ماتم زده و آنکه بحالت عزا و سوگواری باشد. (ناظم الاطباء). شخصی که بمناسبت فوت یکی از نزدیکان سوکوار باشد. (فرهنگ فارسی معین). ماتمی. مصیبت زده. سوکوار. شادی و عیش عالم در خاطر دل افکار شرمنده تر ز عید است در خانه عزادار. محمدسعید اشرف (از آنندراج). دوستان را نبود بس که بهم یکرنگی پوشش مرده سفید است و عزادار سیاه. میرزا اسماعیل ایما (از آنندراج)
ماتم زده و آنکه بحالت عزا و سوگواری باشد. (ناظم الاطباء). شخصی که بمناسبت فوت یکی از نزدیکان سوکوار باشد. (فرهنگ فارسی معین). ماتمی. مصیبت زده. سوکوار. شادی و عیش عالم در خاطر دل افکار شرمنده تر ز عید است در خانه عزادار. محمدسعید اشرف (از آنندراج). دوستان را نبود بس که بهم یکرنگی پوشش مرده سفید است و عزادار سیاه. میرزا اسماعیل ایما (از آنندراج)