جدول جو
جدول جو

معنی ظهاره - جستجوی لغت در جدول جو

ظهاره
رویه جامه ابره مقابل بطانه (آستر)، ابره رویه جامه، پوشلایه پشتیبان یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
ظهاره
((ظِ رِ))
رویه جامه، ابره
تصویری از ظهاره
تصویر ظهاره
فرهنگ فارسی معین
ظهاره
رویۀ جامه
تصویری از ظهاره
تصویر ظهاره
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بهاره
تصویر بهاره
(دخترانه)
آورنده بهار، منسوب به بهار، بهاری، متولد شده در بهار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ظهیره
تصویر ظهیره
(دخترانه)
مؤنث ظهیر، پشتیبان، یاور، ظهیرالدین
فرهنگ نامهای ایرانی
منسوب به بهار بهاری کشت بهاره. (مقابل کشت پاییزه)، گندم و غلات دیگر که در فصل بهار کارند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهاره
تصویر زهاره
درخشندگی سپیدی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جهاره
تصویر جهاره
بلند آوازی اوگ گرفتن آوا، خوشنمایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهاره
تصویر بهاره
بهاری مثلاً لباس پاییزه، ویژگی زراعتی که حاصل آن در فصل بهار به دست می آید، ویژگی محصول کشاورزی کاشته شده در بهار مثلاً کشت پاییزه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ظاهره
تصویر ظاهره
مؤنث واژۀ ظاهر، پیدا، آشکار، هویدا، نمایان، از نام های خداوند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صهاره
تصویر صهاره
گداخته، پاره پیه پاره مغز، آفتاب پرست
فرهنگ لغت هوشیار
مونث ظاهر: ثمره ظاهره. مونث ظاهر بنگرید به ظاهر و بیرون زده برون جسته چشم، بلند تای، بلند پشته: زمین، دیداری آشکاره پدید نمود، آبخور، نیمروز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ظهیره
تصویر ظهیره
گرمگاه جمع آن ظهائر است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ظهارت
تصویر ظهارت
قوی پشت شدن، محکم شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عهاره
تصویر عهاره
جهمرزی، بد کاری، دزدیدن
فرهنگ لغت هوشیار
مهارت در فارسی: هوشناسی آتاوی افزار مندی، فرهختکاری زبر دستی کار دانی
فرهنگ لغت هوشیار
چیزی که مرد ناهار (گرسنه) بخورد (رشیدی) : طعام اندکی که بدان ناشتا کنند: (من دوش بکف داشتم آن زلف همه شب وز دو لب او کرده ام امروز نهاری) توضیح السامی فی الاسامی در معنی الهنه و السلفه و اللهجه (نهاری) را آورده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهاره
تصویر بهاره
((بَ رِ))
کشت و زراعتی که در فصل بهار انجام می شود، شکوفه درخت به ویژه مرکبات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ظاره
تصویر ظاره
دایه گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ظهره
تصویر ظهره
یاریگر سنگ پشت، یاریگر، دود مان مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ظهار
تصویر ظهار
تظهیر، مظاهره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ظهار
تصویر ظهار
((ض ِ))
با زن خود صیغه بیزاری ذیل را گفتن، «انت علی کظهرامی» یعنی چنان که مادر بر من حرام است تو نیز از این پس چنانی. در این حال زن بدو حرام می شود و تا کفاره ندهند حلال نگردند
فرهنگ فارسی معین
حرام شدن زن بر مرد با گفتن «انت علیّ کظهر امّی» ( چنان که مادرم بر من حرام است تو نیز از این پس چنانی) به وسیلۀ مرد به همسر خود. با گفتن این جمله که آن را صیغۀ بیزاری گفته اند، زن بر مرد حرام می شود و تا مرد کفاره ندهد حلال نمی شود
فرهنگ فارسی عمید