خوارج، گروهی که در جنگ صفّین از بیعت علی بن ابی طالب خارج شدند و معتقد بودند مرتکب معاصی کبیره، کافر است و خروج بر امام ظالم را واجب می دانستند، کافران
خوارج، گروهی که در جنگ صِفّین از بیعت علی بن ابی طالب خارج شدند و معتقد بودند مرتکب معاصی کبیره، کافر است و خروج بر امام ظالم را واجب می دانستند، کافران
رفت و آمد. دم و دستگاه. تجمل و تعین. (فرهنگ لغات عامیانه). - بروبیا داشتن، دستگاه و جلال و تعین داشتن. بروبرو داشتن. بسبب تعین و تمول در خانه باز، و آمد و شد بسیار داشتن
رفت و آمد. دم و دستگاه. تجمل و تعین. (فرهنگ لغات عامیانه). - بروبیا داشتن، دستگاه و جلال و تعین داشتن. بروبرو داشتن. بسبب تعین و تمول در خانه باز، و آمد و شد بسیار داشتن
وی زنی ادیب و از اهالی اندلس بود و مولای ابوالمطرف عبدالرحمان بن غلبون کاتب بشمار میرفت. بسبب مهارتی که در فن عروض داشت این نام بر وی نهاده و نام اصلی او به دست فراموشی سپرده شد. او امالی قالی و الکامل مبرد را از حفظ داشت و شرح میگفت. عروضیه در بلنسیه ساکن بود و به سال 450 ه. ق. در دانیه درگذشت. (از الاعلام زرکلی ج 5 ص 16 از الدر المنثور و نفح الطیب). و رجوع به اعلام النساء شود
وی زنی ادیب و از اهالی اندلس بود و مولای ابوالمطرف عبدالرحمان بن غلبون کاتب بشمار میرفت. بسبب مهارتی که در فن عروض داشت این نام بر وی نهاده و نام اصلی او به دست فراموشی سپرده شد. او امالی قالی و الکامل مبرد را از حفظ داشت و شرح میگفت. عروضیه در بلنسیه ساکن بود و به سال 450 هَ. ق. در دانیه درگذشت. (از الاعلام زرکلی ج 5 ص 16 از الدر المنثور و نفح الطیب). و رجوع به اعلام النساء شود
مؤنث عربی. رجوع به عربی شود، لغت عرب. زبان عرب، آنچه عرب بدان سخن گوید و تکلم کند. (از اقرب الموارد) ، گاه در کتابهای فارسی پیش از نقل بیت یا قطعه از شعر عرب عربیه نویسند، مقصود از آن شعری عربی یا قطعه ای عربی است. (یادداشت مؤلف). - علوم عربیه، علوم عربی. دانشها که عرب را بود. ادب عرب. ادبیات عرب. - نقود عربیه، مسکوک قوم عرب یا ممالک عرب. سکه که نقش کلمات عرب دارد. یا در سرزمین عرب نقش شود یا در سرزمینی که حکومت عرب دارد زده شود. و نیز رجوع به النقود العربیه ص 92 شود
مؤنث عربی. رجوع به عربی شود، لغت عرب. زبان عرب، آنچه عرب بدان سخن گوید و تکلم کند. (از اقرب الموارد) ، گاه در کتابهای فارسی پیش از نقل بیت یا قطعه از شعر عرب عربیه نویسند، مقصود از آن شعری عربی یا قطعه ای عربی است. (یادداشت مؤلف). - علوم عربیه، علوم عربی. دانشها که عرب را بود. ادب عرب. ادبیات عرب. - نقود عربیه، مسکوک قوم عرب یا ممالک عرب. سکه که نقش کلمات عرب دارد. یا در سرزمین عرب نقش شود یا در سرزمینی که حکومت عرب دارد زده شود. و نیز رجوع به النقود العربیه ص 92 شود
عرب زبان شدن. (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب). عرب خالص شدن و دچار لحن نشدن، و فعل آن از باب ششم است، و گویند عروبه و عروبیه از مصادر بدون فعل می باشند. (از اقرب الموارد). عروبیّه. رجوع به عروبیه شود
عرب زبان شدن. (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب). عرب خالص شدن و دچار لحن نشدن، و فعل آن از باب ششم است، و گویند عروبه و عروبیه از مصادر بدون فعل می باشند. (از اقرب الموارد). عُروبیّه. رجوع به عروبیه شود
زاغگونگان تیره ای از گزافندگان (غلات شیعه) که باور دارند محمد صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام چون دو زاغ همانند یکدیگرند از غرابی در فارسی نان بادامی قسمی نان قندی که از آرد بادام سازند غرابی
زاغگونگان تیره ای از گزافندگان (غلات شیعه) که باور دارند محمد صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام چون دو زاغ همانند یکدیگرند از غرابی در فارسی نان بادامی قسمی نان قندی که از آرد بادام سازند غرابی
مونث ضروری: آچار بایسته درواژ مونث ضروری. یا ضروریه مطلقه. قضیه موجهه که در آن حکم شود به ضرورت نسبت ثبوتیه یا سلبیه بین موضوع و محمول مادام که ذات موضوع موجود است
مونث ضروری: آچار بایسته درواژ مونث ضروری. یا ضروریه مطلقه. قضیه موجهه که در آن حکم شود به ضرورت نسبت ثبوتیه یا سلبیه بین موضوع و محمول مادام که ذات موضوع موجود است
آزادگان ایرانیان بر اثر وسعت کشور و تسلط بر همه اقوام و ملل از حیث عظمت و قدرت بمنزلتی بودند که خود را آزادگان و دیگران را بندگان می خواندند وقتی که دولتشان بدست عربان سپری گشت کار برایشان سخت گشت و درد و اندوه آنان دو چندان که میبایست گردید. از این رو بار ها سر بر آوردند (از ابن خزم در دو قرن سکوت)
آزادگان ایرانیان بر اثر وسعت کشور و تسلط بر همه اقوام و ملل از حیث عظمت و قدرت بمنزلتی بودند که خود را آزادگان و دیگران را بندگان می خواندند وقتی که دولتشان بدست عربان سپری گشت کار برایشان سخت گشت و درد و اندوه آنان دو چندان که میبایست گردید. از این رو بار ها سر بر آوردند (از ابن خزم در دو قرن سکوت)
گیاهی است از تیره گل میمون که پایاست و به طور خودرو در مزارع می روید و دارای دانه های ریز شبیه بارزن و سیاه رنگ است و آن در تداوی به عنوان قابض و مسکن به کار می رفته است اخینوس اخیروس ارینوس
گیاهی است از تیره گل میمون که پایاست و به طور خودرو در مزارع می روید و دارای دانه های ریز شبیه بارزن و سیاه رنگ است و آن در تداوی به عنوان قابض و مسکن به کار می رفته است اخینوس اخیروس ارینوس