جدول جو
جدول جو

معنی کبابی

کبابی
کسی که کارش پختن کباب است، جایی که در آن کباب می فروشند، گوشتی که مناسب کباب است
تصویری از کبابی
تصویر کبابی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با کبابی

کبابی

کبابی
منسوب به کباب: بصورت و هیئت کباب، کبابفروش. کباب پز. یا گوشت کباب. قسمتهای کم ارزش گوشت گوسفند از جمله قلوه گاه و دنده ها که بیشتر مورد استفاده کبابیها برای کباب کوبیده است
فرهنگ لغت هوشیار