جدول جو
جدول جو

معنی طریقون - جستجوی لغت در جدول جو

طریقون
قمری: تلخوم از پرندگان قمری
تصویری از طریقون
تصویر طریقون
فرهنگ لغت هوشیار
طریقون
((طَ))
قمری
تصویری از طریقون
تصویر طریقون
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زریقون
تصویر زریقون
شنجرف مصنوعی سریقون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سریقون
تصویر سریقون
یونانی شنگرف سوخته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طریقوقن
تصویر طریقوقن
یونانی تازی گشته زعرور: بنگرید به زعرور کالنج گیاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طروقون
تصویر طروقون
یونانی بستان افروز تاج خروس از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فریدون
تصویر فریدون
(پسرانه)
دارای شکوهی اینچنین، پادشاه پیشداری که بر ضحاک ماردوش غلبه کرد، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر آبتین و فرانک، از پادشاهان پیشدادی ایران
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فریتون
تصویر فریتون
(پسرانه)
فریدون، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر آبتین و فرانک، از پادشاهان پیشدادی ایران و به بند کشنده ضحاک ماردوش
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از باریقون
تصویر باریقون
یونانی شوکران سیکران بیخ تفت تودریون از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تریبون
تصویر تریبون
کرسی سخنرانی و نطق
فرهنگ لغت هوشیار
یونانی تازی گشته سرنج اسرنج اکسید ملحی سرب یعنی مخلوطی است از پر اکسید سرب و اکسید دو ظرفیتی سرب که دارای رنگ قرمزخوشرنگی است و در نقاشی مورد استفاده قرارگیرد سالیقون ساریقون آذرگون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فریقین
تصویر فریقین
فریق، کنایه از شیعه و سنی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فریرون
تصویر فریرون
فرارون، پاک دامن، پرهیزکار، نیکوکار، درست کردار، راستگو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غاریقون
تصویر غاریقون
نوعی قارچ که بر روی تنه یا درون بعضی درختان کهنه و سال خورده و پوسیده مانند درخت بلوط و انجیر می روید، در طب برای معالجۀ امراض معده، کبد، سپرز، قولنج و دفع سم به کار می رود، غاریقون، اغاریقون، آغاریقون
فرهنگ فارسی عمید
لاتینی تازی گشته مس زرد، هفت جوش آمیزه ی: زر سیم مس سرب ارزیز آهن توتیا روی، هفت جوش که عبارت از آلیاژ فلز می باشد و آنها عبارتند از: طلا و نقره و مس و قلع و سرب و آهن و روی، مس زرد
فرهنگ لغت هوشیار
روی، هفت جوش که عبارت از آلیاژ فلز می باشد و آنها عبارتند از: طلا و نقره و مس و قلع و سرب و آهن و روی، مس زرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طفشیقون
تصویر طفشیقون
بنگرید بدان طرخشقون گل قاصد
فرهنگ لغت هوشیار
راه شدن راه وصول به چیزی بودن وسیله بودن برای رسیدن به چیزی مقابل موضوعیت
فرهنگ لغت هوشیار
یونانی تازی گشته شبدر گیاه، شبدرک (حومانه) گیاه، جرموج سگ انگور (خصیه الثعلب) گیاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طریغان
تصویر طریغان
پارسی است تریغان گونه ای کاسنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طریدان
تصویر طریدان
شب و روز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طرمینون
تصویر طرمینون
یونانی یشپ یشم شیری رنگ از سنگ های گرانبها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طرقیدن
تصویر طرقیدن
ترکیدن
فرهنگ لغت هوشیار
چوب دار نوند که پیش پیش فرمانروایان دود و مردم را از میان راه به سویی نهیب دهد
فرهنگ لغت هوشیار
و همانند های آن: پارسی تازی گشته تلخ شکوک تلخ جکوک کاسنی دشتی گیاه شاش خر کاسنی صحرایی. گل قاصد خبر آور خبر کش علف شاش خر. توضیح این کلمات طرخشقون و طلخشقون و طرخشکون و طرخشقوق و طرخجقوق و طرحشقوق و طشقوق و طرحسقوس بنظر می آید که همه مصحف و محرف تلخ شکوگ که یک کلمه فارسی است و به معنای خرقه تلخ است باشند. بنگرید بدان
فرهنگ لغت هوشیار
نام عمومی سمها زهر، سمی که در قدیم جهت زهر آلود کردن نوک نیزه ها و تیرها به کار می بردند و امروزه نیز بین قبایل آفریقای جنوبی و آمریکای جنوبی معمول است و سمی از نوع کورار است
فرهنگ لغت هوشیار
یونانی تازی گشته غارچ چمنی سماروغ دشتی قارچی از تیره بازیدیومیست ها که در جنگل ها و چمن زارها فراوان است و بیشتر بروی اشجار سال خورده می روید. این قارچ را به نام قارچ چمن نیز می نامند و دارای گونه های بسیار است که در برخی از آنها خوراکی و برخی مصارف دارویی دارند اغارقه قارچ صحرایی قارچ معمولی قارچ چمنی الطرثوث الاحمر الحلو اغاریقون. یا غاریقون ابیض. گونه ای غاریقون که بر روی تنه برخی گیاهان تیره کاج می روید این قارچ به صورت توده مخروطی شکل و مدور بر روی درختان مذکور ظاهر می شود. وزنش گاهی بالغ بر یک کیلوگرم می گردد و معمولا پوشیده از یک طبقه پوستی ضخیم و سخت می باشد، ماده موثر این قارچ صمغی به نام آگاریسین است. قارچ مذکور درای اثری مسهلی قوی است ولی فقط امروزه جهت رفع عرق شبانه مسلولان از آن استفاده می شود غرقو قرقو کمسه اغاریقون منق غاریقون طبی. یا غاریقون بلوط. گونه ای غاریقون که بر روی انواع بید و سفیدار و بلوط و راش می روید. از قطعات خشک شده این قارچ در زخم بندی و بریدگی ها و محل نیش زالو به جهت جلوگیری از جریان خون استفاده می کنند. قطعات خشک شده قارچ مزبور به نام آمادو موسوم است صونان قو قاو قارچ خون بند قارچ آتش زنه قارچ آتش افروز. یا غاریقون خوراکی. گونه ای غاریقون که در چمن زارها می روید و گاهی به جهت استفاده تغذیه در اروپا آن را کشت می دهند. این قارچ ها دارای پایه نسبتا ضخیم و استوانه یی شکل و کوتاه و سفید رنگ است. کلاهکش زرد کاهی رنگ و گاهی سفید یا خرمایی رنگ می باشد، پوست روی آن به آسانی کنده می شود و در زیر آن تیغه های نامساوی به نظر می آید. ابتدا رنگ نسج گیاهی زیر پوست آن سفید یا صورتی رنگ است و بعدا در مجاورت هوا تیره می شود. این قارچ دارای طعم مطبوعی است و معمولا به نام قارچ خوراکی موسوم است سماروغ سمارغ قارچ خوراکی. یا غاریقون طبی. غاریقون ابیض
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی است پاریگون در پیوند با پارگین از گیاهان گیاهی است بی ساقه و گل که در آبهای ایستاده بلا دهنده روید. برگش مانند برگ گردو و مایل به سیاهی است و گویی غبار بر آن نشسته است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فریقین
تصویر فریقین
دو گروه
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه یا آنچه پیش می رود مترقی، راست درست درستکار، خوب نیک، سعد مقابل فیرون: حسودت درید بهرام فیرون نظر زی تو ز برجیس فرارون. (دقیقی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فسریقون
تصویر فسریقون
یونانی تازی گشته شنگرف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کسیقون
تصویر کسیقون
تازی گشته سوسن دشتی سنجار از گیاهان گلایون
فرهنگ لغت هوشیار
جانوری افسانه یی که ترکیبی است از تن شیر سروبال عقاب گوش اسب و دارای تاجی است شبیه بالت شنای ماهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طخشیقون
تصویر طخشیقون
((طُ))
نام عمومی سم ها، زهر، سمی که در قدیم جهت زهرآلود کردن نوک نیزه ها و تیرها به کار می بردند و امروزه نیز بین قبایل وحشی آفریقای جنوبی و آمریکای جنوبی معمول است و از نوع کورار است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فریقین
تصویر فریقین
((فَ قَ))
دو گروه، کنایه از شیعه و سنی، جن و انس
فرهنگ فارسی معین