آنچه افتاده باشد از خرما بی قیمت و رایگان. (منتهی الارب). افتاده های خرما، و آن خرمایی است که پس از درویدن، از شاخه های ضخیم آن چیده می شود. (از اقرب الموارد). عشان. و رجوع به عشان شود، تنه درخت. (منتهی الارب) ، اصل و ریشه شاخۀ درخت خرما. (از اقرب الموارد)
آنچه افتاده باشد از خرما بی قیمت و رایگان. (منتهی الارب). افتاده های خرما، و آن خرمایی است که پس از درویدن، از شاخه های ضخیم آن چیده می شود. (از اقرب الموارد). عُشان. و رجوع به عشان شود، تنه درخت. (منتهی الارب) ، اصل و ریشه شاخۀ درخت خرما. (از اقرب الموارد)
ابن حکم بن عوانه بن عیاض، از بنی کلب، مکنی به ابوالحکم. وی مورخ و از اهالی کوفه و نابینا بود. از انساب و اشعار آگاهی داشت و متهم به جعل اخبار برای بنی امیه بود. و گویند عموم اخبار ’مدائنی’ از وی نقل شده است. عوانه بسال 147 هجری قمری درگذشت. اوراست: سیره معاویه، و کتابی در تاریخ. (از الاعلام زرکلی از الفهرست ابن الندیم و ارشادالاریب ج 6 ص 93) بنت جعید. از شاعره های عرب بود که مورد هجو أوس بن حجر قرار گرفت. رجوع به اعلام النساء ج 3 ص 374 و بلاغات النساء طیفور شود
ابن حکم بن عوانه بن عیاض، از بنی کلب، مکنی به ابوالحکم. وی مورخ و از اهالی کوفه و نابینا بود. از انساب و اشعار آگاهی داشت و متهم به جعل اخبار برای بنی امیه بود. و گویند عموم اخبار ’مدائنی’ از وی نقل شده است. عوانه بسال 147 هجری قمری درگذشت. اوراست: سیره معاویه، و کتابی در تاریخ. (از الاعلام زرکلی از الفهرست ابن الندیم و ارشادالاریب ج 6 ص 93) بنت جعید. از شاعره های عرب بود که مورد هجو أوس بن حجر قرار گرفت. رجوع به اعلام النساء ج 3 ص 374 و بلاغات النساء طیفور شود
زمین خوش خاک، دور از آب و از شوری و ناگواری. (از منتهی الارب). عذیه. (منتهی الارب). زمین خوش که کشت را شاید. (مهذب الاسماء). ج، عذوات. زمین خوش دوراز آب و دارای گیاه ناسازگار. (از اقرب الموارد)
زمین خوش خاک، دور از آب و از شوری و ناگواری. (از منتهی الارب). عذیه. (منتهی الارب). زمین خوش که کشت را شاید. (مهذب الاسماء). ج، عذوات. زمین خوش دوراز آب و دارای گیاه ناسازگار. (از اقرب الموارد)