- طهاف
- ابر بلند
معنی طهاف - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
یک ابر بلند، پوست تنک
ساده گویی بخشش گدایانه
تشنگی سخت
کسی که چیزی را برای فروش در کوچه و بازار می گرداند، کاسب دوره گرد، بسیار طواف کننده
دور کعبه گشتن، گرد چیزی گشتن، پیرامون چیزی گشتن، دور زدن
طواف نسا: از اعمال حج تمتع که پس از سعی میان صفا و مروه انجام می دهند و دو رکعت نماز می خوانند
طواف نسا: از اعمال حج تمتع که پس از سعی میان صفا و مروه انجام می دهند و دو رکعت نماز می خوانند
سیاهی شب، لب پری، اسپ نوند
خیمه چرمین، شرف، مجد
طوف، گرد و پیرامون کعبه گشتن، گرد بر چیزی بر آمدن، دور زدن
طناب
ابر بلند، برابر آمده
((طَ وّ))
فرهنگ فارسی معین
بسیار طوف کننده، خادمی که به مهربانی و عنایت خدمت کند، در فارسی، دوره گرد، عسس، دزد، راهزن
چادر و خیمۀ چرمی
پیرا گرد
نرم شل و ول نیایه آزبا (دعا)، نیرنگ جنبل (طلسم)، چنته چوپان آفریکایی از گیاهان