جدول جو
جدول جو

معنی عساقل - جستجوی لغت در جدول جو

عساقل
(عَ قِ)
جمع واژۀ عسقل. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به عسقل شود، پاره های ابر جداگانه. (منتهی الارب). قطعات پراکنده از ابر، سراب. (از اقرب الموارد). عساقیل. و رجوع به عساقیل شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عاقل
تصویر عاقل
مفرد واژۀ عقلا، دانا، هوشیار، زیرک، خردمند، در فقه دهندۀ دیۀ مقتول
فرهنگ فارسی عمید
(عَ مَ)
موطنی است مر بنی فریر را از طی به رمل. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(عَ قِ)
جمع واژۀ عاقل. (ناظم الاطباء). رجوع به عاقل شود، جمع واژۀ عاقله. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). رجوع به عاقله شود
لغت نامه دهخدا
(عُ لِ)
طویل و سبک، و گویند زشت اخلاق. (از اقرب الموارد). عسلق (ع ل / ع س ل ل ) . رجوع به عسلق شود
لغت نامه دهخدا
(عَ لِ)
جمع واژۀ عسلق (ع ل / ع ل ) . (منتهی الارب). رجوع به عسلق شود، جمع واژۀ عسلقه. (آنندراج). رجوع به عسلقه شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
جمع واژۀ عسقول. (ناظم الاطباء). نوعی از سماروغ و قارچ سپید بزرگ که آن را شحمهالارض نیز گویند، و واحد آن عسقل و عسقول است، سراب. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). عساقل. رجوع به عساقل شود، پاره های جداگانه ابر. (منتهی الارب). قطعات پراکندۀ ابر. (از اقرب الموارد). عساقل. و رجوع به عساقل شود
لغت نامه دهخدا
(عَ قِ)
جمع واژۀ عسقبه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به عسقبه شود
لغت نامه دهخدا
(عَ قِ)
جمع واژۀ عقنقل. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به عقنقل شود
لغت نامه دهخدا
رمن است و تک ندارد برخی عسقل را تک آن دانسته اند سراب (این واژه پارسی است بنگرید به سراب)، پاره های پراکنده ابر پاره ابر، سماروغ سپید از گیاهان، ساگ زیرزمینی (ساگ ساق)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عسال
تصویر عسال
انگبین چین انگبین گیر، نیزه جنبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عاقل
تصویر عاقل
خردمند، دانا، هوشیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساقل
تصویر ساقل
روشنگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عاقل
تصویر عاقل
((ق))
خردمند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عاقل
تصویر عاقل
خردمند، زیرک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عاقل
تصویر عاقل
Sane
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از عاقل
تصویر عاقل
sain
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از عاقل
تصویر عاقل
waras
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از عاقل
تصویر عاقل
มีสติ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از عاقل
تصویر عاقل
mwenye akili timamu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از عاقل
تصویر عاقل
aklı başında
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از عاقل
تصویر عاقل
正気の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از عاقل
تصویر عاقل
理智的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از عاقل
تصویر عاقل
שפוי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از عاقل
تصویر عاقل
제정신인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از عاقل
تصویر عاقل
vernünftig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از عاقل
تصویر عاقل
समझदार
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از عاقل
تصویر عاقل
gezond van geest
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از عاقل
تصویر عاقل
sano di mente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از عاقل
تصویر عاقل
cuerdo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از عاقل
تصویر عاقل
sensato
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از عاقل
تصویر عاقل
zdrowy na umyśle
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از عاقل
تصویر عاقل
здоровий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از عاقل
تصویر عاقل
вменяемый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از عاقل
تصویر عاقل
বিবেকবান
دیکشنری فارسی به بنگالی