جدول جو
جدول جو

معنی طیر - جستجوی لغت در جدول جو

طیر
پرواز کردن، پریدن، جمع طائر، طایر، پرنده
تصویری از طیر
تصویر طیر
فرهنگ فارسی عمید
طیر
پریدن، شتافتن، جمع طائر
تصویری از طیر
تصویر طیر
فرهنگ لغت هوشیار
طیر
پریدن، جمع طایر، پرندگان
تصویری از طیر
تصویر طیر
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طیره
تصویر طیره
خفت، سبکی، کنایه از مایۀ شرمندگی و خشم، خشم و غضب، خجالت، شرمندگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طیره
تصویر طیره
خجلت و خجالت، شرمسار، خجل، فال بد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طیره
تصویر طیره
فال بد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طیره
تصویر طیره
((طَ یْ رَ یا طِ یْ رِ))
سبکی، سبکسری، خشم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طیره
تصویر طیره
((رِ))
شرم، آزرم، آزردگی، خجل، شرمنده، دلتنگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طیره
تصویر طیره
فال بد زدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فطیر
تصویر فطیر
برسم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اطیر
تصویر اطیر
هم آوای امیر گناه، تنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خطیر
تصویر خطیر
بزرگ، مهم، عظیم، با قدر
فرهنگ لغت هوشیار
مرغوایش (مرغوا فال بد) تطیر در تازی نیز وایش (فال) به مرغ است و مرغوا وای بد از روی پرواز مرغ فال بدزدن مرغوا زدن ، فال بدزدن بفال بد گرفتن، مرغوا، جمع تطیرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شطیر
تصویر شطیر
دوروغریب، نیمه چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مطیر
تصویر مطیر
چادر دارای تصویر پرندگان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مطیر
تصویر مطیر
بارانی، باران دیده، باران خورده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فطیر
تصویر فطیر
نانی که خمیر آن ور نیامده باشد، در یهودیت، فصح
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تطیر
تصویر تطیر
فال بد زدن، به فال بد گرفتن، از پرواز مرغ فال زدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خطیر
تصویر خطیر
بااهمیت، مهم، بسیار، پرخطر، خطرناک، دشوار، ارزشمند، بزرگ، عالی مقام
فرهنگ فارسی عمید
نانی را گویند که خمیر آن را مایه نزده باشند و بر نیامده و نرسیده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
بار اندار، بارنده، بارانی پرنده نگار: پارچه چادر جامه بارنده بارانی: بنانش ابر مطیر و سخاش مهر منیر بیانش سحر حلال و سخنش فصل خطاب. (عثمان مختاری) نوعی چادر که در آن تصویر صیور (پرندگان) باشد، نوعی پارچه برد (که ظاهرا بنقش طیور منقوش بود) : از انواع فواکه و الوان ریاحین زمین چون دیبای مشجر و هوا چون حله زیبای مطیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تطیر
تصویر تطیر
((تَ طَ یُّ))
به فال بد گرفتن، از پرواز مرغ فال زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خطیر
تصویر خطیر
((خَ))
باارزش، ارجمند، پرخطر، دشوار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فطیر
تصویر فطیر
((فَ))
خمیری که خوب ور نیامده باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مطیر
تصویر مطیر
((مَ))
بارنده، بارانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مطیر
تصویر مطیر
((مُ طَ یَّ))
تر و تازه، نوعی پارچه کتانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طیران
تصویر طیران
پرواز کردن، پریدن، پرش، پرواز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طیریه
تصویر طیریه
بیماری توتی مرغاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طیره گری
تصویر طیره گری
خشمگینی غضب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طیره گرفتن
تصویر طیره گرفتن
خشم گرفتن غضبناک شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طیره گر
تصویر طیره گر
خشمناک خشم آلود غضبناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طیره کردن
تصویر طیره کردن
تحریک کردن به عصبانیت غضبناک ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طیره عقل
تصویر طیره عقل
سبکی خرد کم خردی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طیره شدن
تصویر طیره شدن
به خشم آمدن غضبناک شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طیرگی
تصویر طیرگی
حالت و کیفیت طیره
فرهنگ لغت هوشیار