جدول جو
جدول جو

معنی طولنبی - جستجوی لغت در جدول جو

طولنبی
الثمانی الطولنبی. (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1252)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طولانی
تصویر طولانی
دراز، بلند، کشیده، برای مثال با چنین کوتهی عمر بیان نتوان کرد / قصۀ طول امل را که سخن طولانی ا ست (سلیم - لغتنامه - طول امل)
فرهنگ فارسی عمید
دهی از دهستانهای هرسم بخش مرکزی شهرستان شاه آباد در جنوب خاوری شاه آباد و 4 هزارگزی باختر هرسم، دشت و سردسیر با 400 تن سکنه، آب آن از سراب هرسم و محصول آنجا غلات و حبوبات و چغندرقندو توتون و لبنیات، شغل اهالی زراعت و گله داری، راه آن مالرو است و تابستان از طریق چشمه سنگی و پلنگ گرد اتومبیل میتوان برد، (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
منسوب است به زولاب، رجوع به مادۀ قبل و بعد شود
لغت نامه دهخدا
(لُ)
دختر اولجایتو و زن امیر چوپان که جلاوخان پسر پنجم امیر چوپان ازوست و همو خواهر ابوسعید بهادر خان می باشد که پس از مرگ اوابوسعید خواهر دیگرش ساتی بیک را در رجب 719 ه. ق. به ازدواج امیر چوپان در آورد. (از تاریخ مغول ص 333و 341). و رجوع به تاریخ عصر حافظ ج 1 ص 17 و 24 و 28و 31 و جامع التواریخ رشیدی ص 71 و 132 و 133 شود
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان ویسه بخش مریوان شهرستان سنندج در 15هزارگزی باختر دژ شاهپور و 3هزارگزی مرز ایران و عراق با 100 تن سکنه، آب آن از چشمه و قنات و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
منسوب و متعلق به دولاب، (ناظم الاطباء)، دوار، گردان، گرد گرد،
- چنبر دولابی، آسمان:
نگرید آبی و آن رنگ رخ آبی
گشته از گردش این چنبر دولابی،
منوچهری،
- حرکت دولابی، چرخیدن چنانکه دولاب یعنی چرخ چاه،
- سپهر دولابی، آسمان:
بس بگردید و بس بخواهد گشت
بر سر ما سپهر دولابی،
سعدی،
- فلک دولابی، چرخ دولابی، آسمان،
، دولاب باز، مرد مفرط در معامله به ادای وجه، (از آنندراج)
منسوب به دولاب که از دیه های ری است، (از الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(لِ)
تلنگی. (ناظم الاطباء). این کلمه را با ’شرابی’ آرند. شرابی تولنگی چون مزدوجی و از آن مرد دائم الخمر نامنتظم در اخلاق اراده کنند. و ترکان عثمانی این کلمه را به معنی گدا استعمال کنند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به تلنگی شود
لغت نامه دهخدا
منسوب به پولاب، حسی باشد یعنی آنچه بحس و نظر درآید، (برهان)، و رجوع به پولاب شود
لغت نامه دهخدا
حسن بن حسین بن احمد الطولونی الحنفی (متولد بسال 832 هجری قمری)، صاحب النزهه السنیه فی اخبار الخلفاء و الملوک المصریه، (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1252)
لغت نامه دهخدا
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
دیر، دراز دور و دراز رخته دراز طویل، دیر. ممتد، دراز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
دراز، طویل، دیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
دراز
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
طويلٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
Longwinded
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
long et ennuyeux
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
rozwlekły
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
ยืดยาว
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
растянутый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
langatmig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
طویل اور بوریتا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
দীর্ঘ এবং বিরক্তিকর
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
uzun ve sıkıcı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
mrefu na kuchosha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
longo e cansativo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
長ったらしい
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
冗长的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
ארוך ומייגע
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
길고 지루한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
занудний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
लंबा और उबाऊ
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
langdradig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
largo y tedioso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
lungo e noioso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
panjang dan membosankan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی