جدول جو
جدول جو

معنی عاشقان - جستجوی لغت در جدول جو

عاشقان
(شِ)
دهی است از دهستان گوران شهرستان شاه آباد واقع در 12هزارگزی خاور گهواره و 2هزارگزی قلۀ امیرخان. ناحیه ای است کوهستانی، سردسیر و 160 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصولاتش غلات، حبوب، توتون، صیفی، لبنیات است و اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه آن مالرو است. در دو محل بفاصله دوهزارگز واقع به عاشقان سید کاکا و عاشقان علی مشهور است ساکنان آن از تیرۀگهواره ای هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از باشوان
تصویر باشوان
(پسرانه)
نام کوهی در بانه، آشیانه (نگارش کردی: باشوان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عاشقانه
تصویر عاشقانه
عاشق وار مانند عاشقان، عاشق مانند، از روی عشق
فرهنگ فارسی عمید
(شِ نَ / نِ)
عاشق وار. از روی عشق. از کمال محبت. با نهایت میل:
دعوت عاشقانه میکردم
بخت درهای آسمان بگشاد.
خاقانی.
در آن صحرای خرم رخش میراند
سرود عاشقانه باز میخواند.
نظامی.
صائب اگر بیار سخن فهم میرسید
میشد جهان پر از غزل عاشقانه اش.
صائب
لغت نامه دهخدا
(شِ)
ده کوچکی است از دهستان دلفارد بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت واقع در 43هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه - جیرفت و 7 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(شِ قَ)
دهی است از میان ولایت بخش حومه شهرستان مشهد واقع در 12هزارگزی شمال باختری مشهد درکنار کشف رود واقع در جلگه و آب و هوای آن معتدل است و 132 تن سکنه دارد. محصول آن غله و شغل اهالی زراعت و مالداری است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
کم شدن مال کسی.
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان فراهان بالا از بخش فرمهین شهرستان اراک که در 22 هزارگزی شمال شرقی فرمهین واقع است، ناحیه ای است کوهستانی، سردسیر و دارای 846 تن سکنه است. از آب قنات و سرچشمه سیراب میشود. محصول آنجا غلات، بنشن و انگور است. شغل اهالی زراعت و گله داری و کرباس بافی و جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
خوارزمی (گمان می رود همان پاسبان پارسی باشد) دستیار، باژ گیر، پاسبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عاشقانه
تصویر عاشقانه
با نهایت میل، از کمال محبت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشقان
تصویر اشقان
گم کردن، کم دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عاشقانه
تصویر عاشقانه
((ش نِ))
مانند عاشق ها، از روی عاشقی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عاشقانه
تصویر عاشقانه
دل سپارانه، شورمندانه، مهرآمیز
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عاشقانه
تصویر عاشقانه
الرّومانسيّة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از عاشقانه
تصویر عاشقانه
Adoringly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از عاشقانه
تصویر عاشقانه
amoureusement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از عاشقانه
تصویر عاشقانه
з любов'ю
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از عاشقانه
تصویر عاشقانه
ด้วยความรัก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از عاشقانه
تصویر عاشقانه
с любовью
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از عاشقانه
تصویر عاشقانه
verliebt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از عاشقانه
تصویر عاشقانه
محبت سے
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از عاشقانه
تصویر عاشقانه
ভালোবাসার সাথে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از عاشقانه
تصویر عاشقانه
sevgiyle
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از عاشقانه
تصویر عاشقانه
kwa mapenzi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از عاشقانه
تصویر عاشقانه
z miłością
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از عاشقانه
تصویر عاشقانه
愛情を込めて
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از عاشقانه
تصویر عاشقانه
深情地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از عاشقانه
تصویر عاشقانه
באהבה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از عاشقانه
تصویر عاشقانه
dengan penuh cinta
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از عاشقانه
تصویر عاشقانه
प्रेमपूर्वक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از عاشقانه
تصویر عاشقانه
liefdevol
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از عاشقانه
تصویر عاشقانه
con amore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از عاشقانه
تصویر عاشقانه
con amor
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از عاشقانه
تصویر عاشقانه
com amor
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از عاشقانه
تصویر عاشقانه
사랑스럽게
دیکشنری فارسی به کره ای