من گفتن، من من زدن، کبر، غرور، خودبینی، خودستایی، برای مثال بر بدی های بدان رحمت کنید / بر منی خویش بین لعنت کنید (مولوی - ۱۷۱)، نه در ابتدا بودی آب منی / اگر مردی از سر به در کن «منی» (سعدی۱ - ۱۷۱)
من گفتن، من من زدن، کبر، غرور، خودبینی، خودستایی، برای مِثال بر بدی های بدان رحمت کنید / بر منی خویش بین لعنت کنید (مولوی - ۱۷۱)، نه در ابتدا بودی آب منی / اگر مردی از سر به در کن «منی» (سعدی۱ - ۱۷۱)
گمان بردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). اصل آن تظنن است و یکی از نونها تبدیل به یاء شده. (از منتهی الارب). و رجوع به مادۀ قبل شود
گمان بردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). اصل آن تظنن است و یکی از نونها تبدیل به یاء شده. (از منتهی الارب). و رجوع به مادۀ قبل شود
جهمرزی مرزیدن (زنا کردن) آوند کوچک، خیکچه جفت گردیدن مرد و زن به طور نامشروع. توضیح: مواقعه نامشروع مرد و زن مشروط بر این که وطی بشبهه نباشد و عمدا عمل صورت گرفته باشد، یا زنا محسنه زنا با زن شوهر دار
جهمرزی مرزیدن (زنا کردن) آوند کوچک، خیکچه جفت گردیدن مرد و زن به طور نامشروع. توضیح: مواقعه نامشروع مرد و زن مشروط بر این که وطی بشبهه نباشد و عمدا عمل صورت گرفته باشد، یا زنا محسنه زنا با زن شوهر دار