جدول جو
جدول جو

معنی عبابی - جستجوی لغت در جدول جو

عبابی
(عَبْ با)
عبدالله بن عامر بن حجیه. یکی از بنی عباب است. (اللباب)
حرث بن ربیعه بن عجل عبابی. (از اللباب)
قیس بن عباب. یکی از کسانی است که در یوم قادسیه نیک امتحان داد. (اللباب)
لغت نامه دهخدا
عبابی
(عَبْ با)
منسوب به عباب که نام مردی است و آن قیس بن عباب است. (از انساب سمعانی)
نسبت است به عباب. رجوع به عبابی و قیس بن عباب شود. (اللباب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نوعی پارچۀ موج دار شبیه اطلس یا لباسی که از این پارچه دوخته می شد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عنابی
تصویر عنابی
به رنگ عناب، قرمز تیره، مایل به قهوه ای مثلاً لباس عنابی پوشیده بود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عرابی
تصویر عرابی
عرب بیابان نشین، برای مثال چون فارغ شد از آفرین و دعا / عرابی بشد خرم و بارضا (شمسی - لغتنامه - آفرین)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عباسی
تصویر عباسی
از نوادگان عباس، برای مثال خلفای عباسی، (اسم، صفت نسبی، منسوب به شاه عباس) در دورۀ صفوی، واحد پول ایران، برابر با یک پنجاهم تومان، در دورۀ قاجار، واحد پول ایران، برابر با چهار شاهی یا دویست دینار
فرهنگ فارسی عمید
(عَ)
عشیره ای است از ذوی عیاض از قبیلۀ عوازم که مسکن آنها نزدیک مطیر و عجمان بین کویت و ساحل خلیج فارس است. (از معجم قبائل العرب)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
عبادید. گروه های مردم. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، گروه درگذشته و پریشان و متفرق شده و دونده به هرسوی، یقال: صار القوم عبابید، ای متفرقین. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، راههای دور. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). و فی اللسان: الاطراف البعیده. (اقرب الموارد) ، بیشه ها. (منتهی الارب) (آنندراج). عبابید و عبادید دو جمعند که مفردی از لفظ آنها نیامده است. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ذبابی
تصویر ذبابی
مگس سبز
فرهنگ لغت هوشیار
کبود از رنگ ها، نام گونه ای پرشیان (سکه) درایران، خوش دلکش منسوب به عباس، واحد پول که در زمان شاه عباس بزرگ ایجاد شد، وزن رسمی آن معادل یک مثقال یا 64، 4 گرم بود و یک تومان آن معادل 50 عباسی بود. عباسی را از ذوب سکه های دیگر با طلای خالص ضرب می کردند. عباسی نقره در اغلب شهرهای بزرگ ایران ضرب می شد ولی وزن آن ها مساوی نبود. در زمان سلطنت شاه سلطان حسین صفوی هر عباسی نقره معادل 84 گندم وزن داشت. در اواخر قاجاریه و اوایل پهلوی یک عباسی معادل دو صد دینار یا چهار شاهی بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عباری
تصویر عباری
جمع عبری، زنان اشک ریز چشمان پراشک
فرهنگ لغت هوشیار
گورخر خارا گونه ای جامه که در عتابیه بغداد فراهم می آورند نوعی پارچه (تافته) موجدار و مخطط و با الوان مختلف خارا. توضیح محله ای در بغداد به نام عتابیه منسوب به یکی از افراد بنی امیه عتاب بوجود آمد درین محله پارچه های موجدار و مخطط می بافتند به نام همان محله (عتابیه) و سپس عتابی بدان پارچه ها اطلاق شد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عبائی
تصویر عبائی
سرین پوش برای چارپا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عنابی
تصویر عنابی
چیلانی از رنگ ها منسوب به عناب برنگ عناب سرخ رنگ
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به کباب: بصورت و هیئت کباب، کبابفروش. کباب پز. یا گوشت کباب. قسمتهای کم ارزش گوشت گوسفند از جمله قلوه گاه و دنده ها که بیشتر مورد استفاده کبابیها برای کباب کوبیده است
فرهنگ لغت هوشیار
به گونه رمن گروه های مردم، گروه های پریشان، گروه های سر در گم، راه های دو، بیشه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عرابی
تصویر عرابی
از اعرابی: تازی اعرابی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عنابی
تصویر عنابی
سرخ رنگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کبابی
تصویر کبابی
کسی که کارش پختن کباب است، جایی که در آن کباب می فروشند، گوشتی که مناسب کباب است
فرهنگ فارسی معین
نوعی پارچه موجدار و رنگارنگ شبیه اطلس که در عتابیه بغداد بافته می شد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عباسی
تصویر عباسی
واحد پول رایج در زمان شاه عباس بزرگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کبابی
تصویر کبابی
Barbequed
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کبابی
تصویر کبابی
grillé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کبابی
تصویر کبابی
바비큐 된
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از کبابی
تصویر کبابی
dipanggang
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کبابی
تصویر کبابی
ग्रिल किया हुआ
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کبابی
تصویر کبابی
gegrild
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کبابی
تصویر کبابی
grigliato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کبابی
تصویر کبابی
на грилі
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کبابی
تصویر کبابی
a la parrilla
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کبابی
تصویر کبابی
жареный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کبابی
تصویر کبابی
grillowany
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کبابی
تصویر کبابی
gegrillt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کبابی
تصویر کبابی
grelhado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کبابی
تصویر کبابی
על הגריל
دیکشنری فارسی به عبری