جدول جو
جدول جو

معنی طهیاء - جستجوی لغت در جدول جو

طهیاء
(طَهَْ)
کس. ناس: ماادری ای الطهیاء هو، ای ای ّ الناس. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ وُ)
ساخته شدن. آماده شدن. آمادگی. استعداد. ساختگی. (ازیادداشتهای بخط مرحوم دهخدا). رجوع به تهیؤ شود
لغت نامه دهخدا
(ضَهَْ)
زنی که نه حیض آورد و نه باردار گردد، یعنی مانا بمردان گردیده باشد، یا آنکه حیض آرد و باردار نگردد. ضهیاه. (منتهی الارب). زن که عادت نبیند. زن که هیچ خون نبیند و فرزند نیز نیارد، زنی که او را شیر نباشد، زنی که پستان نباشد او را. (منتهی الارب) ، درختی است خاردار. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(طَخْ)
شب تاریک، سخن نامفهوم. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
کوهی است. (منتهی الارب). نام قلۀ کوهی است در یمن. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(طَ هََ)
سرکوه، تراشۀ چوب. (منتهی الارب) ، کوزه آویز. (مهذب الاسماء در سه نسخۀ خطی)
لغت نامه دهخدا
(دَهَْ)
بلای سخت. (از آنندراج) ، داهیه دهیاء. سخت. عظیم. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(مُ هََ یْ یَءْ)
مهیا. رجوع به مهیا شود
لغت نامه دهخدا
(طَیْ یا)
زن گرسنه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(طَ)
ابر برآمده، ابر تنک برآمده. (منتهی الارب) (آنندراج). ابر بلند. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دهیاء
تصویر دهیاء
سخت بسیار شدید: داهیه دهیاء
فرهنگ لغت هوشیار
خار تاتاری از گیاهان، زن بی پستانه زنی که دشتان نگردد و به مردان ماند خار تاتاری که گونه ای خار شتر است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طخیاء
تصویر طخیاء
شب سیاه، سخن گنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طهاء
تصویر طهاء
ابر بلند، برابر آمده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهیاء
تصویر دهیاء
((دَ هْ))
سخت، شدید، بلای سخت
فرهنگ فارسی معین