جدول جو
جدول جو

معنی عصاول - جستجوی لغت در جدول جو

عصاول
(عَ وَ)
قاصد پادشاهی و دولتی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تصاول
تصویر تصاول
به یکدیگر حمله کردن و برجستن
فرهنگ فارسی عمید
(اِ)
بر یکدیگر حمله بردن. (زوزنی). بیکدیگر حمله نمودن و برجستن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تواثب. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عُ)
نرۀ ملخ. (منتهی الارب). ذکر جراد. ج، عصاقیل. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عَصْ صا)
بغایت و بسیار خمنده و کج کننده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تصاول
تصویر تصاول
بر یکدیگر حمله بردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عصقول
تصویر عصقول
نره ملخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عصال
تصویر عصال
گج، تیرکج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصاول
تصویر تصاول
((تَ وُ))
بر یکدیگر جستن و یورش بردن
فرهنگ فارسی معین