- طرنجیدن
- نادرست نویسی ترنجیدن
معنی طرنجیدن - جستجوی لغت در جدول جو
- طرنجیدن ((طُ رَ دَ))
- ترنجیدن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سخت در هم کشیده و کوفته شدن، چین بهم رساندن چین و شکن شدن، درشت گردیدن
درهم کشیده شدن، پرچین و شکن شدن، فشرده شدن، افسرده شدن
آزرده شدن دلتنگ گشتن ملول شدن
آزرده شدن، دل تنگ شدن، ملول شدن، برای مثال بیهوده مرنج چون توان آسودن / می باش چنان که می توانی بودن (سنائی - لغت نامه - رنجیدن)
Anguish
страдать
quälen
страждати
cierpieć
angustiar
angosciare
angustiar
angoisser
kwellen
दुखी होना
menderita
يشتكي
לסבול
고통을 겪다
acı çekmek
kuumia
ทุกข์ทรมาน
যন্ত্রণা ভোগ করা
رنج اٹھانا
پرده کشیدن، آماده کردن، حاضر کردن
گستردن
ریختن، پاشیدن
درنگ کردن
جمع کردن