نامه، صحیفه ای که محو کرده باز بر آن نویسند. (منتهی الارب) (آنندراج). کاغذ. ج، اطراس، طروس: اقام الناس ببغداد سنین لایکتبون الا فی الطروس، لأن الدواوین نهبت فی ایام محمد بن زبیده، و کانت فی جلود، فکانت تمحا و یکتب فیها. (ابن الندیم)
نامه، صحیفه ای که محو کرده باز بر آن نویسند. (منتهی الارب) (آنندراج). کاغذ. ج، اَطراس، طروس: اقام الناس ببغداد سنین لایکتبون الا فی الطروس، لأن الدواوین نهبت فی ایام محمد بن زبیده، و کانت فی جلود، فکانت تمحا و یکتب فیها. (ابن الندیم)
معرب تفرش. سیدحسین بن سیدرضای بروجردی، معاصر شیخ مرتضی انصاری و صاحب جواهر در رجال منظوم خود گوید: و المصطفی الجلیل حبر الطبرسی ذوالنقد عاصرالتقی المجلسی. الامام السعید، ابوعلی الفضل بن الحسین الطبرسی. طبرس منزلی است میان قاشان و اصفهان. (تاریخ بیهق ص 242). رجوع به طبرسی شود
معرب تفرش. سیدحسین بن سیدرضای بروجردی، معاصر شیخ مرتضی انصاری و صاحب جواهر در رجال منظوم خود گوید: و المصطفی الجلیل حبر الطبرسی ذوالنقد عاصرالتقی المجلسی. الامام السعید، ابوعلی الفضل بن الحسین الطبرسی. طبرس منزلی است میان قاشان و اصفهان. (تاریخ بیهق ص 242). رجوع به طبرسی شود
پاکی. پاکیزگی. اسم است مر طهارت را. (منتهی الارب) (آنندراج). طهارت: مرده را چون بسوزانند خاکستر او را در آن آب پاشند، و آن را زبدۀ حسنات و طهرۀ آثام و سیئات او دانند. (ترجمه تاریخ یمینی ص 414)
پاکی. پاکیزگی. اسم است مر طهارت را. (منتهی الارب) (آنندراج). طهارت: مرده را چون بسوزانند خاکستر او را در آن آب پاشند، و آن را زبدۀ حسنات و طهرۀ آثام و سیئات او دانند. (ترجمه تاریخ یمینی ص 414)