میوه ای سبز رنگ و مخروطی شکل که مصرف خوراکی و دارویی دارد، گیاه این میوه با برگ های پهن و گل هایش درشت زرد و سفید، نوعی شیرینی که از آرد، تخم مرغ، نشاسته، شکر، روغن و ماست تهیه می شود و معمولاً همراه زولبیا مصرف می شود
میوه ای سبز رنگ و مخروطی شکل که مصرف خوراکی و دارویی دارد، گیاه این میوه با برگ های پهن و گل هایش درشت زرد و سفید، نوعی شیرینی که از آرد، تخم مرغ، نشاسته، شکر، روغن و ماست تهیه می شود و معمولاً همراه زولبیا مصرف می شود
ابن سبیع اسدی. واقدی در کتاب الرّده به اسناد خود آورده است که پیغمبر او را بسال 11 هجری برای اخذ مالیات قوم خود منصوب کرد. رجوع به الاصابه چ 1323 هجری قمری ج 1 ص 315 شود ابن رباب. صلت دهّان از وی روایت کند، و او از سلمان فارسی روایت دارد. رجوع به المصاحف سجستانی ص 103 شود
ابن سبیع اسدی. واقدی در کتاب الرّده به اسناد خود آورده است که پیغمبر او را بسال 11 هجری برای اخذ مالیات قوم خود منصوب کرد. رجوع به الاصابه چ 1323 هجری قمری ج 1 ص 315 شود ابن رباب. صلت دهّان از وی روایت کند، و او از سلمان فارسی روایت دارد. رجوع به المصاحف سجستانی ص 103 شود
تأنیث دامی. که خون ترابد. - لثه دامیه، که خون ازو آید: جید (شحم الرمان) للثه الدامیه. ، شکستگی سر که خون برود. شکستگی سر که خون روان شود. (ذخیرۀ خوارمشاهی)، سرشکستگی که خون پیدا آید از وی و نرود. (منتهی الارب). شکستگی در سر که خون افتاده و جاری نشده است. در اصطلاح فقه، جراحتی که پوست سریا صورت را قطع کند و بگوشت اندک صدمه وارد آورد. ونیز رجوع به کتاب شرایع ص 343 شود، شجره دامیه، درختی زیبا
تأنیث دامی. که خون ترابد. - لثه دامیه، که خون ازو آید: جید (شحم الرمان) للثه الدامیه. ، شکستگی سر که خون برود. شکستگی سر که خون روان شود. (ذخیرۀ خوارمشاهی)، سرشکستگی که خون پیدا آید از وی و نرود. (منتهی الارب). شکستگی در سر که خون افتاده و جاری نشده است. در اصطلاح فقه، جراحتی که پوست سریا صورت را قطع کند و بگوشت اندک صدمه وارد آورد. ونیز رجوع به کتاب شرایع ص 343 شود، شجره دامیه، درختی زیبا
کرسی آریژ در 19 کیلومتری شمال فوآ بر ساحل رود آریژ دارای 12130 تن سکنه و راه آهن جنوب فرانسه از آن میگذرد و کارخانه های کاغذسازی، ذوب آهن و چوب بری و تجارت غلات و آرد و پشم دارد
کرسی آریژ در 19 کیلومتری شمال فوآ بر ساحل رود آریژ دارای 12130 تن سکنه و راه آهن جنوب فرانسه از آن میگذرد و کارخانه های کاغذسازی، ذوب آهن و چوب بری و تجارت غلات و آرد و پشم دارد
نعت فاعلی مؤنث حامی. حمایت کننده، مردی یا جمعی که حمایت مردم خود کنند. (منتهی الارب). مردی دلیر که قوم خود نگاه دارد، دیگپایه، سنگها که بدان نورد چاه کنند. (منتهی الارب) ، آتش بغایت گرم: نارحامیه. (قرآن 11/101). ناراً حامیه. (قرآن 4/88). ج، حوامی. (منتهی الارب) ، در عصر حاضر، در ممالک عربی ساخلوی شهر را حامیه گویند، هو علی حامیهالقوم (بر حامیۀ قوم بودن) ، یعنی آخرین کس است که حمایت کند قوم را در امور آنان، رفتن بحامیۀ خود، رفتن بجهت و مقصد خویش: مضیت علی حامیتی، أی وجهی و مقصدی. (منتهی الارب)
نعت فاعلی مؤنث حامی. حمایت کننده، مردی یا جمعی که حمایت مردم خود کنند. (منتهی الارب). مردی دلیر که قوم خود نگاه دارد، دیگپایه، سنگها که بدان نورد چاه کنند. (منتهی الارب) ، آتش بغایت گرم: نارحامیه. (قرآن 11/101). ناراً حامیه. (قرآن 4/88). ج، حوامی. (منتهی الارب) ، در عصر حاضر، در ممالک عربی ساخلوی شهر را حامیه گویند، هو علی حامیهالقوم (بر حامیۀ قوم بودن) ، یعنی آخرین کس است که حمایت کند قوم را در امور آنان، رفتن بحامیۀ خود، رفتن بجهت و مقصد خویش: مضیت علی حامیتی، أی وجهی و مقصدی. (منتهی الارب)
بطنی است معروف به ولد شامیه، از قبیلۀ ولد ابوشعبان ساکن دیرالزور، کشورسوریه و دارای 700 چادر است و به تیره های: عجیل و خفاجه و حویوات تقسیم شوند. (از معجم قبایل العرب) قبیله ای است ساکن در قریۀ مزار از بخش بنی عبید در منطقۀ عجلون از دیهای سوریه. (از معجم قبایل العرب)
بطنی است معروف به ولد شامیه، از قبیلۀ وِلد ابوشعبان ساکن دیرالزور، کشورسوریه و دارای 700 چادر است و به تیره های: عجیل و خفاجه و حویوات تقسیم شوند. (از معجم قبایل العرب) قبیله ای است ساکن در قریۀ مزار از بخش بنی عبید در منطقۀ عجلون از دیهای سوریه. (از معجم قبایل العرب)
بامیا. قسمی از بقولات است دراز به قدر یک انگشت یا بیشتر که از آن خورش پزند. (فرهنگ نظام). ثمر نباتی است و در بلاد مصر میشود، سیاه و صلب بقدر کرسنه و شیرین طعم و با اندک لزوجتی و در غلافی مخمس شکل و دو طرف آن اندک باریک و بر آن زغبی شبیه به زغب (کرک) لسان الثور (وهم بر تمام نبات آن) و نبات آن بقدر درخت ختمی و به هیئت آن در شعب و اغصان و لحاد اندک سرخ رنگ و برگ آن شبیه برگ دلاع. و اهل مصر آنرا در خامی و نرمی با غلاف پخته با گوشت میخورند و بعد پخته شدن و صلب گشتن آرد کرده میخورند. (از مخزن الادویه ص 132). و رجوع به بامیا شود.
بامیا. قسمی از بقولات است دراز به قدر یک انگشت یا بیشتر که از آن خورش پزند. (فرهنگ نظام). ثمر نباتی است و در بلاد مصر میشود، سیاه و صلب بقدر کرسنه و شیرین طعم و با اندک لزوجتی و در غلافی مخمس شکل و دو طرف آن اندک باریک و بر آن زغبی شبیه به زغب (کرک) لسان الثور (وهم بر تمام نبات آن) و نبات آن بقدر درخت ختمی و به هیئت آن در شعب و اغصان و لحاد اندک سرخ رنگ و برگ آن شبیه برگ دلاع. و اهل مصر آنرا در خامی و نرمی با غلاف پخته با گوشت میخورند و بعد پخته شدن و صلب گشتن آرد کرده میخورند. (از مخزن الادویه ص 132). و رجوع به بامیا شود.
نام سال هشتم بعثت رسول صلوات اﷲ علیه یا سال هشتم نزول قرآن به مکه، در این سال سوره های سجده، لقمان، روم و عنکبوت که افتتاح هر چهار بالف لام میم است نازل شد
نام سال هشتم بعثت رسول صلوات اﷲ علیه یا سال هشتم نزول قرآن به مکه، در این سال سوره های سجده، لقمان، روم و عنکبوت که افتتاح هر چهار بالف لام میم است نازل شد
نام یکی از ایستگاههای راه آهن تهران - اهواز ضمیمۀ بخش مرکزی شهرستان اهواز است، این ایستگاه در 20هزارگزی شمال اهواز واقع است و ساکنین آن کارمندان راه آهن هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ص 355)
نام یکی از ایستگاههای راه آهن تهران - اهواز ضمیمۀ بخش مرکزی شهرستان اهواز است، این ایستگاه در 20هزارگزی شمال اهواز واقع است و ساکنین آن کارمندان راه آهن هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ص 355)
نام مدارسی است که به امر خواجه نظام الملک وزیر دانشمند و مقتدر دولت سلجوقیان، در قرن پنجم هجری قمری، در ولایات مهم قلمرو سلجوقی تأسیس شد، و ظاهراً نظامیه ها نخستین مدارسی بوده است که برای طلاب و دانشجویان آنها راتبه و شهریۀ معین و مداومی مقرر شده است. این مدارس به صورت آموزشگاههای مرتب شبانه روزی مخصوص شافعی مذهبان اداره می شده و وسایل آسایش طلاب آنها از هر حیث فراهم بوده است. معروفترین نظامیه ها عبارت است از: 1- نظامیۀ نیشابور، این مدرسه در اواخر نیمۀ اول قرن پنجم هجری قمری به امر خواجه نظام الملک برای امام الحرمین ابوالمعالی عبدالملک بن عبداﷲ جوینی متوفی به سال 487 هجری قمری بنا شد و ابوالمعالی سی سال در آنجا به تدریس و خطابه و ذکر می پرداخت و روزانه سیصد مرد در آنجا به دانش آموزی جمع می شدند، از طلاب و دانش آموزان نامدار این مدرسه اند: امام محمد غزالی و اوحدالدین انوری ابیوردی. 2- نظامیۀ بغداد، بنای این مدرسه در سال 459 هجری قمری پایان گرفت، نظام الملک برای ساختمان این مدرسه 200000 دینار از مال خود خرج کرد و موقوفات متعدد و پردرآمدی بدان تخصیص داد، در نظامیۀ بغداد حجره هائی به سکونت طلاب اختصاص داشت و کتاب خانه معتبر آن از کتابهای ارجمند انباشته بود. در این دارالعلم بزرگ شش هزار تن دانشجو به تحصیل فقه و تفسیر و حدیث و نحو و لغت و ادبیات و فلسفه، اشتغال داشتند و به روایت ابن جبیر اندلسی که در سال 580 هجری قمری بغداد را سیاحت کرده است: ’بغداد را نزدیک سی مدرسه است و بزرگترین و مشهورترین آنها نظامیه است’ در آغاز تأسیس نظامیۀ بغداد از امام شیخ ابواسحاق شیرازی دعوت شد تادر آنجا به تدریس پردازد و تا فرارسیدن وی امام ابونصر بغدادی، معروف به ابن صباغ بیست روزی بدین مهم پرداخت، امام غزالی نیز از مدرسان این دارالعلم بود. تولیت نظامیۀ بغداد بعد از خواجه نظام الملک با فرزندان وی بود و این دانشگاه بزرگ مذهب شافعی تا قریب دوقرن بعد از ایجاد در اوج عظمت و اشتهار بود و از آن پس نیز با اینکه مدرسه مستنصریه از شهرت و اعتبار آن کاسته بود، مدتها دایر بود. 3- نظامیۀ بلخ، از اساتید معروف آن آدم بن اسدالهروی است و از شاگردان بنام آنجا رشید وطواط است. 4- نظامیۀ بصره، به روایت مؤلف تجارب السلف این مدرسه که از نظامیۀ بغداد نیکوتر و بزرگتر بوده است، در اواخر ایام المعتصم باﷲ خراب شد و از مصالح ساختمانی آن در شهر بصره مدرسه دیگری به همین نام ساختند. 5- نظامیۀ اصفهان، که خواجه ده هزار دینار از ضیاع و مستغلات خویش بر آن وقف کرده بود و آن را به نام صدرالدین خجندی مدرسه صدریه هم نامیده اند. گذشته از اینها نظامیه هائی در مرو و موصل و هرات نیز به همت و امر خواجه تأسیس شده بوده است. (از تاریخ ادبیات در ایران دکتر صفا ج 2 صص 234- 241). برای تحقیق بیشتر رجوع به مجلۀ مهر سال 2 شمارۀ 2 ص 117 مقالۀ مرحوم سعید نفیسی زیر عنوان نظامیه و مقدمۀ جلال همائی بر غزالی نامه و وفیات الاعیان ج 1 ص 222 و 407 و طبقات الشافعیه ج 3 ص 137 و 252 به بعد و تجارب السلف ص 269 و تاریخ تمدن اسلامی ج 3 ص 97 و دایره المعارف اسلامی ج 3 ص 404 و رحلۀ ابن جبیر چ مصر ص 197 و حوادث الجامعه ص 124 شود
نام مدارسی است که به امر خواجه نظام الملک وزیر دانشمند و مقتدر دولت سلجوقیان، در قرن پنجم هجری قمری، در ولایات مهم قلمرو سلجوقی تأسیس شد، و ظاهراً نظامیه ها نخستین مدارسی بوده است که برای طلاب و دانشجویان آنها راتبه و شهریۀ معین و مداومی مقرر شده است. این مدارس به صورت آموزشگاههای مرتب شبانه روزی مخصوص شافعی مذهبان اداره می شده و وسایل آسایش طلاب آنها از هر حیث فراهم بوده است. معروفترین نظامیه ها عبارت است از: 1- نظامیۀ نیشابور، این مدرسه در اواخر نیمۀ اول قرن پنجم هجری قمری به امر خواجه نظام الملک برای امام الحرمین ابوالمعالی عبدالملک بن عبداﷲ جوینی متوفی به سال 487 هجری قمری بنا شد و ابوالمعالی سی سال در آنجا به تدریس و خطابه و ذکر می پرداخت و روزانه سیصد مرد در آنجا به دانش آموزی جمع می شدند، از طلاب و دانش آموزان نامدار این مدرسه اند: امام محمد غزالی و اوحدالدین انوری ابیوردی. 2- نظامیۀ بغداد، بنای این مدرسه در سال 459 هجری قمری پایان گرفت، نظام الملک برای ساختمان این مدرسه 200000 دینار از مال خود خرج کرد و موقوفات متعدد و پردرآمدی بدان تخصیص داد، در نظامیۀ بغداد حجره هائی به سکونت طلاب اختصاص داشت و کتاب خانه معتبر آن از کتابهای ارجمند انباشته بود. در این دارالعلم بزرگ شش هزار تن دانشجو به تحصیل فقه و تفسیر و حدیث و نحو و لغت و ادبیات و فلسفه، اشتغال داشتند و به روایت ابن جبیر اندلسی که در سال 580 هجری قمری بغداد را سیاحت کرده است: ’بغداد را نزدیک سی مدرسه است و بزرگترین و مشهورترین آنها نظامیه است’ در آغاز تأسیس نظامیۀ بغداد از امام شیخ ابواسحاق شیرازی دعوت شد تادر آنجا به تدریس پردازد و تا فرارسیدن وی امام ابونصر بغدادی، معروف به ابن صباغ بیست روزی بدین مهم پرداخت، امام غزالی نیز از مدرسان این دارالعلم بود. تولیت نظامیۀ بغداد بعد از خواجه نظام الملک با فرزندان وی بود و این دانشگاه بزرگ مذهب شافعی تا قریب دوقرن بعد از ایجاد در اوج عظمت و اشتهار بود و از آن پس نیز با اینکه مدرسه مستنصریه از شهرت و اعتبار آن کاسته بود، مدتها دایر بود. 3- نظامیۀ بلخ، از اساتید معروف آن آدم بن اسدالهروی است و از شاگردان بنام آنجا رشید وطواط است. 4- نظامیۀ بصره، به روایت مؤلف تجارب السلف این مدرسه که از نظامیۀ بغداد نیکوتر و بزرگتر بوده است، در اواخر ایام المعتصم باﷲ خراب شد و از مصالح ساختمانی آن در شهر بصره مدرسه دیگری به همین نام ساختند. 5- نظامیۀ اصفهان، که خواجه ده هزار دینار از ضیاع و مستغلات خویش بر آن وقف کرده بود و آن را به نام صدرالدین خجندی مدرسه صدریه هم نامیده اند. گذشته از اینها نظامیه هائی در مرو و موصل و هرات نیز به همت و امر خواجه تأسیس شده بوده است. (از تاریخ ادبیات در ایران دکتر صفا ج 2 صص 234- 241). برای تحقیق بیشتر رجوع به مجلۀ مهر سال 2 شمارۀ 2 ص 117 مقالۀ مرحوم سعید نفیسی زیر عنوان نظامیه و مقدمۀ جلال همائی بر غزالی نامه و وفیات الاعیان ج 1 ص 222 و 407 و طبقات الشافعیه ج 3 ص 137 و 252 به بعد و تجارب السلف ص 269 و تاریخ تمدن اسلامی ج 3 ص 97 و دایره المعارف اسلامی ج 3 ص 404 و رحلۀ ابن جبیر چ مصر ص 197 و حوادث الجامعه ص 124 شود
از قرای حمص است قاضی عبدالصمد بن سعید در تاریخ حمص آرد: ابوهریره از حمص میگذشت تا به غامیه رسید و در آنجا نزول کرد و کسی از وی پذیرائی نکرد ازینرو از آنجا حرکت کرد مردم غامیه به وی گفتند: ای ابوهریره چرا ما را ترک میگوئی ؟ گفت: زیرا شما از من پذیرائی نکردید. گفتند: ترا نشناختیم. ابوهریره گفت: مگر شما هر که را بشناسید پذیرائی می کنید؟ گفتند آری. لیکن ابوهریره بهمین سبب از میان ایشان رفت و در آنجا توقف نکرد. (از معجم البلدان)
از قرای حمص است قاضی عبدالصمد بن سعید در تاریخ حمص آرد: ابوهریره از حمص میگذشت تا به غامیه رسید و در آنجا نزول کرد و کسی از وی پذیرائی نکرد ازینرو از آنجا حرکت کرد مردم غامیه به وی گفتند: ای ابوهریره چرا ما را ترک میگوئی ؟ گفت: زیرا شما از من پذیرائی نکردید. گفتند: ترا نشناختیم. ابوهریره گفت: مگر شما هر که را بشناسید پذیرائی می کنید؟ گفتند آری. لیکن ابوهریره بهمین سبب از میان ایشان رفت و در آنجا توقف نکرد. (از معجم البلدان)
نظامیه در فارسی مونث نظامی سپاهیگری، وابسته به خواجه نظام الملک نام آموزشگاه های او پیروان ابراهیم بن سیار نظام از خرد گرایان (معتزله) که نیکی را از سرنوشت و بدی را از خواست آدمی می دانست مونث نظامی: ... (امیر نظام) بار دیگر بسمت سرهنگی فوج گروس داخل خدمت نظامیه شد
نظامیه در فارسی مونث نظامی سپاهیگری، وابسته به خواجه نظام الملک نام آموزشگاه های او پیروان ابراهیم بن سیار نظام از خرد گرایان (معتزله) که نیکی را از سرنوشت و بدی را از خواست آدمی می دانست مونث نظامی: ... (امیر نظام) بار دیگر بسمت سرهنگی فوج گروس داخل خدمت نظامیه شد
گیاهی از تیره پنیرکیان که یک ساله است و ساقه اش ببلندی یک متر میرسد. برگهایش مانند خطمی متناوب و پهن و پنجه یی و سبز تیره گلهایش منفرد و زرد رنگ است و قسمت مرکزی گلبرگها بسرخی میگراید
گیاهی از تیره پنیرکیان که یک ساله است و ساقه اش ببلندی یک متر میرسد. برگهایش مانند خطمی متناوب و پهن و پنجه یی و سبز تیره گلهایش منفرد و زرد رنگ است و قسمت مرکزی گلبرگها بسرخی میگراید
گیاهی با برگ های پهن پنجه مانند، شبیه برگ ختمی، میوه اش سبز و دراز است، به صورت پخته شده و درخورشت مصرف می شود، نوعی شیرینی که از نشاسته و شکر و روغن و ماست درست کنند
گیاهی با برگ های پهن پنجه مانند، شبیه برگ ختمی، میوه اش سبز و دراز است، به صورت پخته شده و درخورشت مصرف می شود، نوعی شیرینی که از نشاسته و شکر و روغن و ماست درست کنند