- طرمذان
- لافزن
معنی طرمذان - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کادو، هدیه
پارسی تازی گشته آهن نرم
تربیت کننده، مربی
تحفه ای که از جایی بجایی دیگر برند سوغات ره آورد سفر
زوزندان
پارسی تازی گشته خرمدان کیسه چرمی که در آن دانگ (سکه) و زر برگ نهند کیسه ای چرمین که در آن پول و اشیا دیگر گذارند: (چونک حق و باطلی آمیختند نقد و قلب اندر حرمدان ریختند) (مثنوی) توضیح این کلمه بصورت (جرمدان) تحریف شده
کیسه ای چرمین که درویشان و مسافران بر پهلو بندند و پول و اشیا دیگر را در آن ریزند
کیسۀ چرمی، کیسۀ پوستی، چنته، کیسه ای که در آن پول می ریختند و به کمر می بستند، همیان
کیسه ای چرمی که در آن زر و سیم ریخته و به کمر می بستند، چنته، همیان، خرمدان و چرمدان
سوغات، هدیه ای که کسی از سفر برای دوستان و آشنایان خود بیاورد
رهاورد، تحفه، سفته، نورهان، نوراهان، نوارهان، راهواره، بازآورد، عراضه، بلک، لهنه،برای مثال آن را که تو از سفر بیایی / حاجت نبود به ارمغانی (سعدی۲ - ۵۹۳)
رهاورد، تحفه، سفته، نورهان، نوراهان، نوارهان، راهواره، بازآورد، عراضه، بلک، لهنه،
پارسی است تریغان گونه ای کاسنی
شب و روز
مغولی سنگلک از مرغان شکاری پرنده ایست شکاری که شنقار از آن به هم می رسد (سنگلاخ)
مغولی سنگلک از مرغان شکاری پرنده ایست شکاری که شنقار از آن به هم می رسد (سنگلاخ)
سنجاب ازجانوران سنجاب
هربزان فرانسوی بیجاران از داروها دارویی است مرکب از 14 گیاه منتخب که برای تصفیه خون معالجه یبوست فشارخون وغیره بکارمیرود
ترمتای، پرنده ای شکاری از نوع بازهای سیاه چشم که پرهایش به رنگ زرد و دارای لکه های سیاه و سفید است
ارمغان، سوغات، هدیه ای که کسی از سفر برای دوستان و آشنایان خود بیاورد، رهاورد، تحفه، سفته، نورهان، نوراهان، نوارهان، راهواره، بازآورد، عراضه، بلک، لهنه
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
هدف، قابل جستجو، آرزو، خواهش، امید، آرزو، از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار خسروپرویز پادشاه ساسانی
ایده، هدف
مداوا، شفا، علاج
دوا و دارو، چاره، مداوا