معنی عباره - جستجوی لغت در جدول جو

عباره(عِ رَ)

لغت نامه دهخدا

عباره

فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عابره — تصویر عابره

مؤنث واژۀ عابر، عبور کننده، گذرنده، رهگذر

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از خباره — تصویر خباره

جست و چالاک، چابک و زرنگ، برای مثال فلک روغنگری گشته ست بر ما / به کار خویش در جلد و خباره (ناصر خسرو - ۴۶۰)

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از عصاره — تصویر عصاره

شیره، افشره، چکیدۀ هر چیز فشرده شده، آب میوه یا چیز دیگر که با فشار گرفته می شود، کنایه از خلاصۀ گفتار، نوشتار یا مطلب دیگر، چکیده

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از عواره — تصویر عواره

بد دل

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عقاره — تصویر عقاره

نازایی نازاینده شدن

فرهنگ لغت هوشیار

اسپرغم، بوب (فرش شاهانه)، دوده تیره، سر پوش، ناوگان جنگی آباد کردن، آبادانی، لاد (بنا) ساختمان مزد سماختمان

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عصاره — تصویر عصاره

آنچه بفشردن بیرون آید از آب و روغن و جز آن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عهاره — تصویر عهاره

جهمرزی، بد کاری، دزدیدن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عبایه — تصویر عبایه

وستر (عباء)، گلیم نگارین نوعی گلیم مخطط و منقش جمع عباء ات

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از کباره — تصویر کباره

سبدی که چوب و علف و هیزم و مانند آن از صحرا آورند

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عفاره — تصویر عفاره

فرو مایگی، پلیدی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عظاره — تصویر عظاره

میزدگی پر نوشی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عساره — تصویر عساره

دشوار گردیدن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عسباره — تصویر عسباره

کفتاردیس، بچه گرگ

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عضباره — تصویر عضباره

سنگ آسیا، سنگ گاز ران

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عشاره — تصویر عشاره

ده یک یکدهم

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عبارد — تصویر عبارد

شاخ نازک، دختر ناز نازنین

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عبهره — تصویر عبهره

نازک اندام زن، سپید و خوشبوی زن نرگس بانو

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عبارت — تصویر عبارت

تفسیر و تاویل، شرح، بیان و تعبیر کردن، طرز بیان، طریقه ادای سخن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عباری — تصویر عباری

جمع عبری، زنان اشک ریز چشمان پراشک

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عباسه — تصویر عباسه

از نام های تازی برای زنان

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عباله — تصویر عباله

سنگینی گرانی، ستبرگردیدن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عباهر — تصویر عباهر

بلند و نرم، دراز و خوش تن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عراره — تصویر عراره

بد خویی، سختی، مهتری، ملخ، پسر زای

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عابره — تصویر عابره

مونث عابر روا، روان

فرهنگ لغت هوشیار

سنگریزه، پاره سنگ، پاره آهن پر شکیب، گوش خر از گیاهان مالیخولیا بسیار صبر کننده، گوش خر، صبر. یا صباره امریکایی. گوش خر

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از رباره — تصویر رباره

زیرکیدن زیرک شدن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از ذباره — تصویر ذباره

نیک نگریستن، نیک دریافتن، نیک فرا گرفتن، روان خواندن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از اباره — تصویر اباره

آواران، مردم آوار

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از اباره — تصویر اباره

((اِ یا اَ رِ))

مایه خرمابن نر را به خرمابن ماده رساندن، هلاک کردن، اصلاح کشت و زرع

فرهنگ فارسی معین

تصویری از صباره — تصویر صباره

((صَ بَّ رَ یا رِ))

بسیار صبرکننده، گوش خر (گیاه)

فرهنگ فارسی معین

تصویری از عبارت — تصویر عبارت

گزاره

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از عصاره — تصویر عصاره

افشره

فرهنگ واژه فارسی سره