- طلحیات
- راسته کنه ها
معنی طلحیات - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
از پارسی دلبیان چناریان
پیوست ها
دارای حیات جاندار جانور
بمعنی مجموعه اخلاق و رفتار و کیفیات نفسانی و حالات روانی اطلاق میشود
خداشناسی جمع الهیه. آنچه مربوط به (اله) باشد، حکمت الهی (بمعنی اعم) حکمت مابعد الطبیعه
کنه ساران
کرم های چنبری
جمع خلقیه، رفتارها، جمع خلقیه، آفرینشی ها آفریدگان جمع خلقیه جمع خلقیه
موش کوریان
جمع تحلی
جمع تلقی
در همرنگیان
نواریان کرم های نخی
سنگ پشتیان
سنگ پشت لاکپشت، جمع سلاحف
جمع شطحیه، ژاژ ها شطحیه سخنانی که ظاهر آن خلاف شرع باشد و عرفای کامل در شدت وجد و حال آن ها را بر زبان رانند مانند انا الحق گفتن حسین بن منصور حلاج
شراب خالص و پاکیزه، سخن خالص و بی آمیغ
ولایت، زادگاه، منطقه، شهر و توابع آنکه یک نفر والی بر آن فرمانروایی می کرد، برابر با شهرستان کنونی، کشور، حکومت کردن، فرمانروایی، در تصوف ولی بودن، مقام ولی
دارای حیات، زنده، جاندار
پدیده های عالم بالا، ستارگان و افلاک
علم شناخت خداوند و ادیان به ویژه ادیان آسمانی، مسائل و مباحث مربوط به خدا
جمع طلسم، جنبل ها فریبه ها نیرنگ ها جمع طلسم. یا فن (علم) طلسمات. فنی که بدان چگونگی در آمیختگی قوای فعاله عالیه سافله شناخته می شود تا به وسیله آن فعلی غریب در عالم کون و فساد پدید آید
جمع علویه، اپرپکان ابریکان جمع علویه مقابل سفلیات: اسباب پرورش او را از علویات و سفلیات ساخته
ریش بزیان تیره گیاهان ریش بزی
علوم راجعه به افلاک، علم نجوم
تیره سگ سانان
غافل کننده ها، مشغول کنند ها
ضمیمه ها، آنچه پس از اتمام شدن بر کتاب بیافزایند
جمع ولایه، استان ها شهرستان ها سرزمین ها جمع ولایت: (و باهتمام تمام رعایا را استمالت نموده بعمارت شهر بغداد و زراعت مزارع و مواضع قری و ولایات آن مشغول ساخت) جمع ولایت
سخنان خلاف شرع، کلماتی که ظاهر آن ها خلاف شرع باشد مانند اناالحق گفتن حسین بن منصور حلاج