یکسو نمودن و جدا کردن و بیکار ساختن، بر کناری از کار، معزولی، پیاده کردن از عملیکسو نمودن و جدا کردن و بیکار ساختن، بر کناری از کار، معزولی، پیاده کردن از عمل
گوشه نشینی، خانه نشینی، دوری و کناره گیری از مردم عزلت گزیدن: گوشه گرفتن، گوشه نشینی اختیار کردن، ترک مراوده با مردم کردنگوشه نشینی، خانه نشینی، دوری و کناره گیری از مردم عزلت گزیدن: گوشه گرفتن، گوشه نشینی اختیار کردن، ترک مراوده با مردم کردن