جدول جو
جدول جو

معنی عبدالله - جستجوی لغت در جدول جو

عبدالله
(پسرانه)
بنده پروردگار، نام پدر پیامبر (ص)
تصویری از عبدالله
تصویر عبدالله
فرهنگ نامهای ایرانی
عبدالله
بندۀ خدا، کنایه از احمق، کودن، خنگ
تصویری از عبدالله
تصویر عبدالله
فرهنگ فارسی عمید
عبدالله
(عَ دُلْ لاه)
ابن بری بن عبدالجبار المقدسی الاصل المصری، مکنی به ابومحمد و معروف به ابن بری. رجوع به ابن بری و ابومحمد عبدالله و رجوع به الاعلام زرکلی و روضات الجنات ص 452 شود
ابن منصور ملقب به المستنصر بالله بن الظاهربن الناصر، مکنی به ابو احمد و معروف به المستعصم بالله. رجوع به المستعصم بالله و ابواحمد و نیز الاعلام زرکلی شود
ابن عبدالرحمان ابی زید النفراوی القیروانی، مکنی به ابومحمد معروف به ابن ابی زید. رجوع به ابن ابی زید ابومحمد عبدالله و نیز به الاعلام زرکلی شود
ابن عبدالرحمان بن فضل بن بهرام التمیمی الدارمی السمرقندی، مکنی به ابومحمد. رجوع به ابومحمد بن عبدالله بن عبدالرحمان و نیز به الاعلام زرکلی شود
ابن حمدان بن حمدون التغلبی العدوی، مکنی به ابوالهیجاء. رجوع به ابوالهیجاء و عبدالله بن حمدان و نیز به الاعلام زرکلی و مجمل التواریخ ص 374 شود
ابن عبدالظاهر بن نشوان الجذامی ملقب به محی الدین و معروف به ابن عبدالظاهر. رجوع به عبدالظاهر محی الدین ابوالفضل و نیز به الاعلام زرکلی شود
ابن جعفر بن محمد بن درستویه. رجوع به ابن درستویه ابومحمد و نیز به الاعلام زرکلی و سیرۀ عمر بن عبدالعزیز ص 43 و روضات الجنات ص 448 شود
ابن یوسف بن عبدالله بن یوسف بن هشام ملقب به جمال الدین، مکنی به ابومحمد. رجوع به ابن هشام جمال الدین عبدالله و نیز الاعلام زرکلی شود
ابن اسعد التمیمی الیافعی المکی ملقب به عفیف الدین و مکنی به ابوالسعادات. رجوع به بابوالسعادات عبدالله بن اسعد و به روضات ص 457 شود
ابن حسین بن عبدالله العکبری البغدادی، مکنی به ابوالبقاء معروف به العکبری. رجوع به ابوالقباء محب الدین و نیز به الاعلام زرکلی شود
ابن سلیمان بن اشعث الازدی السجستانی معروف به ابن ابی داود. رجوع به ابن ابی داود ابوبکر بن سلیمان و نیز به الاعلام زرکلی شود
ابن عبدالحکم بن اعین بن لیث بن رافع معروف به ابن عبدالحکم. رجوع به ابن عبدالحکم ابومحمد عبدالله و نیز به الاعلام زرکلی شود
ابن عبدالرحمان بن عقیل القرشی الهاشمی العقیلی ملقب به بهاءالدین. رجوع به ابن ابومحمد بهاءالدین و نیز به الاعلام زرکلی شود
ابن عبدالعزیز بن محمد البکری الاندلسی، مکنی به ابوعبید بکری. رجوع به ابوعبید بکری عبدالله... و به الاعلام زرکلی شود
ابن وهب راسبی. از مردم ازد و از ائمۀ اباضیه است. رجوع به راسبی عبدالله بن وهب شود. و نیز رجوع به الاعلام زرکلی شود
ابن لهیعه بن فرعان الحضرمی المصری، مکنی به ابوعبدالرحمان. رجوع به ابن لهیعه ابوعبدالرحمان و نیز الاعلام زرکلی شود
ابن مسلم بن قتیبه الدینوری معروف به ابن قتبیه. رجوع به ابن قتیبه ابومحمد عبدالله و نیز الاعلام زرکلی شود
ابن عامر یحصبی الشامی، مکنی به ابوعمران. رجوع به ابن عامر، مکنی به ابوعمران و نیز به الاعلام زرکلی شود
ابن ابی زید عبدالرحمان قیروانی، مکنی به ابومحمد معروف به ابن ابی زید. رجوع به ابن ابی زید ابومحمد شود
لغت نامه دهخدا
عبدالله
بنده خدا:جمع عباد الله، انسان کامل، نامی است از نامهای مردان
تصویری از عبدالله
تصویر عبدالله
فرهنگ لغت هوشیار
عبدالله
((عَ بْ دُ لْ لا))
بنده خدا، جمع عبادالله، نامی است از نام های مردان
تصویری از عبدالله
تصویر عبدالله
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حمدالله
تصویر حمدالله
(پسرانه)
آنکه شکر و سپاس خدا را می گوید، نام مورخ و جغرافیدان مشهور قرن هشتم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عبدالحق
تصویر عبدالحق
(پسرانه)
بنده پروردگار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عبدالعلی
تصویر عبدالعلی
(پسرانه)
بنده علی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عبدالملک
تصویر عبدالملک
(پسرانه)
بنده یا پادشاه خداوند، نام دو تن از پادشاهان سامانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عطاالله
تصویر عطاالله
(پسرانه)
داده و عطای خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صمدالله
تصویر صمدالله
(پسرانه)
خداوند بی نیاز
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اسدالله
تصویر اسدالله
(پسرانه)
شیر خدا، از القاب علی (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عبدالحی
تصویر عبدالحی
(پسرانه)
بنده پروردگار همیشه زنده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عبادالله
تصویر عبادالله
(پسرانه)
بندگان خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عبیدالله
تصویر عبیدالله
(پسرانه)
بنده کوچک خداوند، نام یکی از فرزندان امام جعفرصادق و مؤسس دولت علویان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عفاالله
تصویر عفاالله
خدا ببخشایاد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عبدالجنه
تصویر عبدالجنه
کابوس، بختک
فرهنگ فارسی عمید
(عُ بَ دُلْ لاه)
ابن علی نصر معروف به ابن المارستانیه و مکنی به ابوبکر. رجوع به ابن مارستانیه و نیز الاعلام زرکلی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ بَرر)
ابن عبدالقادر بن محمدالعوفی معروف به فیومی. وی ادیب بود و به مکه و شام سفر کرد و در حدود دو سال در دمشق بماند. سپس به بلاد روم رفت و درآنجا منصبها یافت و به سال 1071 هجری قمری در قسطنطنیه درگذشت. از تألیفات اوست: حسن الصنیع فی علم البدیع القول الوافی بشرح الکافی. منتزه العیون و الالباب فی بعض المتأخرین من اهل الاّداب. اللطائف المنیفه فی فضائل الحرمین. بدیعیه علی حرف النون. بلوغ الارب و السول، بالتشرف بذکر نسب الرسول. (الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ جِنْنَ)
کابوس. (غیاث اللغات از منتخب)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ حَق ق)
ابن محبوب بن ابی بکر بن حمامه بن محمدالمرینی ملقب به ابومحمد. وی مؤسس دولت مرینیه در مغرب اقصی است و ریاست بنی مرین را داشت. عبدالحق به سال 592 هجری قمری حکومت یافت و به سال 614 در نبرد با بنی العسکربه قتل رسید. (از الاعلام زرکلی) (از معجم الانساب)
ابن محمد الحمصی الاصل الدمشقی ملقب به زین الدین. از فضلاء بود و او را شعری است رقیق. وی به سال 962 هجری قمری متولد و در 1020 درگذشت. (از الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ حَیْی)
ابن احمد بن محمد بن العماد العکری الحنبلی، مکنی به ابوالفلاح مورخ، فقیه، عالم به ادب بود. از تالیفات اوست: شذرات الذهب فی اخبار من ذهب در هشت جزء و غیره. وی به سال 1032 هجری قمری متولد و در 1089 درگذشت. (از الاعلام زرکلی)
ابن علی بن محمد الطالوی الحنفی الدمشقی. او را دیوان شعر و کتابی است در ادب به نام مرور الصبا و الشمول. وی به سال 1117 هجری قمری به دمشق درگذشت. (از الاعلام زرکلی)
بعلی بن ابی بکر البعلی معروف به طرزالریحان. عالم به ادب بود، او را دیوانی است. وی به سال 1034 میلادی به دمشق متولد و در 1099 میلادی درگذشت. (از الاعلام زرکلی)
منشی، از خطاطان مشهور و در خط نستعلیق سرآمد بود، در زمان سلطان سعید مدتی صاحب دیوان انشاء بود مناشیر مینوشت وبعد از واقعۀ قراباغ منظور نظر تربیت امیرحسن بیک شده تا آخر حیات در ملازمت سلاطین آق قوینلو به همان منصب اشتغال داشت. (از حبیب السیر ج 4 چ دوم ص 108)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ مَ لِ)
ولی العبلات از مولدین بربر و از مغنیان مشهور صدر اسلام و از حاذق ترین آنان در صنعت غناست. وی به مکه سکونت گزید. از جهت جمالی که داشت الغریض میگفتند. وی به سال 59 هجری قمری درگذشت. (از الاعلام زرکلی)
ابن زهر بن عبدالملک بن محمد بن مروان بن زهر. رجوع به ابن زهر چند تن از دانشمندان خاندان اندلسی شود. و نیز رجوع شود به الاعلام زرکلی
ابن احمد بن عبدالملک بن شهید القرطبی، مکنی به ابومروان و ملقب به ابن شهید. رجوع به ابن شهید ابوعامر و نیز الاعلام زرکلی شود
ابن محمد شیخ بن القائم بامرالله ، مکنی به ابومروان ملقب به المعتصم السعدی. رجوع به ابن زهر و الاعلام زرکلی شود
ابن قریب بن علی بن اصمع الباهلی، مکنی به ابوسعید و معروف به اصمعی. رجوع به اصمعی و نیز الاعلام زرکلی شود
ابن عبدالله بن یوسف بن جوینی ملقب به امام الحرمین. رجوع به ابوالمعالی جوینی عبدالملک و امام الحرمین شود
لغت نامه دهخدا
(دَلْ لاهْ)
درازباد. خدا افزون کناد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(حَ دُلْ لاه)
ابن مصطفی. از مردم اماسیه. یکی از مشاهیر خطاطان و بشیخ زاده معروف. وی در 920 هجری قمری درگذشت. (قاموس الاعلام)
لغت نامه دهخدا
(اَ سَ دُلْ لاه)
ابن ابوالقاسم بن محمدباقر بن عبدالرضا بن شمس الدین محمد شوشتری دزفولی. نوادۀ عم شیخ مرتضی انصاری. ملقب به امین الواعظین. مولد بسال 1271 ه. ق. و وفات بسال 1352 ه. ق. در تهران. او راست: اصطلاحات العلوم، در اصطلاحات علوم قدیمه از قبیل ادبیات عرب و منطق و کلام و فلسفه و جز آن و تذکره العروض. رجوع به الذریعه ج 2 ص 123 و ج 4 ص 40 شود، جمع واژۀ سدیل. پرده ها که در پیش هودج درکشند. (منتهی الارب). پرده ها و جامه ها که بر هودج اندازند، پرده و رشتۀ جواهر که بر سینۀ زنان افتد
لغت نامه دهخدا
(اَ سَ دُلْ لاه)
شیر خدا.
لغت نامه دهخدا
(عَ مُ حَمْ مَ)
دهی است جزء دهستان ناتل رستاق بخش نور شهرستان آمل. واقع در 19هزارگزی جنوب خاوری سولده. این دهکده در دشت قرار دارد. آب و هوای آن معتدل و مرطوب است و 60تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه تأمین میشود. محصولات آن برنج و غلات است. اهالی به زراعت اشتغال دارند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
تصویری از عندالله
تصویر عندالله
در نزد خدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عبدالجنه
تصویر عبدالجنه
کابوس بختک
فرهنگ لغت هوشیار
بندگان خدا: خدایگان معظم اتابک اعظم سرملوک زمان ناصر عباد الله. (سعدی کلیات)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زادالله
تصویر زادالله
افزون کناد خدای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عبد الله
تصویر عبد الله
بنده خدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسدالله
تصویر اسدالله
شیر خدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عند الله
تصویر عند الله
نزد خدای درپیش خدا: ... و عندالله معاقب نخواهد گشت
فرهنگ لغت هوشیار