جدول جو
جدول جو

معنی عصبی

عصبی((عَ صَ))
مربوط به عصب و سیستم اعصاب، عصبانی، عصبی مزاج
تصویری از عصبی
تصویر عصبی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با عصبی

عصبی

عصبی
مربوط به عصب، مربوط به سلسلۀ اعصاب، ویژگی کسی که زود عصبانی می شود، خشمگین، دارای عصبانیت یا فشار روحی مثلاً واکنش عصبی، از روی عصبانیت، باحالت خشم
عصبی
فرهنگ فارسی عمید

عصبی

عصبی
сердито , нервный , раздражающий , раздражительный , неврологический , невротический
عصبی
دیکشنری فارسی به روسی

عصبی

عصبی
роздратовано , нервовий , роздратовуючий , дратівливий , неврологічний , невротичний , роздратований
عصبی
دیکشنری فارسی به اوکراینی