جدول جو
جدول جو

معنی عجبی - جستجوی لغت در جدول جو

عجبی
(عَ جَ)
ابن عثمان سعد بن عبدالله بن ابی رجاء العجبی الانباری معروف به ابن عجب. از هشام بن عمار و ابی عمرالدوری المقری و جز آنان روایت کند و ابوبکر شافعی و ابوبکر الاسماعیلی و ابن مخلد و جز آنان از وی روایت دارند. وی به سال 298 هجری قمری در جمادی الاّخره به انبار درگذشت. (از اللباب ج 2 ص 122)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عقبی
تصویر عقبی
عقبا، جهان، دیگر آخرت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عصبی
تصویر عصبی
مربوط به عصب، مربوط به سلسلۀ اعصاب، ویژگی کسی که زود عصبانی می شود، خشمگین، دارای عصبانیت یا فشار روحی مثلاً واکنش عصبی، از روی عصبانیت، باحالت خشم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عجمی
تصویر عجمی
کسی که عرب نباشد، کنایه از نادان، غافل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عجیب
تصویر عجیب
هر چه از آن تعجب می کنند، شگفت آور، شگرف، به طور شگفت آور مثلاً غروب ها عجیب دلگیر بود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عربی
تصویر عربی
زبانی از شاخۀ زبان های سامی که در شبه جزیرۀ عربستان، شمال قارۀ افریقا و کشورهای کویت، عراق، فلسطین، امارات و چند کشور دیگر رایج است، مربوط به قوم عرب مثلاً رقص عربی
فرهنگ فارسی عمید
دانا جزتازی هرچند که کند زبان نباشد، کاهیده (اعجمی) کند زبان منسوب به عجم غیر عرب (مطلقا)، ایرانی (خصوصا)، بیخبر غافل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عقبی
تصویر عقبی
سزای کردار، آخرت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عصبی
تصویر عصبی
کسی که تعصب بخرج دهد و از کسی یا چیزی حمایت کند، عصبانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عزبی
تصویر عزبی
عزب بودن مجرد بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عشبی
تصویر عشبی
چرامینی (چرامین علف)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عجلی
تصویر عجلی
شتابان: زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عربی
تصویر عربی
منسوب به عرب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عجیب
تصویر عجیب
کارهای شگفت آور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عذبی
تصویر عذبی
مرد کریم الخلق، کسی که بی عیب باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عتبی
تصویر عتبی
خوشنودی خرسندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عجبا
تصویر عجبا
در تازی نیامده شگفتا کلمه ایست که تعجب و شگفتی رساند شگفتا خ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عجری
تصویر عجری
دروغگوی، کذب، بلا و سختی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عدبی
تصویر عدبی
نیکخوی، بی آک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عجمی
تصویر عجمی
((عَ جَ))
منسوب به عجم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عصبی
تصویر عصبی
((عَ صَ))
مربوط به عصب و سیستم اعصاب، عصبانی، عصبی مزاج
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عقبی
تصویر عقبی
((عُ با))
آخرت، جهان دیگر، رستاخیز، قیامت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عجبا
تصویر عجبا
((صت.))
کلمه ایست که تعجب و شگفتی را رساند، شگفتا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عجیب
تصویر عجیب
((عَ))
شگفت آور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عربی
تصویر عربی
((عَ رَ))
از نژاد عرب، زبان مردم عرب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عجبا
تصویر عجبا
شگفتا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عجیب
تصویر عجیب
شگفت، شگفت آور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عصبی
تصویر عصبی
Infuriating, Edgy, Crossly, Irritable, Neurological, Neurotic, Snapping
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از عجیب
تصویر عجیب
Peculiar, Odd, Strange, Weird
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از عصبی
تصویر عصبی
сердито , нервный , раздражающий , раздражительный , неврологический , невротический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از عجیب
تصویر عجیب
странный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از عجیب
تصویر عجیب
seltsam, eigenartig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از عصبی
تصویر عصبی
zornig, nervös, ärgerlich, reizbar, neurologisch, neurotisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از عصبی
تصویر عصبی
роздратовано , нервовий , роздратовуючий , дратівливий , неврологічний , невротичний , роздратований
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از عجیب
تصویر عجیب
дивний
دیکشنری فارسی به اوکراینی