ماهانه ای که در روز دوازدهم از ماه بپردازند. (ناظم الاطباء). بیستگانی. (مهذب الاسماء). رزق. (یادداشت مرحوم دهخدا) ، ترجمه ای است از کلمه ترکی ’یکرمیلک’ به معنی بیستائی، و آن نام یکی از سکه های نقره ای بود که در حدود یک قرن پیش در مصر رواج داشت. (از النقود العربیه ص 86 و 180)
ماهانه ای که در روز دوازدهم از ماه بپردازند. (ناظم الاطباء). بیستگانی. (مهذب الاسماء). رزق. (یادداشت مرحوم دهخدا) ، ترجمه ای است از کلمه ترکی ’یکرمیلک’ به معنی بیستائی، و آن نام یکی از سکه های نقره ای بود که در حدود یک قرن پیش در مصر رواج داشت. (از النقود العربیه ص 86 و 180)
قبیله ای از اعراب برّ نجدند که در نواحی بندر هندیان در کنار رود خانه زیدون در زمستان و تابستان در چادرهای سیاه زندگانی کنند و در خانه گلین نشستن را عار دانند و حکومت بندر هندیان و مضافات آن را تصاحب نموده اند و معیشت آنها از زراعت دیمی و گله داری است و زبان آنها عربی است. (از فارسنامۀ ناصری ص 331)
قبیله ای از اعراب برّ نجدند که در نواحی بندر هندیان در کنار رود خانه زیدون در زمستان و تابستان در چادرهای سیاه زندگانی کنند و در خانه گلین نشستن را عار دانند و حکومت بندر هندیان و مضافات آن را تصاحب نموده اند و معیشت آنها از زراعت دیمی و گله داری است و زبان آنها عربی است. (از فارسنامۀ ناصری ص 331)
جمع واژۀ عطریه. بویهای خوش. خوشبویها. (ناظم الاطباء). مشک، عنبر، عبیر، غالیه، کافور، ند، مشک، زباد و گلاب. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به عطریه شود
جَمعِ واژۀ عطریه. بویهای خوش. خوشبویها. (ناظم الاطباء). مشک، عنبر، عبیر، غالیه، کافور، ند، مشک، زباد و گلاب. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به عطریه شود
جمع واژۀ عشقیه، مؤنث عشقی. (از فرهنگ فارسی معین). آنچه به عشق بستگی و انتساب و تعلق دارد: تاهر وصف که خواهند از فنون عشقیات و انواع تشوّقات تقدیم کنند. (المعجم فی معاییر اشعار العجم ص 385)
جَمعِ واژۀ عشقیه، مؤنث عشقی. (از فرهنگ فارسی معین). آنچه به عشق بستگی و انتساب و تعلق دارد: تاهر وصف که خواهند از فنون عشقیات و انواع تشوّقات تقدیم کنند. (المعجم فی معاییر اشعار العجم ص 385)
آرایش و زینتی که جهت پذیرائی میهمان محترم در خانه دهند و آنچه از مأکول و مشروب برای وی حاضر نمایند. (ناظم الاطباء). تکلفی که میزبان جهت خوشگذرانی میهمان کند
آرایش و زینتی که جهت پذیرائی میهمان محترم در خانه دهند و آنچه از مأکول و مشروب برای وی حاضر نمایند. (ناظم الاطباء). تکلفی که میزبان جهت خوشگذرانی میهمان کند
بیستی بیستایی، بیستگانی (مواجب لشکریان و چیره و ماهیانه نوکران) مونث عشرینی (منسوب به عشرین) ارزاقی که به لشکریان در هر روز می دادند، بیست دیناری که به هر سپاهی به عنوان حقوق پرداخت می شد
بیستی بیستایی، بیستگانی (مواجب لشکریان و چیره و ماهیانه نوکران) مونث عشرینی (منسوب به عشرین) ارزاقی که به لشکریان در هر روز می دادند، بیست دیناری که به هر سپاهی به عنوان حقوق پرداخت می شد