ناحیۀ ایل طیبی، از ایلات لیراوی کوه و در شماره نزدیک به دوهزار خانوار باشند و بر چندین تیره قسمت شده اند: اولاد تاج طیب، تاحسین شاهی، تارضائی، تاعین علی، تاماولی، تامرادی، تاویسی، چارگاهی، خواجه دزکی، سل شهر وسماعیلی، عالی طیب، قنبری، گرائی، گیوه چرمی ناصرطبیب. و این جماعت چندین محل از بلاد شاپور و ناحیۀ رون را تصرف کرده بنام ناحیۀ طیبی شهرت داده اند. و این ناحیۀ طیبی میانۀ شمال و مشرق بهبهان است. در ازای آن از سه گنبدان تا قلعۀ رئیسی هشت فرسخ پهنای آن، از قریۀ ترو تا المان شش فرسخ و قشلاق زمستانۀ ایل طیبی در محال بلاد شاپور است و ییلاق آنها از محال رون است. کشت و زرع آنها در بلاد شاپور گندم و جو و پنبه و برنج و کنجد. آبش از رودخانه و چشمه است و قصبۀ این ناحیه لنده است. ده فرسخ از بلدۀ بهبهان و پنج فرسخ از قصبۀ ده دشت دور است. (فارسنامۀ ناصری)
ناحیۀ ایل طیبی، از ایلات لیراوی کوه و در شماره نزدیک به دوهزار خانوار باشند و بر چندین تیره قسمت شده اند: اولاد تاج طیب، تاحسین شاهی، تارضائی، تاعین علی، تاماولی، تامرادی، تاویسی، چارگاهی، خواجه دزکی، سل شهر وسماعیلی، عالی طیب، قنبری، گرائی، گیوه چرمی ناصرطبیب. و این جماعت چندین محل از بلاد شاپور و ناحیۀ رون را تصرف کرده بنام ناحیۀ طیبی شهرت داده اند. و این ناحیۀ طیبی میانۀ شمال و مشرق بهبهان است. در ازای آن از سه گنبدان تا قلعۀ رئیسی هشت فرسخ پهنای آن، از قریۀ ترو تا المان شش فرسخ و قشلاق زمستانۀ ایل طیبی در محال بلاد شاپور است و ییلاق آنها از محال رون است. کشت و زرع آنها در بلاد شاپور گندم و جو و پنبه و برنج و کنجد. آبش از رودخانه و چشمه است و قصبۀ این ناحیه لنده است. ده فرسخ از بلدۀ بهبهان و پنج فرسخ از قصبۀ ده دشت دور است. (فارسنامۀ ناصری)
نسبتی است که به اولاد ابوطیبه عیسی بن سلیمان یکی از محدثین که از امام جعفر صادق علیه السلام و از کرزبن وبره و سلیمان اعمش روایت دارد، داده شده است و خانوادۀ طیبی عموماً در جرجان مقیم و در آنجا دارای ضیاع و عقار بسیار میباشند. (انساب سمعانی)
نسبتی است که به اولاد ابوطیبه عیسی بن سلیمان یکی از محدثین که از امام جعفر صادق علیه السلام و از کرزبن وبره و سلیمان اعمش روایت دارد، داده شده است و خانوادۀ طیبی عموماً در جرجان مقیم و در آنجا دارای ضیاع و عقار بسیار میباشند. (انساب سمعانی)
دهی است از دهستان تراکمۀ بخش کنگان شهرستان بوشهر. واقع در 122هزارگزی جنوب خاوری کنگان و یکهزاروپانصدگزی شمال راه فرعی لار به گله دار. دارای 130 تن سکنه است. آب آن ازقنات و محصول آنجا غلات و تنباکو و شغل اهالی زراعت و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان تراکمۀ بخش کنگان شهرستان بوشهر. واقع در 122هزارگزی جنوب خاوری کنگان و یکهزاروپانصدگزی شمال راه فرعی لار به گله دار. دارای 130 تن سکنه است. آب آن ازقنات و محصول آنجا غلات و تنباکو و شغل اهالی زراعت و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
بنگرید به طنبی پارسی است تنبی (اطاق بزرگی که در عقب تالار واقع است) شیشه بند تنبی (گویش گیلکی) شاه نشین باد غرد بسا جای کاشانه و باد غرد بدو اندرون شادی و نوشخورد (ابو شکور) ایوانی که توی ایوان بزرگتر باشد، تالار، اطاقی وسیع و مجلل نظیر شاه نشین
بنگرید به طنبی پارسی است تنبی (اطاق بزرگی که در عقب تالار واقع است) شیشه بند تنبی (گویش گیلکی) شاه نشین باد غرد بسا جای کاشانه و باد غرد بدو اندرون شادی و نوشخورد (ابو شکور) ایوانی که توی ایوان بزرگتر باشد، تالار، اطاقی وسیع و مجلل نظیر شاه نشین