- طنز
شیوۀ ادبی که در آن عیوب فردی و اجتماعی به منظور اصلاح این عیوب به صورت خنده آوری نمایش داده می شوند، طعنه، سرزنش
طنز زدن: طعنه زدن، مسخره کردن
طنز زدن: طعنه زدن، مسخره کردن
معنی طنز - جستجوی لغت در جدول جو
- طنز (طَ زَ)
شارع طنز، ببغداد است بنهر طابق. (معجم البلدان)
- طنز
طعنه، افسوس کردن، آنچه دیده و شنیده از احوال نوخاستگان و حرکات ایشان و سخنان با طنز که میگفتند، باز راند
- طنز ((طَ))
ریشخند کردن، مسخره کردن، طعنه زدن، طعنه، ناز و کرشمه، عملی که جنبه های نادرست یا ناروای پدیده ای را مورد مسخره قرار می دهد و هدف آن اصلاح است. (اعم از شعر، نثر و نمایش)
- طنز
استهزا، فکاهه، فکاهی، مسخره، هزل
متضاد: جد، ناز، طعنه، سرزنش، طعنه زدن، سرزنش کردن، افسوس کردن، مسخره کردن، ناز
متضاد: جد، ناز، طعنه، سرزنش، طعنه زدن، سرزنش کردن، افسوس کردن، مسخره کردن، ناز
- طنز
كوميديًّا
- طنز
Drollness, Humor, Satire
- طنز
drôlerie, humour, (FR) satire
- طنز
gracia, humor, (ES) sátira
- طنز
طنز، طعنه
- طنز
забавность , юмор , сатира
- طنز
Scherzhaftigkeit, Humor, (DE) Satire
- طنز
кумедність , гумор , сатира
- طنز
dowcipność, humor, (PL) satyra
- طنز
graça, humor, (PT) sátira
- طنز
umorismo, (IT) satira
- طنز
হাস্যরস , রসিকতা , বিদ্রুপ
- طنز
مذاق , مزاح , طنز
- طنز
ความขบขัน , อารมณ์ขัน , การล้อเลียน
- طنز
vichekesho, ucheshi, (SW) vichekesho
- طنز
komiklik, mizah, (TR) hiciv
- طنز
おかしさ , ユーモア , 風刺
- طنز
הומור , סאטירה
- طنز
익살 , 유머 , 풍자
- طنز
kelucuan, humor, (ID) satir
- طنز
हास्य , व्यंग्य
- طنز
grappenmakerij, humor, (NL) satire
- طنز
诙谐 , 幽默 , 讽刺
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(نَ طَ)
لغت نامه دهخدا
قصبۀ مرکزی بخش نطنز از شهرستان کاشان است و در 326 هزارگزی تهران و 74 هزارگزی جنوب شرقی کاشان و 71 هزارگزی مغرب اردستان واقع است، مشخصات جغرافیائی آن عبارت است از طول 51 درجه و 54 دقیقه و 30 ثانیه، عرض 33 درجه و 31 دقیقه و 30 ثانیه، ارتفاع 1372 گز. این قصبه و مزارع مربوط بدان در درۀ شرقی کوه کرکس واقع است و هوایش سردسیر است. آب قصبه از 25 رشته قنات تأمین می گردد. محصول عمده آن غلات و حبوبات و انواع میوه ها و محصولات صیفی است و خربزه و هندوانۀ آن شهرتی دارد. جمعیت قصبه 4000 تن است. شغل عمده اهالی زراعت است و چینی سازی و قالی بافی. ابنیۀ قدیمی قصبه بدین شرح است: 1- بنای آتشکدۀ کوشک که از سنگ و ساروج ساخته شده و از بناهای عهد ساسانی است. 2- محراب مسجد کوچۀ میر که در عهد سلجوقیان ساخته اند. 3- مسجد جمعه که به سال 704 هجری قمری بنا شده است. 4- مقبرۀ شیخ عبدالصمد که در مسجد جامع واقع است و تاریخ بنای آن 707 است. 5- کاروانسرای شاه عباسی. 6- مقبرۀ عون بن علی از آثار عهد صفوی. 7- مقبرۀ بی بی رقیه. 8- گنبد باز مربوط به دورۀ صفویه. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
(طَنْ نو بَ رَ)
لغت نامه دهخدا
نام شهرکی است به جزیره ابن عمر و ابراهیم طنزی شاعر از آنجاست. نام شهری است بجزیره ابن عمر از دیاربکر. (معجم البلدان). نام قریه ای به دیاربکر. نام دهی است. (منتهی الارب)
نادرست گویی و نادرست نویسی نتنز نه یا نی شهر و تنز غنچه و جوانه نتنز شهر غنچه (بیژن رفیعی سرشکی ماهنامه فروهر شماره 5 و 6 سال 27 امرداد و شهریور 71)
