادالدین. وزیر امیر نجم الدین ثانی. رجوع به عمادالدین اصفهانی شود حسین بن محمد فقیه شافعی، ملقب به عمادالدین. از علمای قرن هشتم هجری قمری رجوع به حسین (ابن محمد شافعی) شود عثمان بن یوسف، ملقب به عمادالدین و مشهور به الملک العزیز، از ایوبیان مصر. رجوع به عمادالدین ایوبی شود محمود کرمانی، ملقب به عمادالدین. وزیر ’اخی جوق’ در آذربایجان. رجوع به عمادالدین کرمانی (محمود...) شود ذوالفقاربن مَعَدّ حسینی مروزی، ملقب به عمادالدین. رجوع به عمادالدین مروزی (ذوالفقاربن محمدبن...) شود
عبدالرحمان بن احمد (مولانا...) دانشمند ایرانی قرن هشتم هجری. تولد او درقصبۀ ایج (فارس) پایتخت قدیم ولایت شبانکاره بود. واو به یک واسطه شاگرد ناصرالدین بیضاوی محسوب می شود. وی از جمله پنج تنی است که خواجه حافظ گوید فارس در عهد شاه شیخ ابواسحاق اینجو به وجود آنان مزین بود. عضدالدین دارای مشرب تصوف بود و در حکمت و کلام و مذهب و اخلاق مهارت داشت. برای شرح بیشتر رجوع به تاریخ مغول، عباس اقبال ص 510 و نیز به عبدالرحمان (ابن احمد...) در همین لغت نامه و فرهنگ فارسی معین شود
عبدالرحمان بن احمد (مولانا...) دانشمند ایرانی قرن هشتم هجری. تولد او درقصبۀ ایج (فارس) پایتخت قدیم ولایت شبانکاره بود. واو به یک واسطه شاگرد ناصرالدین بیضاوی محسوب می شود. وی از جمله پنج تنی است که خواجه حافظ گوید فارس در عهد شاه شیخ ابواسحاق اینجو به وجود آنان مزین بود. عضدالدین دارای مشرب تصوف بود و در حکمت و کلام و مذهب و اخلاق مهارت داشت. برای شرح بیشتر رجوع به تاریخ مغول، عباس اقبال ص 510 و نیز به عبدالرحمان (ابن احمد...) در همین لغت نامه و فرهنگ فارسی معین شود