معنی عطاس عطاس عطسه کردن، خارج کردن هوا از بینی و دهان با شدت و صدا، اشنوسه کردن، عطسه زدن، خفیدن،دمیدن صبح تصویر عطاس فرهنگ فارسی عمید
عطاس عطاس احمد بن حسن عطاس. از بزرگان علویان در حضرموت. به سال 1257 هجری قمری در شهر حریضه متولد شد واز کودکی نابینا بود. و به سال 1334 هجری قمری درگذشت. او راست: وصایا، و اجازات و رساله ای در قبایل حضرموت. (از الاعلام زرکلی از تاریخ الشعراء الحضرمیین) لغت نامه دهخدا
عطاس عطاس عطسه دادن. (از منتهی الارب) (المصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). عطسه آمدن کسی را. (از اقرب الموارد) ، دمیدن صبح. (منتهی الارب). دمیدن و روشن شدن صبح. (از اقرب الموارد) ، مردن. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). عَطس. رجوع به عَطس شود لغت نامه دهخدا
عباس عباس شیر بیشه، نام پسر عبدالمطلب عموی پیامبر (ص)، لقب برادر امام حسین علمدار شجاع صحرای کربلا فرهنگ نامهای ایرانی