- ظی
- نام حرف ظاء. انگبین
معنی ظی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گول: مرد
یاسمین دشتی یاسیمن بری، یاسمن زرد. مانده انگبین در کندو، یاسمین دشتی پوست پیرای از گیاهان، یاس زرد
واژه به واژه
هماهنگی
بی همتا، بی مانند
کم مانند، بی مانند
واژه بازی
کلان پیکر
سترگ، بزرگ، کلان
ویچاردن
آرشرسانی واژه ای دریافت آرش از واژه زبانزد کرویزی
دلاله اللفظیه آرشرسانی واژه ای واژه خود رساننده آرش خویش است 0 برای نمونه (خیزابه) (موج) (بازداشت)
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
بنده پروردگار بزرگ، نام یکی از بزرگان و نوادگان امام حسن (ع) در قرن دوم که آرامگاه وی در شهر ری است
مانند، همانند، همتا
خویشکاری
باژ برای پاسخ خواستن
به خویشکار برحسب وظیفه بنابوظیفه از روی وظیفه
منسوب به حفظ آنچه که باید حفظ کنند: دروس حفظی
دشنامگوی بد زبان
زن خوشبخت و گرامی در نزد شوهر
دارای حظ و بهره
خباک آغل، گورستان، پر چین، شوغا جایگاه گوسفندان
بهشت جنت
کثیف، جای چهار پایان
شهر ری
وداع، بدرود
جمع تعظیم
احترام کردن بزرگ داشتن، سر را بعلامت احترام خم کردن خدمت کردن
بزرگ داشتن و بزرگ گردانیدن
پیچیده واژه گویی کاربرد واژگان پیچیده و دور از دریافت شنونده یا خواننده