جدول جو
جدول جو

معنی عترسان - جستجوی لغت در جدول جو

عترسان
(عُ رُ)
خروس. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به عترفان شود
لغت نامه دهخدا
عترسان
خروس
تصویری از عترسان
تصویر عترسان
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خورسان
تصویر خورسان
(دخترانه و پسرانه)
مانند خورشید
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ترسان
تصویر ترسان
ترسنده، بیم دارنده، برای مثال ز غریدن کوس ترسان هژبر / عقاب از تف تیر پران در ابر (اسدی - ۳۹۲)
فرهنگ فارسی عمید
(چَ)
نام کوهی است در مشرق جزیره ’پشکر دیپ’ و این کوه را از آن جهت ’چترسان’ نامند که منقش السطح میباشد. (از کتاب تحقیق ماللهند ص 127)
لغت نامه دهخدا
(عُ رُ)
خروس. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به عترسان شود، گیاهی است پهن تابستانی. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(عِ)
تثنیۀ عرس. رجوع به عرس شود، شیر نر و شیر ماده. (ناظم الاطباء) ، زن و شوهر. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(حَ قَ مَ)
استوار گردیدن نیزه و جز آن، لرزیدن و جنبیدن نیزه. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) ، سخت شدن. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
خائف. (ناظم الاطباء). ترسنده. در حال ترسیدن. بیم زده. هراسان:
مباشید ترسان ز تخت و کلاه
گشاده ست بر هر کسی بارگاه.
فردوسی.
نشست از بر تازی اسب سمند
همی تاخت ترسان ز بیم گزند.
فردوسی.
شنیدم سخنهای ناسودمند
دلم نیست ترسان ز بیم گزند.
فردوسی.
دژم و ترسان کی بودی آن چشمک تو
گر نکردیش بدان زلفک چون زنگی بیم.
ابوحنیفۀ اسکافی (از تاریخ بیهقی چ ادیب ص 389).
در حالتی که خواهان است چیزی را که نزد او است از ثواب و ترسانست از بدی حساب. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 312). خواجه بونصر مشکان سخت ترسان می بود. (تاریخ بیهقی).
از آن ترس کو از تو ترسان بود.
اسدی.
گر مار نه ای، مردمی، از بهر چرااند
مؤمن ز تو ناایمن و ترسان ز تو ترسا؟
ناصرخسرو.
موسی ترسان از پیش مادر بیرون آمد. (قصص ص 92). چو پیوسته ترسان بود و از هر چیزی گریزان. (نوروزنامۀ منسوب به خیام).
عجب ترسانم از هر ماده طبعی
اگرچه مبدع فحلم درین فن.
خاقانی.
نیک ترسانم از فساد جهان
مهر کار از صلاح بفرستد.
خاقانی.
گرگ ظلم از عدل او ترسان چو مار از چوب از آنک
عدل او ماری ز چوب سرشبان انگیخته.
خاقانی.
ز غم ترسان به هشیاری و مستی
چو مار از سنگ و گرگ از چوبدستی.
نظامی.
یکی از وزرا پیش ذوالنون مصری رفت و همت خواست که روز و شب بخدمت سلطان مشغولم و هنوز از عقوبتش ترسان. (گلستان).
دلش داد گویندۀ راه بین
که ترسان بود مرد کوتاه بین.
امیرخسرو.
آنچه فخرالدوله از آن خائف و ترسان بود از او بکفایت کرد. (تاریخ قم ص 8)
لغت نامه دهخدا
(تْرِ / تِ رِ)
نویسندۀ فرانسوی که به سال 1705 میلادی در مان متولد شد و داستانهای فراوانی از قرون وسطی به رشتۀ تحریر در آورد و بعضویت آکادمی فرانسه نائل گشت و به سال 1783 درگذشت
لغت نامه دهخدا
تصویری از ترسان
تصویر ترسان
ترسنده، بیم زده، هراسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عرسان
تصویر عرسان
تثنیه عرس شیر نر و شیر ماده جفت شیر
فرهنگ لغت هوشیار
بزدل، خایف، متوحش، مرعوب، هراسان
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از ترسان
تصویر ترسان
مقدّسٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ترسان
تصویر ترسان
Cowering, Fearful, Scared, Scary
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ترسان
تصویر ترسان
craintif, effrayé, effrayant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ترسان
تصویر ترسان
наляканий , боязкий , страшний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ترسان
تصویر ترسان
korkmuş, korkulu, korkutucu
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ترسان
تصویر ترسان
робкий , боязливый , испуганный , страшный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ترسان
تصویر ترسان
ڈرا ہوا , خوفزدہ , ڈرا ہوا , خوفناک
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ترسان
تصویر ترسان
ভীত , ভীত , ভয়ঙ্কর
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ترسان
تصویر ترسان
ogopa, ogof kubwa, aliyeogopa, ya kutisha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ترسان
تصویر ترسان
恐れている , 恐れる , 怖がっている , 怖い
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ترسان
تصویر ترسان
두려운 , 두려워하는 , 겁먹은 , 무서운
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ترسان
تصویر ترسان
przestraszony, bojaźliwy, straszny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ترسان
تصویر ترسان
מפוחד , מפוחד , מפוחד , מפחיד
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ترسان
تصویر ترسان
डरपोक , डरा हुआ , डरावना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ترسان
تصویر ترسان
takut, menakutkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ترسان
تصویر ترسان
หวาดกลัว , กลัว , กลัว , น่ากลัว
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ترسان
تصویر ترسان
ängstlich, verängstigt, beängstigend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ترسان
تصویر ترسان
acobardado, temeroso, asustado, aterrador
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ترسان
تصویر ترسان
spaventato, pauroso, spaventoso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ترسان
تصویر ترسان
amedrontado, temeroso, assustado, assustador
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ترسان
تصویر ترسان
退缩的 , 害怕的 , 可怕的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ترسان
تصویر ترسان
angstig, bang, eng
دیکشنری فارسی به هلندی