گیاهی است، یا آن سماروغ سپید است. (منتهی الارب). سماروغ سپید یا گیاهی دیگر. (ناظم الاطباء). فطر است. (مخزن الادویه). فطر (ف / ف ) که نوعی است از قارچ و سماروغ. (از اقرب الموارد). ج، عراهین. (اقرب الموارد) (منتهی الارب)
گیاهی است، یا آن سماروغ سپید است. (منتهی الارب). سماروغ سپید یا گیاهی دیگر. (ناظم الاطباء). فطر است. (مخزن الادویه). فطر (ف ُ / ف ِ) که نوعی است از قارچ و سماروغ. (از اقرب الموارد). ج، عَراهین. (اقرب الموارد) (منتهی الارب)
ستور کفیده و موی رفته دست و پا. و اسب ’عرون’زده. (منتهی الارب). ستور کفیده دست و پای و موی رفته. اسب ’عرنه’زده. (ناظم الاطباء). دابه که به بیماری ’عران’ دچار شده باشد. (از اقرب الموارد). و رجوع به عرن شود
ستور کفیده و موی رفته دست و پا. و اسب ’عرون’زده. (منتهی الارب). ستور کفیده دست و پای و موی رفته. اسب ’عرنه’زده. (ناظم الاطباء). دابه که به بیماری ’عِران’ دچار شده باشد. (از اقرب الموارد). و رجوع به عَرَن شود
ترک بند و تسمۀ زین که بواسطۀ آن هر چیزی را در ترک اسب بندند. (ناظم الاطباء) ، جوالیقی در المعرب (ص 153) از قول ابوحاتم گوید اهل مکه کفل و سرین استر را درکون گویند وبر دراکین جمع بندند، و آن معرب از فارسی درکون است به معنی ’باب الاست’، بالای در. (ناظم الاطباء) ، سکوی نشیمن. (ناظم الاطباء)
ترک بند و تسمۀ زین که بواسطۀ آن هر چیزی را در ترک اسب بندند. (ناظم الاطباء) ، جوالیقی در المعرب (ص 153) از قول ابوحاتم گوید اهل مکه کفل و سرین استر را دَرْکون گویند وبر دَراکین جمع بندند، و آن معرب از فارسی دَرِکون است به معنی ’باب الاست’، بالای در. (ناظم الاطباء) ، سکوی نشیمن. (ناظم الاطباء)
نباتی است که برگ آن شبیه به برگ شقایق النعمان است و شکافته و طولانی. و بیخ آن مستدیر و آن را میخورند. و صنف دیگر نیز می شود و شاخه های آن باریک و برگ آن شبیه به برگ ملوخیاء، و در اطراف شاخه های آن چیزی برآمده شبیه به سر مرغی و منقار آن. و این در طب غیر ممد و بلکه در صناعت دیگر است. (مخزن الادویه)
نباتی است که برگ آن شبیه به برگ شقایق النعمان است و شکافته و طولانی. و بیخ آن مستدیر و آن را میخورند. و صنف دیگر نیز می شود و شاخه های آن باریک و برگ آن شبیه به برگ ملوخیاء، و در اطراف شاخه های آن چیزی برآمده شبیه به سر مرغی و منقار آن. و این در طب غیر ممد و بلکه در صناعت دیگر است. (مخزن الادویه)
شاخه کج از کویک و رز سماروغ سپید، داسی خمیده کج چوب خوشه خرما که به شکل داس خمیده میان باشد و خشک و کج گردد، درخت کج شده، شاخه بریده از درخت کج شده جمع عراجین. چوب خوشه خرما که به شکل داس خمیده میان باشد و خشک و کج گردد، درخت کج شده، شاخه بریده از درخت کج شده جمع عراجین
شاخه کج از کویک و رز سماروغ سپید، داسی خمیده کج چوب خوشه خرما که به شکل داس خمیده میان باشد و خشک و کج گردد، درخت کج شده، شاخه بریده از درخت کج شده جمع عراجین. چوب خوشه خرما که به شکل داس خمیده میان باشد و خشک و کج گردد، درخت کج شده، شاخه بریده از درخت کج شده جمع عراجین