جدول جو
جدول جو

معنی عبوس - جستجوی لغت در جدول جو

عبوس
ترشرو
تصویری از عبوس
تصویر عبوس
فرهنگ واژه فارسی سره
عبوس
اخم کردن، رو ترش کردن، چین به پیشانی انداختن، اخم، چین و شکنی که هنگام نارضایتی، عصبانیت یا فکر کردن بر پیشانی و ابرو می افتد، سخت رویی، تندرویی، ترش رویی، تجهّم، عبس
تصویری از عبوس
تصویر عبوس
فرهنگ فارسی عمید
عبوس
اخمو، کسی که اخم کند و چین بر ابرو انداخته و روی خود را درهم بکشد، گره پیشانی، تندرو، ترش روی، دژبرو، بداغر، روترش، بداخم، تیموک، عابس، زوش، ترش رو، عبّاس، متربّد، اخم رو، سخت رو
تصویری از عبوس
تصویر عبوس
فرهنگ فارسی عمید
عبوس
روی ترش کردن، ترشروی، اخم کردن
تصویری از عبوس
تصویر عبوس
فرهنگ لغت هوشیار
عبوس
((عَ))
بسیار ترشروی، اخمو
تصویری از عبوس
تصویر عبوس
فرهنگ فارسی معین
عبوس
((عُ))
روی ترش کردن، ترشرویی
تصویری از عبوس
تصویر عبوس
فرهنگ فارسی معین
عبوس
Crabby, Grimacing, Sullen
تصویری از عبوس
تصویر عبوس
دیکشنری فارسی به انگلیسی
عبوس
сварливый , кривящийся , угрюмый
دیکشنری فارسی به روسی
عبوس
grimmig, grimassierend, mürrisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
عبوس
буркотливий , кривитися , похмурий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
عبوس
zrzędliwy, grymaszący, ponury
دیکشنری فارسی به لهستانی
عبوس
rabugento, careta, sombrio
دیکشنری فارسی به پرتغالی
عبوس
scontroso, smorfia, cupo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
عبوس
gruñón, mueca, sombrío
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
عبوس
grincheux, grimace, maussade
دیکشنری فارسی به فرانسوی
عبوس
chagrijnig, grimas, somber
دیکشنری فارسی به هلندی
عبوس
चिड़चिड़ा , मुंह चिढ़ाना , गुस्सैल
دیکشنری فارسی به هندی
عبوس
pemarah, cemberut, murung
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
عبوس
غضبانٌ , عبوسٌ , كئيبٌ
دیکشنری فارسی به عربی
عبوس
성질이 나쁜 , 찡그린 , 시무룩한
دیکشنری فارسی به کره ای
عبوس
חמום מוח , מְיוֹעֵץ , עצוב
دیکشنری فارسی به عبری
عبوس
脾气坏的 , 做鬼脸的 , 忧郁的
دیکشنری فارسی به چینی
عبوس
不機嫌な , 顔をしかめる , ふさぎ込んだ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
عبوس
huysuz, surat asan, suratsız
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
عبوس
mkasirishaji, sura ya uchungu, huzuni
دیکشنری فارسی به سواحیلی
عبوس
ขี้บ่น , บิดเบือนใบหน้า , บึ้ง
دیکشنری فارسی به تایلندی
عبوس
غصہ کرنے والا , عبوس , اداس
دیکشنری فارسی به اردو
عبوس
খিটখিটে , কুঁচকানো , বিষণ্ণ
دیکشنری فارسی به بنگالی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عبوسی
تصویر عبوسی
اخم و تخم بسیار ترشرویی اخمویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عبوسه
تصویر عبوسه
ترشرویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عبوسی
تصویر عبوسی
Sullenness
دیکشنری فارسی به انگلیسی