ظاهرسازی وضع یا حالتی غیرواقعی، تظاهر، آراستن و خوب جلوه دادن ظاهر ادامه... وضع یا حالتی غیرواقعی، تظاهر، آراستن و خوب جلوه دادن ظاهر تصویر ظاهرسازی فرهنگ فارسی معین
ظاهرسازی تصنع، تظاهر، خودآرایی، خودنمایی ادامه... تصنع، تظاهر، خودآرایی، خودنمایی فرهنگ واژه مترادف متضاد