جدول جو
جدول جو

معنی عرضداشت - جستجوی لغت در جدول جو

عرضداشت(عَ)
در هندوستان پادشاه زادگان و امرا به جناب عالی، و خردان به خدمت بزرگان نویسند، بمعنی ’عرض داشتن’ است مثل بازخواست به معنی بازخواستن. و مضاف میباشد به طرف شخص عرض دارنده، یعنی آنچه پیشتر مذکور خواهد شد معروض داشتن فلانی است. و بنابراین اگر مصدر، به معنی مفعول اراده کرده شود نیز موجه می گردد. (از آنندراج). خطابی که شاهزادگان و امرا به پادشاه نویسند. عریضه. (ناظم الاطباء) :
به عرضداشت نوشتم که خون بنده بریز
خطش نمود به قتل لبش ستاند نفس.
خواجه کمال خجند (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زرداشت
تصویر زرداشت
(پسرانه)
زرتشت، دارنده شتر زرد، نام پیامبر ایرانی در زمان گشتاسپ پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از برداشت
تصویر برداشت
برداشت (Take) در سینما به مجموعه ای از تکنیک ها و روش های تصویربرداری اطلاق می شود که به کمک آن ها، صحنه ها و جلوه های مختلف در فیلم به نمایش در می آیند. این فرایند شامل چیدمان و کنترل دقیق عناصر دیداری مانند زاویه دید دوربین، نورپردازی، فاصله کانونی (فوکوس)، ترکیب و حرکت دوربین، و دیگر عواملی است که تأثیر زیادی بر تجربه بصری بیننده دارند.
برداشت در سینما به طور کلی شامل این موارد می شود:
۱. زاویه دید دوربین (Camera Angle) : انتخاب زاویه ای که دوربین از صحنه فیلمبرداری می کند. این می تواند شامل زاویه های مختلف مانند زاویه بالا (از بالا به پایین)، زاویه پایین (از پایین به بالا)، زاویه جلو (از جلو به عقب) و زاویه پشت (از عقب به جلو) باشد که هر کدام احساسات و انطباقی متفاوت را منتقل می کنند.
۲. نورپردازی (Lighting) : استفاده از نور برای ایجاد جو و احساس خاص در صحنه. نورپردازی می تواند از نور طبیعی یا نورهای مصنوعی (مثل نئون، آفتاب، فلش) استفاده کند تا مکان ها و شخصیت ها را به وضوح نمایش دهد یا برای ایجاد تأثیرات درونی صحنه استفاده شود.
۳. ترکیب و تراکم (Composition) : نحوه چیدمان و ترکیب اجزای مختلف صحنه در فریم دوربین، از جمله شخصیت ها، اشیاء، و فضاهای پس زمینه. این می تواند به شکل های مختلفی مانند تعادل، تناسب، تنظیم واحد و یا قانون سوم ها صورت گیرد.
۴. فاصله کانونی (Focus) : نحوه تنظیم فاصله کانونی برای انتخاب قسمت خاصی از صحنه که در آن فوکوس است. این می تواند به ایجاد عمق میدان (عمق تصویر) کمک کند و بر تمرکز بیننده تأثیر بگذارد.
۵. حرکت دوربین (Camera Movement) : استفاده از حرکات دوربین مانند پانینگ (چرخش دوربین به افقی)، تیلتینگ (چرخش دوربین به عمودی)، زوم (وسیع و ضیق) و تراکینگ (حرکت دوربین به طول صفحه) برای ایجاد جلوه های ویژه و افزایش ارتباط بین نمایشگر و نمایشگر استفاده می شود.
این عوامل و تکنیک ها همگی به کمک همدیگر برای ایجاد جلوه های خاص در فیلم سازی می آیند و به کمک آن ها، فیلمسازان می توانند نظریه هایشان را دربارهٔ شخصیت ها، داستان ها و جهان های خود بیان کنند.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از فروداشت
تصویر فروداشت
تقصیر، کوتاهی، در موسیقی قسمت آخر یک اجرا که برای حسن ختام می باشد، برای مثال از پس هر شامگهی چاشتی ست / آخر برداشت فروداشتی ست (نظامی۱ - ۶۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برداشت
تصویر برداشت
استنباط، در کشاورزی جمع آوری محصول، در علم اقتصاد برداشتن قسمتی از سرمایه یا سود یک مؤسسه پیش از فرارسیدن موقع تقسیم آن، عمل برداشتن چیزی، تحمل، شکیبایی
فرهنگ فارسی عمید
(لَ)
چهارم به چشم حقارت و خردداشت به وی نگرد. (کیمیای سعادت). و رجوع به خرد داشتن شود
لغت نامه دهخدا
(لَکْءْ)
فروگذاشت که به آخر رسانیدن و ختم کردن خوانندگی باشد. (برهان). (اصطلاح موسیقی) در اصطلاح موسیقی مقابل برداشت. (یادداشت بخط مؤلف) :
چون نوای طرب اینجا به فروداشت رسید
هرچه خواهی که بود آن تو، آن آن تو باد.
مجیر بیلقانی.
، به انتها رسانیدن کارها را نیز گفته اند. (برهان)
لغت نامه دهخدا
(عَ ضَ / ضِ)
تظلم و دادخواست از روی عجز و فروتنی. (ناظم الاطباء) : چون بدانجا رسید عرضه داشتی ارسال نمود. (حبیب السیر چ طهران ج 3 ص 179)
لغت نامه دهخدا
(دَ دَ)
نمایاندن. آشکار کردن. (فرهنگ فارسی معین) :
آئینۀ سکندر جام جم است بنگر
تا بر تو عرض دارد احوال ملک دارا.
حافظ (از آنندراج).
، به عرض رسانیدن، مطلبی را، تظلم کردن، نزد قاضی و حاکم، درخواست کردن. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
تصویری از عرض داشت
تصویر عرض داشت
خواستنامه نیاز نامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عرضدار
تصویر عرضدار
پهنا دار، فراخ، عارضه و هر چیز اتفاقی و ناگهانی
فرهنگ لغت هوشیار
عمل برداشتن چیزی، جمع آوری محصول گرد آوردن غلات، عمل برداشتن بخشی از سرمایه یا سود یک بنگاه پیش از موقع تقسیم آن عمل گرفتن کارمندی حقوق یا پاداش خود را قبل ازموقع پرداخت، صبر تحمل بردباری، پیش در آمد، قسمت اولیه از سه قسمت اسامی نوبت مرتب -7 نوعی ساز مخصوص بشخص سلطنت
فرهنگ لغت هوشیار
بپایان رسانیدن کاری، باخر رسانیدن خوانندگی و آن یکی از سه قسمت اساسی نوبت مرتب است که عبارتند از برداشت (پیش در آمد) متن و فروداشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عرض داشتن
تصویر عرض داشتن
نمایاندن آشکارکردن، داد خواستن، درخواست کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برداشت
تصویر برداشت
((بَ))
جمع آوری محصول، صبر، بردباری، پیشرفت و ترقی، عمل گرفتن چیزی قبل از موقع پرداخت یا تقسیم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برداشت
تصویر برداشت
استحصال، احساس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از برداشت
تصویر برداشت
Impression
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از برداشت
تصویر برداشت
impression
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از برداشت
تصویر برداشت
izlenim
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از برداشت
تصویر برداشت
인상
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از برداشت
تصویر برداشت
印象
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از برداشت
تصویر برداشت
רֹשֶׁם
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از برداشت
تصویر برداشت
छाप
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از برداشت
تصویر برداشت
kesan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از برداشت
تصویر برداشت
ความประทับใจ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از برداشت
تصویر برداشت
впечатление
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از برداشت
تصویر برداشت
indruk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از برداشت
تصویر برداشت
impresión
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از برداشت
تصویر برداشت
impressione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از برداشت
تصویر برداشت
impressão
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از برداشت
تصویر برداشت
印象
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از برداشت
تصویر برداشت
wrażenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از برداشت
تصویر برداشت
враження
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از برداشت
تصویر برداشت
Eindruck
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از برداشت
تصویر برداشت
hisia
دیکشنری فارسی به سواحیلی