جدول جو
جدول جو

معنی عبادات - جستجوی لغت در جدول جو

عبادات
(عِ دُلْلا)
ده کوچکی است از دهستان غبوه بخش رامهرمز شهرستان اهواز واقع در 50 هزارگزی شمال باختری رامهرمز و کنار راه اتومبیل رو ویس به هفتگل. 10 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
عبادات
(عِ)
جمع واژۀ عباده. رجوع به عبادت و عباده شود
لغت نامه دهخدا
عبادات
جمع عباده، نیایش ها ستایش ها جمع عبادت پرستشها
تصویری از عبادات
تصویر عبادات
فرهنگ لغت هوشیار
عبادات
((عِ))
جمع عبادت، بندگی ها، اطاعت ها
تصویری از عبادات
تصویر عبادات
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عادات
تصویر عادات
عادت ها، خلق ها و خوی ها، اعتیاد مثلاً عادت به مصرف الکل، کارهایی که انسان به آن خو می گیرد و در وقت معیّن انجام می دهد، جمع واژۀ عادت
فرهنگ فارسی عمید
(عِ)
جمع واژۀ عماده. ستونهای عمارت. (غیاث اللغات) (آنندراج). رجوع به عماد و عماده شود
لغت نامه دهخدا
(لُ)
جمع واژۀ لباده
لغت نامه دهخدا
(سُ)
با کسی دشمنی آشکار کردن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). از مباداه عربی، آشکار کردن و ظاهر کردن دشمنی. و رجوع به مباداه شود
لغت نامه دهخدا
(عِ)
جمع واژۀ عضاده. جوانب هر چیز. رجوع به عضاده شود: پیش مسند سلطان طارمی زده و الواح و عضادات آن به مسامیر و شفشهای زر استوار کرده. (ترجمه تاریخ یمینی ص 334)
لغت نامه دهخدا
(عَرْ را)
جمع واژۀ عراده. عراده ها. منجنیقها: و عرادات بر جوانب قلعه راست کردند. (ترجمه تاریخ یمینی ص 342)
لغت نامه دهخدا
(عِ)
جمع واژۀ عباره. رجوع به عبارت و عباره شود
لغت نامه دهخدا
شنومن شنایش نیایش ستایش، بند گی پرستش کردن بندگی کردن، طاعت کردن خدای را، پرستش، طاعت خدار را جمع عبادات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عادات
تصویر عادات
خوی ها آیین ها جمع عادت خوییها اخلاق، رسوم رسمها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عمادات
تصویر عمادات
ستون های ساختمان ستون ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عبادان
تصویر عبادان
آبادان شهری است در خوزستان
فرهنگ لغت هوشیار
گزاره ها تعبیر کردن (کلام خواب و جز آن) شرح دادن، تکلم کردن، تعبیر شرح، تکلم، طرز بیان طریقه ادای سخن، انشا، مجموع چند جمله به هم پیوسته جمع عبارات. یا به عبارت دیگر 0 به عبارت اخری. یا فن عبارت. باری ارمینیاس. یکی از بخشهای علوم منطقیه. یا عبارت بودن از. شامل بودن متضمن بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عابدات
تصویر عابدات
مونث عابد زن پرستش کننده جمع عابدات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبادات
تصویر مبادات
آشکار کردن، ظاهر کردن دشمنی، ظهور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عبارات
تصویر عبارات
((عِ))
جمع عبارت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عبادت
تصویر عبادت
((عِ دَ))
بندگی کردن و پرستیدن خدا، پرستش، بندگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عادات
تصویر عادات
جمع عادت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عبادت
تصویر عبادت
Adoration
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از عادات
تصویر عادات
Habits
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از عادات
تصویر عادات
nawyki
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از عادات
تصویر عادات
hábitos
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از عبادت
تصویر عبادت
adoração
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از عادات
تصویر عادات
hábitos
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از عبادت
تصویر عبادت
uwielbienie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از عادات
تصویر عادات
привычки
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از عبادت
تصویر عبادت
поклоніння
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از عادات
تصویر عادات
звички
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از عبادت
تصویر عبادت
Anbetung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از عادات
تصویر عادات
Gewohnheiten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از عبادت
تصویر عبادت
обожание
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از عبادت
تصویر عبادت
adoración
دیکشنری فارسی به اسپانیایی