معنی رازداری - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با رازداری
رازداری
- رازداری
- عمل رازدار، که رازی با خود دارد، حفظ سرّ، نگهداری، که خود رازی دارد، امانت داری، پنهانی، پوشیدگی، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
راهداری
- راهداری
- نگهبانی راه محافظت جاده، دزدی راهزنی، باجی که از مسافر و متاع می گرفتند برای محافظت آنها و حق العبور (قاجاریه)
فرهنگ لغت هوشیار
راهداری
- راهداری
- نگهبانی راه، محافظت جاده، باج راه، باج و مالیاتی که در راه از مسافر گرفته شود
فرهنگ فارسی عمید
راهداری
- راهداری
- نگهبانی راه، دزدی، راهزنی، اداره نگهبانی و محافظت راه
فرهنگ فارسی معین