جدول جو
جدول جو

معنی طزرکش - جستجوی لغت در جدول جو

طزرکش
(طَ رَ)
دهی است جزء دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین در 10000گزی شمال ضیأآباد و 1000گزی راه عمومی. کوهستانی و معتدل با 466 تن سکنه. آب آن از چشمه و رود خانه محلی و محصول آنجا غلات و عدس و گاودانه و انگور و گردو وبادام و زردآلو و سیب. شغل اهالی زراعت و گلیم و جاجیم و جوراب بافی. راه آن ماشین رو است. از آثار قدیمی بقعۀ امام زاده ای بنام اسماعیل است که میگویند برادر امام رضا است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زرکش
تصویر زرکش
کسی که پیشه اش کشیدن تارهای زر به جامه یا پارچه است، زرکشیده، پارچه ای که تارهای زر در آن به کار رفته
فرهنگ فارسی عمید
(مُ زَ کَ)
سازندۀ تار زر و زرکش. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(زَ کَ)
دهی از دهستان میان ولایت است که در بخش حومه شهرستان مشهد واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
تصویری از زرکش
تصویر زرکش
پارچه ای که تارهای زر در آن بکار رفته باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زرکش
تصویر زرکش
((زَ کَ یا کِ))
آن که تارهای زر به پارچه کشد
فرهنگ فارسی معین