جدول جو
جدول جو

معنی طیران - جستجوی لغت در جدول جو

طیران
پرواز کردن، پریدن، پرش، پرواز
تصویری از طیران
تصویر طیران
فرهنگ فارسی عمید
طیران
پرواز کردن، پرش
تصویری از طیران
تصویر طیران
فرهنگ لغت هوشیار
طیران
((طَ یَ))
پرواز کردن، پرواز
تصویری از طیران
تصویر طیران
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیران
تصویر پیران
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر ویسه سپهدار افراسیاب تورانی و یکی از شخصیتهای محبوب در داستان سیاوش
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تیران
تصویر تیران
(پسرانه)
نام چند تن از پادشاهان سلسله اشکانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از جیران
تصویر جیران
(دخترانه)
آهو، آهو
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شیران
تصویر شیران
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از دلاوران ایرانی در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از میران
تصویر میران
(پسرانه)
امیران، میر (امیر) + ان (پسوند جمع فارسی)، نام روستایی در استان آذربایجان شرقی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ویران
تصویر ویران
خراب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بیران
تصویر بیران
ویران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیران
تصویر دیران
جمع دار، خانه ها سرای ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایران
تصویر ایران
(دخترانه)
مکان آریائیان، محل زندگی آریائی ها، نام کشور باستانی ما، از نظر لغوی هم ریشه با کلمه آریا و ایرج
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هیران
تصویر هیران
(دخترانه)
قرار (نگارش کردی: هران)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از طهران
تصویر طهران
تهران
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آیران
تصویر آیران
ایران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثیران
تصویر ثیران
گاوهای نر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جیران
تصویر جیران
ترکی آهو، جمع جار، همسایگان، نگهبانان آهو غزال، جمع جار همسایگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حیران
تصویر حیران
سرگشته، فرومانده
فرهنگ لغت هوشیار
سیر گردش ک: که بود افتاده بر ره ریا حشیش لایق سیران گاوی یا خریش. (مثنوی) توضیح نیکلسن در تفسیر این بیت سیران را به معنی (سیر آفاق) گرفته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیران
تصویر نیران
غیر ایران
جمع نار، آتش ها
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جیران
تصویر جیران
جارها، همسایگان، جمع واژۀ جار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جیران
تصویر جیران
آهو، پستاندار و نشخوار کننده از راستۀ شکافته سم ها، با دست و پای دراز و باریک و چشمان زیبا که در دویدن معروف است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثیران
تصویر ثیران
ثورها، گاوها، گاوهای نر، جمع واژۀ ثور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طریان
تصویر طریان
نو پدیدی در خود زایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طیوران
تصویر طیوران
رمن ساختگی در فارسی از طیور پرند گان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طیقان
تصویر طیقان
جمع طاق، از ریشه پارسی تاک ها تاغ ها
فرهنگ لغت هوشیار
گند نای دشتی یکی از گونه های تره است که در ریزومش مقداری مواد اندوخته ذخیره می کند تره خاوری تره تابستانی بصل العفریت کراث نبطی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طیشان
تصویر طیشان
طیش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طهران
تصویر طهران
پارسی تازی گشته تهران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فیران
تصویر فیران
جمع فار، موشان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیران
تصویر گیران
گیرنده، در حال گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیران
تصویر نیران
جمع نار، آتش ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ویران
تصویر ویران
خراب بایر مقابل آباد: (گنج عشق خود نهادی در دل ویران ما سایه دولت برین کنج خراب انداختی) (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جیران
تصویر جیران
((جَ یا جِ))
آهو، غزال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جیران
تصویر جیران
((جِ))
جمع جار، همسایگان
فرهنگ فارسی معین