- عساس (عِ)
اکراه و اجبار: درّت الناقه عساساً، آن ماده شتر با اکراه شیر داد. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء) ، جمع واژۀ عس ّ. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به عس ّ شود.
- بنی عساس، نام بطنی است از تازیان. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
- بنی عساس، نام بطنی است از تازیان. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
